فکرشهر: تاریخ به روشنی نشان میدهد که اختلافاتی در خاندان پهلوی وجود داشت. درگیریهایی که فرح با مجموعه خاندان پهلوی داشت، نشانگر آن است که شاه او را به عنوان شخص مناسب برای زمامداری آینده تعیین میکند. شاید این امر به توصیه و پیشنهاد آمریکاییها بوده باشد...
به گزارش فکرشهر، روزنامه همشهری در بازخوانی رویدادهای قرن جاری خورشیدی نوشت: «در مرداد ۱۳۴۶ بحث مجلس مؤسسان سوم مطرح شد که در این مجلس به ظاهر استحکام حاکمیت پهلوی مطرح بود اما ریاست این مجلس بر عهده جعفر شریفامامی بود. مجلس به قانون اساسی مشروطه برای مرتبه سوم دستبرد زد و لایحه را به عنوان اصلاح اصول ۳۸، ۴۱و ۴۲ متمم قانون اساسی اعلام کرد که انتقال سلطنت به ولیعهد در بیستسالگی خواهد بود و در صورتی که ولیعهد در این سن نباشد، فرح پهلوی به عنوان نایبالسلطنه، مسئول سلطنت معرفی خواهد شد. این مصوبه در مجلس مؤسسان به تصویب رسید که قرار بود در آبان ۱۳۴۶ انجام شود.
در ۶ مهر، چند تن از جواهرسازان معروف فرانسوی را دعوت کردند تا تاجی از طلای سفید تهیه کنند که یکی از آنها برای ولیعهد باشد و یکی برای فرح بهعنوان نایبالسلطنه؛ تاجی که در جشن سلطنت بر سر ولیعهد گذاشتند، ۲.۵ کیلو و ۸۰گرم و تاج فرح نیز ۲.۵ کیلوگرم وزن داشت. این تاجها میلیونها دلار قیمت داشت که فرانسویها تهیه کرده بودند. در چهارم آبان ۱۳۴۶ مراسم تاجگذاری شاه و فرح برگزار میشود و به همین مناسبت دولت اعلام میکند که ۷ روز این جشن ادامه دارد. در ارتباط با این موضوع و در راستای تبلیغات رژیم، در ظاهر امر اذعان میکنند که ما بسیاری از زندانیان را به همین مناسبت آزاد میکنیم؛ گرچه در این سال دستگیریهای چهرههای مختلفی از علما را داشتیم و فشار روی جریانهای مذهبی گسترده بود.
اگر بخواهیم با استناد بیشتر موضوع را بیان کنیم، میتوانیم به خاطرات اسدالله علم اشاره کنیم: «در ۲۳مهرماه صبح زود به کاخ گلستان رفتم و به وضع تشریفات تاجگذاری رسیدگی کردم. جزئیات را دیدم و دستوراتی دادم. سپهبد مرتضی یزدانپناه مسئولیت این کار را بر عهده داشت. پس از آن به کاخ نیاوران بازگشتم و گزارش ماوقع را به شاه دادم. صبح ۲۹مهرماه بررسی مجددی درباره مراسم تاجگذاری انجام شد که شاه گفت نمیخواهم شاهد جو مرده و بیحسی باشیم. باید روی این موضوع تبلیغات گستردهتری انجام گیرد.»
اول آبانماه ۱۳۴۶ که ۴روز به تاجگذاری باقی مانده است، مینویسد که ما از امروز شروع به تمرین کردیم و همه ملزومات را با هزار و یک بدبختی تدارک دیدیم تا هدایایی برای سفرا و رجالی که میآیند اهدا شود. بهویژه سفرای کشورهای اروپایی. روز سوم شخص اسدالله علم برنامهها را پیگیری میکند و روز چهارم که روز تولد شاه است، برای تاجگذاری معین میشود و برنامه را در همان کاخ انجام میدهند. منظور از این که چرا این کار را کردند، ۲ موضوع باید مورد بررسی و امعان نظر قرار گیرد؛ یکی این که بالطبع، بیماری شاه در میان بود و در بُعد دوم احتمال ترور شاه را میدادند و با این حرکت میخواستند سلطنت در خاندان پهلوی باقی بماند. دومین موضوع جای تأمل دارد و بعدها تاریخ به روشنی نشان میدهد که اختلافاتی در خاندان پهلوی وجود داشت. درگیریهایی که فرح با مجموعه خاندان پهلوی داشت، نشانگر آن است که شاه او را به عنوان شخص مناسب برای زمامداری آینده تعیین میکند. شاید این امر به توصیه و پیشنهاد آمریکاییها بوده باشد، چون در روند و تسلسل بعدی در سالهای ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷، مدیریت کاخ نیاوران، برنامههای شاه و دیدار با رجال سیاسی، عمدتا، همگی زیر نظر فرح پهلوی است.
میتوان کوتاه و مختصر به مقدمات و تأثیرات منفی این جشن نیز به شکل اجمالی اشاره کرد. مهمترین نتیجه این تاجگذاری این است که به فرض اگر در سال ۱۳۵۷، رهبری حضرت امام خمینی(ره) در میانه میدان نبود ... و اگر انقلاب رخ نمیداد بالطبع فرح، نایبالسلطنه میشد تا رضا پهلوی به سن قانونی برسد و سلطنت به او واگذار شود اما روند پرشتاب حوادث به گونهای بود که با رهبری امام خمینی(ره) همه معادلهها تغییر یافتند و این آرزوی بزرگ که سلطنت در خاندان پهلوی ماندگار شود، نتوانست برآورده شود.»