فکرشهر: مهمترین خبری که دوشنبه شب در ورزش ایران مطرح شد، نامه انصراف چهار باشگاه لیگ برتری از مسابقات بود. چهار تیم تراکتور، ماشینسازی، شهرخودرو و نساجی طی یک نامه سرگشاده خطاب به وزیر ورزش با برشمردن دلایلی اعلام کردند در صورتی که سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال بخواهد همچنان روی برگزاری مسابقات اصرار کند، از لیگ کنار میکشند. انتشار این نامه نشان داد که برخلاف تصورات قبلی، تعیین تکلیف لیگ توسط فدراسیون و ارایه پروتکلهای بهداشتی برای ادامه مسابقات از سوی وزارت بهداشت، حرف و حدیثها را نه تنها تمام نکرده بلکه حواشی را وارد فاز جدیدی کرده است.
به گزارش فکرشهر، روزنامه اعتماد در ادامه نوشت: چهار تیمی که پای نامه مذکور را امضا کردهاند (البته بهتر است بگوییم سه تیم چون مالک تراکتور و ماشینسازی یک نفر هستند)، خودشان را چهار باشگاه خصوصی لیگ برتر معرفی کردهاند که بنا بر استقلال مالی از وزارت ورزش برخلاف سایر تیمها جرات دارند از حقوقشان دفاع کنند. در این نامه که متنی طولانی دارد و به همین خاطر از آوردنش در اینجا معذوریم، باشگاهها به موارد زیر اشاره کردهاند:
۱-کسانی که تصمیم به برگزاری ادامه لیگ گرفتهاند، تخصص و صلاحیت فنی لازم را ندارند و همه جوانب را نسنجیدهاند.
۲- تست کرونا ضامن سلامت بازیکنان نیست به این خاطر که از تست فعلی تا تست بعدی ممکن است اتفاقات دیگری بیفتد.
۳- اکثریت باشگاهها درخواست کردهاند که لیگ تعطیل شود اما ترتیب اثر داده نشده.
۴- فوتبال ایران درآمدزا نیست، بنابراین برگزاری آن در این شرایط نه تنها کمکی به باشگاهها نمیکند، بلکه خرج بیشتری روی دستشان میگذارد.
۵- متولیان امر با باشگاهها مانند ارباب و رعیت رفتار میکنند و منافع شخصی را بر منافع فردی ترجیح میدهند.
۶- سازمان لیگ به جای حمایت از باشگاهها مقابل آنها قرار گرفته است.
در انتهای نامه نیز درخواست شده به خاطر حفظ جان اهالی فوتبال و خانوادههای آنها در تصمیم ادامه لیگ تجدیدنظر شود. در ضمن این باشگاهها تهدید کردهاند در صورتی که به نظرات آنها ترتیب اثر داده نشود در مراجع بالاتر نظیر AFC و FIFA شکایت خود را مطرح خواهند کرد.
واکنشها به نامه تهدیدآمیز
بعد از انتشار این نامه بسیاری از کسانی که در فوتبال حضور دارند نسبت به انتشار این نامه واکنش نشان دادند. واکنشها نیز به این صورت بود که یا موافق بودند یا مخالف. برخی مدیران همین چهار تیم خصوصی نظیر مالک شهرخودرو و قائممقام باشگاه نساجی نیز در مصاحبههایی به شرح آنچه در این نامه آمده پرداختند که به نوعی تکرار مکررات به حساب میآید. بازگو کردن مسائلی نظیر بازی با جان آدمها و استفاده از کلیدواژه «جان» یا «جام» بخشی از اظهارنظرات موافقان نامه و ترسیدن و ترک میدان کردن بخشی از ادبیات مخالفان این نامه را تشکیل میدهد. با این وجود سازمان لیگ به عنوان متولی برگزاری مسابقات در آخرین اظهارنظر خودش اعلام کرد هیچ برنامهای برای تعطیلی لیگ وجود ندارد. سهیل مهدی رییس سازمان لیگ گفت: «به تعطیلی لیگ حتی فکر هم نمیکنیم.» فارغ از این دعواها شاید بد نباشد در ادامه این متن به انتقادات مدیران چهار باشگاه خصوصی بپردازیم و مواردی را که مطرح کردهاند با واقعیتهای موجود بسنجیم.
چه کسانی صلاحیت دارند؟
در ابتدای نامه اعتراضی چهار باشگاه خصوصی به این نکته اشاره شده که «متاسفانه تصمیمگیران شروع مجدد مسابقات، اشراف، تخصص و صلاحیت فنی لازم را در خصوص موضوع فوق ندارند.» افرادی که در این جمله به آنها اشاره شده، ستاد عالی مقابله با کرونا، وزارت بهداشت، فدراسیون پزشکی ورزشی، فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ هستند. حال سوال اینجاست که اگر این نهادها تخصص لازم برای اظهارنظر در این زمینه را ندارند پس چه نهادی باید تصمیمگیری کند؟ در بحث مبارزه با کرونا هر تصمیمی که تاکنون در کشور اتخاذ شده تحت نظارت ستاد عالی مقابله با کرونا و وزارت بهداشت بوده و باقی وزارتخانهها تابع دستورات آنها بودهاند. پس اگر این دو نهاد تخصص کافی در مواجهه با این وضعیت را نداشتهاند چرا تا امروز کشور را سپردیم دستشان؟ آیا این چهار باشگاه گمان میکنند باید صرفا به نظرات پزشکان تیم خود اتکا کنند؟ در ادامه جمله بالا این چهار باشگاه به عدم اطمینان از تمیزی هتلها و استادیومها و فرودگاهها اشاره کردهاند و مدعی شدهاند برای این محلها در پروتکل ابلاغی پیشبینیهای لازم صورت نگرفته. در پاسخ به این انتقاد نیز باید گفت که در پروتکل ابلاغی در مورد پاکسازی استادیومها و محلهای تمرین موارد بهطور کامل گفته شده و در مورد هتلها و فرودگاهها و وسایل حملونقل خیلی قبلتر از این پروتکلهای بهداشتی ارایه شده است. هتلها و فرودگاهها و وسایل حملونقل مختص فوتبال نیستند و کسانی که در آن اصناف مشغول به کار هستند مدتهاست فعالیت خود را با پروتکلهای ابلاغی از سر گرفتهاند و نیازی نبوده دوباره به آنها یادآوری شود که چطور باید برخورد کنند. شاید هم البته این چهار باشگاه انتظار دارند چون فوتبالیستها قرار است سوار هواپیما شوند یا در هتل اقامت کنند باید تدابیر سختگیرانهتری را به این اصناف تحمیل کرد.
چه کسی میتواند تضمین دهد؟
در بخش بعدی نامه انتقادی این چهار باشگاه آمده که در فاصله بین دو تست ممکن است کسی مبتلا شود و همین امر باعث میشود بازیکنان با استرس وارد زمین تمرین و محل مسابقه شوند. دیروز هم سرپرست باشگاه استقلال به این نکته اشاره کرده بود که بازیکنانش میترسند تمرین کنند. در پاسخ به این مساله باید گفت که اساسا انجام تست در هر ۵ روز دقیقا به خاطر همین است که اگر کسی مبتلا شد، تشخیص داده شود. اگر برخی تیمها تصور میکنند هر ۵ روز کافی نیست، میتوانند این فاصله را کوتاه کنند. هزینهای که در این راه صرف میشود را در بخشهای بعدی بررسی میکنیم، اما فعلا در همین حد باید گفته شود که تمام هزینهای که برای تست انجام میشود در مقابل هزینههای یک تیم لیگ برتری عددی به حساب نمیآید. اما اینکه گفته میشود بازیکنان از تمرین میترسند واقعا حرف عجیبی است. از دیروز که نامه این چهار باشگاه منتشر شده، فضای مجازی پر شده از عکسهای بازیکنان تیمهای لیگ برتر که در مکانهای مختلف بدون رعایت اقدامات پیشگیرانه حاضر شدهاند. از رستوران بین راهی در جادههای شمال گرفته تا زمینهای بازی کوچک و فروشگاهها و جشن تولد و حتی مراکز تتو! حال سوال اینجاست که این بازیکنان چطور از حضور در چنین مراکزی نمیترسند، اما از حضور در رقابتهای لیگ که تا حد امکان سعی شده در آن موارد بهداشتی رعایت شود، میترسند؟ البته این احتمال هم وجود دارد که نظر بازیکنان این تیمها با نظرات مدیرانشان یکی نباشد. در این بین بحث تضمین خواستن برای اینکه کسی مبتلا نشود نیز محلی از اعراب ندارد، چراکه بزرگترین متخصصان جهان هم نمیتوانند چنین تضمینی بدهند و حتی تا امروز نتوانستهاند پیشبینی دقیقی از آنچه در آینده روی میدهد، ارایه کنند. در قسمت دوم این نامه همچنین به مثبت شدن تست برخی بازیکنان و عوامل کادر فنی اشاره شده و چهار باشگاه، این نتایج را زنگ خطری برای شروع لیگ دانستهاند. این در حالی است که هیچ کس قبل از شروع آزمایشها تصور نمیکرد بازیکنان همه سالم باشند. اصلا این تست دادنها برای این بوده که بازیکنان غربالگری شوند تا افراد ناسالم پیش از اتمام دوره درمانشان با بقیه تماس نداشته باشند. برای بازیکنی هم که در طول بازیها مبتلا شود، تدابیر لازم اندیشیده شده و این دقیقا مثل موقعی است که یک بازیکن مصدوم میشود و نمیتواند بازی کند. افسانه تمام شدن فوتبال یک بازیکن با ابتلا به کرونا نیز بعد از خوب شدن بازیکنان مبتلای تیمهای والنسیا، تورینو، یوونتوس و چندین و چند باشگاه دیگر و بازگشتشان به تمرینات دیگر جذابیتی ندارد.
همه مخالفند؟
دو بخش بعدی این نامه یعنی مخالفت ۱۵ تیم لیگ برتری و درآمدزا نبودن مسابقات را میتوان در یک دستهبندی جا داد و در مورد آن بحث کرد. در اینکه اکثر مدیران باشگاههای لیگ برتر علاقهای به ادامه مسابقات ندارند شکی نیست؛ بخشی از این عدم علاقه برمیگردد به درآمدزا نبودن لیگ و بخش دیگر برمیگردد به حفظ جایگاه. اما این عدم علاقه چند دغدغه جدی به وجود میآورد: اول اینکه اگر لیگ برای شما درآمدزا نیست و فقط هزینه میدهید چرا تا پیش از این در مسابقات حضور داشتید؟ تنها تفاوت شروع دوباره بازیها با چند ماه قبل خالی بودن استادیومهاست. شما چقدر از بلیتفروشی درآمد داشتید که امروز به خاطر از دست دادن آن درآمد کاسه چهکنم چهکنم دستتان گرفتهاید؟ آیا نباید به حال این فوتبال تاسف خورد که مدیران باشگاههایش هیچ ذوقی برای فوتبال ندارند و ترجیح میدهند همه چیز تعطیل شود؟ مشکلی سر راه برگزاری فوتبال قرار گرفته و در مواجهه با این مشکل دو دسته مشخص وجود دارد؛ یک دسته تا حد امکان تلاششان را میکنند که مشکل را به نوعی حل کنند و فوتبال از سر گرفته شود و دسته دیگر از خدا خواسته ساز خداحافظی کوک میکنند. متاسفانه اکثریت مدیران باشگاههای ایران در دسته دوم جای گرفتهاند. مدیرانی که برایشان مهم نیست تیمشان در لیگ پنجم میشود یا چهاردهم. البته این نقدی است که به سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال هم وارد است که چرا در لیگ ایران فقط رتبه اول، دوم، سوم و چهارم و جایگاه تیمهای سقوطکننده اهمیت دارد، اما با این وجود هواداران همیشه برایشان مهم است تیمشان چندم میشود.
چقدر باید هزینه کرد؟
در بخشی از نامه این چهار باشگاه به هزینههای تحمیل شده به تیمها بابت انجام پروتکلهای بهداشتی اشاره شده است. در نامه آمده است: «رعایت پروتکلهای مربوطه که هزینههای پیشبینی نشدهای را برای باشگاهها ایجاد کرده به عهده چه نهادی است؟! لذا محل اعتبار هزینههای مربوط به مشکل فوق همچنان نامشخص است.» در روزهای قبل خیلی از تیمهای دیگر نیز به این هزینهها اشاره کرده بودند. این هزینهها شامل خریداری مواد ضدعفونیکننده، اقلام بهداشتی نظیر ماسک و دستکش، انجام تست کرونا و هزینه هتل و اتوبوس میشود. میتوان با یک حساب سرانگشتی حداکثر هزینهای که ممکن است شرایط جدید به تیمها تحمیل کند را برآورد کرد تا مشخص شود باشگاهها چقدر زیر بار فشار مالی قرار میگیرند. تیمها در این ۹ هفته باید هر ۵ روز بازی کنند و مجموع مسابقات ۴۵ روز طول میکشد به اضافه یک ماه تمرینات؛ یعنی ۷۵ روز تیمها درگیر هستند. در این مدت ۲۵ نفر از هر تیم درگیر هستند و باید امکانات بهداشتی برای آنها فراهم شود.
بر اساس قیمتهای روز هزینه اجاره یک اتاق یک نفره در بهترین هتلهای ایران (پنج ستاره) شبی بین ۴۰۰ تا ۴۵۰ هزار تومان است. هزینه اجاره اتوبوس ویآیپی هر سه ساعت ۵ میلیون تومان است. همچنین هزینه ماسک سه لایه جراحی بهترین کیفیت هر عدد ۲۰۰۰ تومان، هزینه دستکش لاتکس با بهترین کیفیت جفتی ۱۶۰۰ تومان، هزینه خرید یک لیتر بهترین ضدعفونیکننده دست ۱۲۰ هزار تومان، هزینه خرید یک لیتر بهترین ضدعفونیکننده سطوح لیتری ۱۳۰ هزار تومان و هزینه تست کرونا در بالاترین قیمت به ازای هر تست ۸۰۰ هزار تومان است. اگر فرض کنیم هر تیم در این ۹ بازی ۵ بازی مهمان است (این برای برخی تیمها چهار بازی است) هزینهای که باید برای محل اقامت پرداخت کند در بالاترین حالت میشود شبی ۱۰ میلیون تومان و برای سه شب اقامت میشود ۳۰ میلیون و برای ۵ بار میشود ۱۵۰ میلیون. البته باید توجه داشت که در شرایط غیرکرونایی باشگاه باید لااقل نصف این هزینه را تقبل میکرد. باشگاه میتواند با پرداخت ۵ میلیون تومان به ازای ۷۵ روز، هر روز به تمام اعضای باشگاهش ماسک و با پرداخت ۴ میلیون تومان یک جفت دستکش بدهد و با پرداخت ۲۵ میلیون تومان ۲۰۰ لیتر مایع ضدعفونیکننده دست و سطح در اختیار داشته باشد. برای تست کرونا نیز اگر فرض کنیم از ابتدای تمرین هر ۵ روز یک بار تست داده شود، میشود مجموعا ۱۵ بار و قیمتش برای ۲۵ نفر میشود رقمی بالغ بر ۳۰۰ میلیون تومان. اگر تمام این هزینهها را جمع بزنیم چیزی که در نهایت به دست میآید رقمی کمتر از ۶۰۰ میلیون تومان است. یعنی انجام تمام پروتکلهای بهداشتی با بالاترین کیفیت ممکن برای یک باشگاه ۶۰۰ میلیون تومان هزینه بر میدارد. شاید این رقم در نگاه اول، رقم سنگینی به حساب بیاید اما وقتی این رقم را با هزینه باشگاه در طول فصل مقایسه میکنیم در واقع شاید اصلا به چشم نیاید. باشگاههایی که قراردادهای میلیاردی با بازیکنان میبندند و مربیان خارجی چند صد هزار دلاری به ایران میآورند، نمیتوانند از اضافه شدن ۶۰۰ میلیون تومان به مخارجشان در طول یک فصل این همه شاکی باشند. جالب است بدانید بر اساس اعلام مسعود سلطانیفر رقمی که تیمهای لیگ برتر در فصل ۹۸-۹۷ هزینه کرده بودند ۵۰۰ میلیارد تومان برآورد شده است!
چه اتفاقی میافتد؟
دعوای موافقان و مخالفان لیگ این روزها به جای اینکه یک بحث تخصصی و فنی باشد بیشتر شبیه لجبازیهای کودکانه شده است و معلوم نیست آخر و عاقبتش به کجا خواهد رسید. باشگاهها با بازوهای رسانهای و فشار پیادهنظامهای خود در شبکههای اجتماعی آسمان و ریسمان را به هم میبافند تا حرف خود را به کرسی بنشانند. در این بین به هر دستاویزی هم که پیدا شود چنگ میزنند تا خود را محق جلوه دهند. درکی که مدیران باشگاهها، مخصوصا باشگاههای خصوصی از فوتبال دارند بسیار محدود است. آنقدر که تصور میکنند چون هزینهشان را خودشان پرداخت میکنند، میتوانند از قوانین سازمان لیگ تبعیت نکنند و در نامه اعتراضیشان مینویسند: «آیا فدراسیون فوتبال و وزارت محترم ورزش و جوانان به لحاظ قانونی این امکان را دارد که برای باشگاههای کاملا خصوصی، دستور صادر کرده و به آنها امرونهی کند؟! شاید بتوانید برای باشگاههای زیرمجموعه که از بودجه دولتی ارتزاق میکنند، دستور صادر کنید؛ ولی این موضوع به لحاظ قانونی و در چارچوب مقررات فوتبال برای باشگاههای خصوصی که توان پرداخت کلیه هزینههای لیگ را دارند غیرقابل قبول و دور از ذهن است.» این جمله یعنی این چهار باشگاه تصور میکنند تمام باشگاههای لیگ برتر اتگلیس که خصوصی هستند، میتوانند هر وقت دلشان خواست بازی کنند و هر وقت نخواستند بازی نکنند چون خصوصی هستند و از جیب خودشان هزینه میکنند و کسی نمیتواند به آنها دستور دهد!
واقعا این روزها نوشتن از دعوای ادامه یا لغو لیگ تبدیل به یکی از فرسایشیترین کارهای دنیا شده است و معلوم نیست تا کی قرار است این وضعیت ادامه پیدا کند. تنها امیدواری این است که بهانهجوییها تمام شود و هرآنچه در کل کشور برای همه تصمیمگیری شده است به انجام برسد.