فکرشهر
این روزها در هر حوزهای از مباحث کشوری که وارد میشوی، حرف از نسلهای مختلف است؛ از نسل زد و آلفا که گستره جهانی دارد تا نسل انقلاب و دهه شصتیها و نسلهای دوم و سوم انقلاب در ایران و حتی عباراتی مانند «پاجوش ها» که هر چند بخش کوچکی از یک نسل هستند، ولی این روزها و به واسطه مجلس دوازدهم شورای اسلامی نامشان زیاد شنیده میشود. در میان این نسل ها، اما، جوانانی نیز هستند که مدارج ترقی و علمی را طی کرده و به نوعی نخبه محسوب میشوند. هم جوان هستند و هم کاربلد و با دانش و هم دغدغهمند کشور و منطقه و استان زادگاه خود. یکی از این جوانان که اتفاقا دهه هفتادی هم محسوب میشود، «مجید دهقانیان» است که سال ۱۳۷۱ در برازجان متولد شده است. رتبه اول کارشناسی علوم سیاسی و رتبه اول کارشناسی ارشد جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران دارد و اکنون نیز دانشجوی استعداد درخشان (پذیرش بدون کنکور) دکتری تخصصی جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک دانشگاه تربیت مدرس است و به تدریس و پژوهش در دانشگاه امام حسین (ع) اشتغال دارد و چندین کتاب نوشته یا تالیف کرده است.
فکرشهر: جناب دهقانیان، شما کجا متولد و بزرگ شده اید؟
در برازجان و محله قدیمی منبع، زیر سایه پدری کارگر و مادری دلسوز و زحمتکش بزرگ شده ام.
فکرشهر: درود بر شما. با توجه به رشتههای تحصیلی تان که به نظر میرسد گستردگی زیادی دارد، میخواهم بدانم در چه حوزههایی به صورت تخصصی فعالیت میکنید؟
حوزه تخصصی بنده، حوزه ژئوپلیتیک، مطالعات بین المللی، مسائل استراتژیک و مسائل مربوط به امنیت ملی است. در حوزه داخلی نیز تمرکز مطالعاتی من در سازماندهی سیاسی فضاست که شامل شهرها، استانها و مسائل سیاسی و جغرافیایی آنهاست.
فکرشهر: شما چندین جلد کتاب هم نگاشته یا تالیف کرده اید؛ چه شد که به نگارش کتاب روی آوردید؟
من به این گزاره که «نوشتن بزرگترین اختراع بشر است» اعتقاد زیادی دارم، این اختراع فرصت شناختن و درک کردن را به انسانها داده است. برای من شناخت مساله و فرآیند حل مساله خیلی مهم بود، بسیاری از آثار علمی و پژوهشی به دنبال پاسخ به مشکل یا مسالهای آغاز شده، برای بنده هم همین طور بوده است. هر کدام از کتابها در واقع برای پاسخ به مسالهای به نگارش درآمده است. از طرفی نیز حمایتها و تشویقهای همسرم نیز در این مسیر تاثیر زیادی داشت.
فکرشهر: همسرتان نیز در حوزه تخصصی شما فعالیت دارند؟
خیر. همسرم خانم دکتر «افراسیابی»، پزشک عمومی است و اصالتا برازجانی هستند. ایشان دانشگاه علوم پزشکی بابل تحصیل کردند و دوران طرح نیروی انسانی خود را در دشتستان و در روستای خوش مکان گذراندند، ولی الان به خاطر شرایط کاری بنده به طبابت در تهران مشغول هستند. البته خاطرات شیرینی از ارتباط با مردم دشتستان در دوران طرح خود دارند. هدیه خداوند در زندگی مشترک ما نیز پسری دو ساله به نام «محمدهادی» است.
فکرشهر: تاکنون چند کتاب از شما منتشر شده است؟ لطفا نام کتاب و حوزه بحث آنها را بفرمایید.
کتاب «فرصتها و تنگناهای توسعه پایدار استان بوشهر» که در انتشارات جهاد دانشگاهی به چاپ رسیده و ناظر بر معرفی ظرفیتها و تنگناهای توسعه استان و ارائه الگویی برای پیشرفت استان است.
کتاب «جوان مومن انقلابی شاخصها و آفت ها»، چاپ دانشگاه امام حسین (ع) است؛ که با روش تحلیل مضمون یا تحلیل تماتیک به تبیین این مفهوم پرتکرار در گفتمان انقلاب اسلامی پرداختم.
یکی دیگر از کتابها اثر ترجمهای است از «هنری کسینجر»، استراتژیست و ژئوپلیسین معروف و سرشناس آمریکایی به نام leadership به معنای رهبری که این کتاب به کمک یکی از اساتیدم در دانشگاه تربیت مدرس ترجمه شد و انتشارات بین المللی ابرار معاصر تهران چاپ شد.
یک کتاب هم در آستانه چاپ است که این کتابی درسی برای مقطع ارشد و دکتری است که عنوان کتاب «مسائل راهبردی غرب آسیا» است.
کتاب دیگری هم با عنوان «سپاه و قدرت ملی ایران» در مرحله ارزیابی قرار دارد و این کتاب با نگاهی تاریخی به نقش سپاه به ایجاد، تکوین و افزایش قدرت ملی ایران توجه دارد.
فکرشهر: ماشاالله نویسنده پرکاری هستید. اگر ممکن است درباره کتاب فرصتها و تنگناهای توسعه استان بوشهر، کمی بیشتر بگویید.
کتابی که درباره بوشهر نوشتم در واقع تشکیل شده از پایان نامه کارشناسی ارشد من در دانشگاه تهران است که به کمک استاد راهنمای بوشهری خودم دکتر «زارعی» که دانشیار دانشگاه تهران است نگارش شد؛ یعنی استاد و دانشجو هر دو بوشهری بودند. خب این کتاب در واقع راهنمای حکمرانی مطلوب در استان است، به نظر من یکی از مسائل مغفول مانده استان، عدم توجه کافی به ظرفیتهای مغفول مانده جغرافیایی در استان است که آن هم علتش توجه بیش از حد به اقتصاد هیدروکربوری (نفت و گاز) بوده است. به قولی وجود منابع گازی در استان، ما را بد عادت کرد. این که سهم ما از مناطق نفت خیز باید گرفته بشود امری واضح است، ولی نباید نشست و منتظر ماند، ما به نوعی دچار نوعی سکون شده ایم؛ این سکون ما را از حرکت به سمت افقهای جدید پیشرفت واداشته که علت اصلی آن وابستگی و انتظار ما از حوزه گاز بوده است.
فکرشهر: فکر میکنید این عدم توجه کافی که فرمودید، تنها در محدوده استانی قابل حل است؟ آیا این موضوع، یک نگاه کلی را نمیطلبد؟ نگاهی کشوری و در بحث کلان؟ اصلا همین موضوع که فرمودید دچار سکون شده ایم، نشان دهنده همین مساله نیست که باید موضوع را کلیتر و کشوری دید؟!
نکته دقیقی اشاره کردید، ببینید مدیریت سیاسی فضا در ایران از الگوی بسیط متمرکز پیروی میکند، بدین معنا که تمرکز تصمیمات و قدرت در مرکز است و استانها تابع تصمیمات متخذه مرکز هستند و این موضوع چالشی است که مدتها دولتها با آن مواجهه شدند، البته در دولت فعلی تصمیمات خوبی برای واگذاری اختیارات به استانداران انجام شد که امیدوارم هم دنبال شود و هم استانداران با ابتکار عمل این مهم را دنبال کنند. پس همان طور که اشاره کردید ابتدا میبایست نگاه مرکز یا کشور در این باره تغییر کند که حرکتهای خوبی انجام شده و سپس ما شاهد تحولات در استانها باشیم، ولی کسی دست استانها را برای تحقیق، ارایه الگوهای پیشرفت، توجه و مطالعه ظرفیتهای نو و برنامه ریزی نبسته است.
فکرشهر: درست است. البته شما مسوول نیستید، ولی میخواهم بدانم خود شما در همین کتاب فرصت و تنگناهای توسعه استان بوشهر، چه راه حلهایی برای توسعه استان مطرح کرده اید؟!
به نظر من نسخه شفابخش و محرک پیشرفت در استان مرزی بوشهر توجه به اقتصاد دریا یا blue economy است. در واقع اقتصاد دریا، استفاده پایدار از ظرفیت منابع و گسترههای آبی اعم از اقیانوس ها، دریاها، دریاچهها و جزایر برای رشد اقتصادی، بهبود وضعیت معیشت و ایجاد اشتغال و درنهایت افزایش تولید ناخالص داخلی تعریف میشود. توجه داشته باشید که ما از سواحل شمالی استان تا جنوبیترین نقطه نزدیک به هزار کیلومتر در استان مرز آبی با دریا داریم، بفرمایید چه استفادههای از این دریا میشود؟ صیادی، نظامی و....
توجه کنید در حال حاضر بسیاری از کشورهای جهان سهم عمدهای از تولید ناخالص ملی خود را از دریا تأمین میکنند. در این میان، ویتنام و سپس چین با بیش از ۵۰ درصد، در صدر قرار دارند. ایران نیز حدود ۱۰ درصد از تولید ناخالص ملی خود را از دریا تأمین میکند که با توجه به پتانسیلهای موجود در کشور، رقم پایینی تلقی میگردد.
فکرشهر: با این تفاسیر، شما آینده استان بوشهر را چگونه ارزیابی میکنید؟
سوال خوبیست. ابلاغ سیاستهای کلی توسعه دریا محور توسط مقام معظم رهبری در چند ماه گذشته واقعا دریچه امید را باز کرد، ببینید حرکت به سوی فناوریهای نو، ظرفیتهای نو و گذار از رویکردهای سنتی توسعهای که عمدتا ناشی از سیاستهای خام فروشی و عدم توجه به ارزش افزوده کالاها بوده است، میتواند آینده امید بخشی را رقم بزند. استان بوشهر با پنج کشور عربی عمدتا مصرف کننده، همسایه است، بازار این کشورها عمدتا در تسخیر کشورهای دیگر است؛ به نظرم باید دیپلماسی استانی توسط استاندار پیگیری شود و از این ظرفیت جغرافیایی استفاده حداکثری شود. موضوع مهم دیگر ایده ظرفیت «گردشگری دریایی اسلامی» است که استان ما بهترین ظرفیت را داراست که میبایست پیگیری شود. به هر صورت میتوان با چنین چشم اندازی به آینده استان امیدوار بود.
فکرشهر: گردشگری دریایی اسلامی؟! این چه نوع گردشگری است؟
خب این تز نگاه به تبیین بیشتری دارد، ولی به اختصار ما حدودا یک میلیارد و هشتصد میلیون مسلمان داریم که از این تعداد حدود ۲۰۰ میلیون نفر شیعه هستند. از این تعداد حتما عدهای هستند که دوست دارند برای تفریح و گردش، مکانی را انتخاب کنند که شئونات اسلامی در آن رعایت شود. خب چه جایی بهتر از ایران. دارا بودن فضای مذهبی، محیطهای جنگلی، کوهستانی، کویری و سواحل بکر در جنوب. در کدام کشور شیعه و حتی اسلامی چنین ظرفیتهای وجود دارد؟ استان بوشهر نیز دارای ظرفیتهای ممتاز تاریخی، طبیعی، سواحل بکر، مناطق حفاظت شده جذاب و جزایر زیبا است و از طرفی نزدیکی جغرافیایی با کشورهای عربی دارد که با فراهم کردن ظرفیتها میتواند از این موضوع استفاده حداکثری بکند.
فکرشهر: بسیار خوب. کتاب دیگر شما «جوان مومن انقلابی شاخصها و آفت ها» نام دارد. در این کتاب دقیقا دنبال چه بودید؟
یکی از کتابهایی که زحمت زیادی برایش کشیدم این کتاب است، خب ثمره اش را هم دیدم. با این اثر به عنوان مولف برتر پژوهشی دانشگاه انتخاب شدم. در این کتاب با نگاه انتقادی به مفهوم جوان انقلابی نگریستم و برداشتهای غلط از این گفتمان مقام معظم رهبری را تبیین کردم. برای احصا شاخصها و آفتها از روش تحلیل مضمون استفاده کردم. برای مثال، این که برخی فکر میکنند جوان انقلابی فردی است گوشه گیر، ریش بلند، بی سواد، شلخته و بی نظمو عمدتا کم سواد را مورد نقد قرار دادم و مدل جدیدی را ارایه کردم. استقبال دانشجویان از این کتاب تقریبا خوب بود.
فکرشهر: درباره کتاب رهبری کسینجر چطور؟! چرا این کتاب کسینجر را برای ترجمه انتخاب کردید؟
هنری کسینجر را میتوان جزو ۱۰۰ شخصیت تأثیرگذار تاریخ نامید و تقریبا در بسیاری از وقایع مهم بین المللی جای پای او مشاهده میشود، leadership six study in world strategy در واقع از آخرین آثار اوست.
این کتاب به عنوان نوزدهمین اثر کیسینجر در ۹۹ سالگی، یک اثر جذاب تاریخی در عالم سیاست، تصمیم گیری و ماهیت و عملکرد رهبران مورد مطالعه است. کسینجر با درایت و هوشمندی شگفت انگیز، با تمرکز بر ویژگیهای سیاسی - تاریخیِ شش رهبر ملیِ سدۀ بیستم شامل «کنراد آدناور» از آلمان غربی - «شارل دوگل» از فرانسه - «ریچارد نیکسون» از امریکا - «انور سادات» از مصر - «لی کوآن یو» از سنگاپور - و «مارگارت تاچر» از انگلستان، به دنبال تبیین این موضوع است که جهانِ امروز، از فقدان چنین سیاستمداران و رهبران ملیِ متفکری رنج میبرد. رهبرانی که توان متحول کردن جامعه خود داشتند و در پیدایش نظم نوین جهانی سهیم بودند.
فکرشهر: درود بر شما و بسیار عالی. اگر نکته یا سخنی مانده، لطفا بفرمایید.
خب اولا جا دارد تشکر کنم از مجموعه رسانهای «فکرشهر» بابت تدارک این مصاحبه. ببینید خانم محمدزاده فرد چند نکته وجود دارد که نیاز است گفته شود، ولی به اختصار یک نکته کلی خدمت تان عرض میکنم.
اول اینکه کارهای علمی و پژوهشی معمولا خاک میخورند، چون گفتمان کاربست محصولات علمی در کشور ما ضعیف است و در استان ما هم خب وضعیت همین طور است. حداقل کاری که مسوولین میتوانند انجام بدهند این است که حداقل تز ما را بشنوند ولو به کار نگیرند. من برای برخی از آثارم در دانشگاههای معتبر در تهران سمینار برگزار کردم، ولی در استان ما اطلاع هم ندارند. البته جا دارد اینجا از دکتر «بنافی»، فرماندار محترم یاد کنم که ایشان در یک تماسی نسبت به بنده لطف داشتند و تشویق کردند.
به نظرم شنیدن ماحصل فعالیتهای علمی افراد کار زیبایی باشد و وقت زیادی هم نخواهد گرفت.