شنبه ۰۷ تير ۱۴۰۴
جستجو
برچسب ها - اهدای عضو
فکرشهر: دوازدهمین اهدای عضو استان بوشهر در سال جاری مربوط به کشاورز دشتستانی بود که از نخل سقوط کرده بود...
کد خبر: ۶۰۲۶۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۱۷

کد خبر: ۵۸۶۵۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۱۳

در گفت و گوی اختصاصی با «فکرشهر» مطرح شد:
فکرشهر- الهام راسخی: « اهدای عضو » بیماران مرگ مغزی یکی از پیچیده ترین و سخت ترین کارهایی است که علاوه بر جنبه پزشکی، بخش بزرگی از آن به انسانیت و نوع دوستی آدم ها برمی گردد؛ این که در شرایطی قرار بگیری که بیماری روی تخت داشته باشی و با تمام وجود برای سلامتی اش دعا کنی، بعد به یک باره پزشکان رشته های امیدت را قطع کنند و از تو بخواهند که تصمیم به اهدای عضو عزیزت بگیری، تنها برای کسانی قابل درک است...
کد خبر: ۵۸۱۷۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۰۲

کد خبر: ۵۷۷۳۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۱۹

کد خبر: ۵۷۶۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۱۶

کد خبر: ۵۷۶۰۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۱۵

هستی (24)
فکرشهر ـ الهام راسـخی: مـرگ همیشـه پیچیده بـوده و زندگی بـا تمام مشـکلات و تلخـی هایـش ارزشـمند و گرامی؛ حتـی اگـر هـزاران بـار از مـرگ تلـخ تـر و سـیاه تـر باشـد. زیـرا مـرگ بـا خـودش نیسـتی دارد، نبـودن و رفتـن بـه جایـی نامعلـوم؛ و بـه همیـن دلیـل، زندگی بـا همـه مشـکلاتش از مـرگ جلـو اسـت. امـا برخـی حتـی بـا مرگشـان هـم از زندگـی جلـو مـی زننـد و آن را تـداوم مـی بخشـند. از کالبدشـان، دیگـر جـان هـا را حیاتـی نـو مـی بخشـند و هسـتی را بـه جـای نیسـتی در پیـش مـی گیرنـد. آن هـا قهرمـان هایـی غیرقابــل توصیفنــد. انســان هایــی پــاک، بخشــنده و معصومنـد کـه عـلاوه بـر اینکـه چیـزی از دنیـا نمـی خواهنــد، از آنچــه کــه تنهــا دارایــی شــان، یعنــی «جــان» شــان اســت، بــرای زندگــی دیگــران مــی گذرنـد و در حقیقـت ایـن هـا، همـان «اولئـک هـم الفائـزون» انـد. رسـتگارانی کـه گرچـه در زندگـی دنیــا، خــود و خانــواده هایشــان متحمــل رنــج هــا امــا در وقــت و ســختی هــای بیشــماری شــده انــد مـرگ و در سـخت تریـن لحظـه حیاتشـان، ذهنشـان از کمــک و خیرخواهــی بــرای دیگــران خالــی نیســت. خانــواده هایــی کــه در لحظــات ســخت روحــی و عاطفــی بــرای عزیزانشــان کــه در ورطــه مــرگ هســتند، تصمیــم زندگــی مــی گیرنــد و بــا اهـدای اعضـای عزیزانشـان بـه دیگـران، جـان مـی بخشــند. بخشــش آن هــا شــمردنی و گفتنــی نیســت. آن هـم در روزگاری کـه قانـون جنـگل بـر زندگـی مـا حاکـم شـده و مـی گویـد «بکـش یـا کشـته شـو، بخـور یـا خـورده شـو...»؛ در ایـن روزگار اسـت کـه اینــان قانــون حاکــم را زیــر پــا گذاشــته و بــه یــاد مــا مــی آورنــد کــه هــدف از آفرینــش انســان چــه بـوده اسـت؟!
کد خبر: ۵۷۲۹۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۰۶

هستی (23)
فکرشهر ـ الهام راسـخی: مـرگ همیشـه پیچیده بـوده و زندگی بـا تمام مشـکلات و تلخـی هایـش ارزشـمند و گرامی؛ حتـی اگـر هـزاران بـار از مـرگ تلـخ تـر و سـیاه تـر باشـد. زیـرا مـرگ بـا خـودش نیسـتی دارد، نبـودن و رفتـن بـه جایـی نامعلـوم؛ و بـه همیـن دلیـل، زندگی بـا همـه مشـکلاتش از مـرگ جلـو اسـت. امـا برخـی حتـی بـا مرگشـان هـم از زندگـی جلـو مـی زننـد و آن را تـداوم مـی بخشـند. از کالبدشـان، دیگـر جـان هـا را حیاتـی نـو مـی بخشـند و هسـتی را بـه جـای نیسـتی در پیـش مـی گیرنـد. آن هـا قهرمـان هایـی غیرقابــل توصیفنــد. انســان هایــی پــاک، بخشــنده و معصومنـد کـه عـلاوه بـر اینکـه چیـزی از دنیـا نمـی خواهنــد، از آنچــه کــه تنهــا دارایــی شــان، یعنــی «جــان» شــان اســت، بــرای زندگــی دیگــران مــی گذرنـد و در حقیقـت ایـن هـا، همـان «اولئـک هـم الفائـزون» انـد. رسـتگارانی کـه گرچـه در زندگـی دنیــا، خــود و خانــواده هایشــان متحمــل رنــج هــا امــا در وقــت و ســختی هــای بیشــماری شــده انــد مـرگ و در سـخت تریـن لحظـه حیاتشـان، ذهنشـان از کمــک و خیرخواهــی بــرای دیگــران خالــی نیســت. خانــواده هایــی کــه در لحظــات ســخت روحــی و عاطفــی بــرای عزیزانشــان کــه در ورطــه مــرگ هســتند، تصمیــم زندگــی مــی گیرنــد و بــا اهـدای اعضـای عزیزانشـان بـه دیگـران، جـان مـی بخشــند. بخشــش آن هــا شــمردنی و گفتنــی نیســت. آن هـم در روزگاری کـه قانـون جنـگل بـر زندگـی مـا حاکـم شـده و مـی گویـد «بکـش یـا کشـته شـو، بخـور یـا خـورده شـو...»؛ در ایـن روزگار اسـت کـه اینــان قانــون حاکــم را زیــر پــا گذاشــته و بــه یــاد مــا مــی آورنــد کــه هــدف از آفرینــش انســان چــه بـوده اسـت؟!
کد خبر: ۵۷۲۵۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۰۶

هستی (22)
فکرشهر ـ الهام راسـخی: مـرگ همیشـه پیچیده بـوده و زندگی بـا تمام مشـکلات و تلخـی هایـش ارزشـمند و گرامی؛ حتـی اگـر هـزاران بـار از مـرگ تلـخ تـر و سـیاه تـر باشـد. زیـرا مـرگ بـا خـودش نیسـتی دارد، نبـودن و رفتـن بـه جایـی نامعلـوم؛ و بـه همیـن دلیـل، زندگی بـا همـه مشـکلاتش از مـرگ جلـو اسـت. امـا برخـی حتـی بـا مرگشـان هـم از زندگـی جلـو مـی زننـد و آن را تـداوم مـی بخشـند. از کالبدشـان، دیگـر جـان هـا را حیاتـی نـو مـی بخشـند و هسـتی را بـه جـای نیسـتی در پیـش مـی گیرنـد. آن هـا قهرمـان هایـی غیرقابــل توصیفنــد. انســان هایــی پــاک، بخشــنده و معصومنـد کـه عـلاوه بـر اینکـه چیـزی از دنیـا نمـی خواهنــد، از آنچــه کــه تنهــا دارایــی شــان، یعنــی «جــان» شــان اســت، بــرای زندگــی دیگــران مــی گذرنـد و در حقیقـت ایـن هـا، همـان «اولئـک هـم الفائـزون» انـد. رسـتگارانی کـه گرچـه در زندگـی دنیــا، خــود و خانــواده هایشــان متحمــل رنــج هــا امــا در وقــت و ســختی هــای بیشــماری شــده انــد مـرگ و در سـخت تریـن لحظـه حیاتشـان، ذهنشـان از کمــک و خیرخواهــی بــرای دیگــران خالــی نیســت. خانــواده هایــی کــه در لحظــات ســخت روحــی و عاطفــی بــرای عزیزانشــان کــه در ورطــه مــرگ هســتند، تصمیــم زندگــی مــی گیرنــد و بــا اهـدای اعضـای عزیزانشـان بـه دیگـران، جـان مـی بخشــند. بخشــش آن هــا شــمردنی و گفتنــی نیســت. آن هـم در روزگاری کـه قانـون جنـگل بـر زندگـی مـا حاکـم شـده و مـی گویـد «بکـش یـا کشـته شـو، بخـور یـا خـورده شـو...»؛ در ایـن روزگار اسـت کـه اینــان قانــون حاکــم را زیــر پــا گذاشــته و بــه یــاد مــا مــی آورنــد کــه هــدف از آفرینــش انســان چــه بـوده اسـت؟!
کد خبر: ۵۷۱۴۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۰۳

هستی (21)
فکرشهر ـ الهام راسـخی: مـرگ همیشـه پیچیده بـوده و زندگی بـا تمام مشـکلات و تلخـی هایـش ارزشـمند و گرامی؛ حتـی اگـر هـزاران بـار از مـرگ تلـخ تـر و سـیاه تـر باشـد. زیـرا مـرگ بـا خـودش نیسـتی دارد، نبـودن و رفتـن بـه جایـی نامعلـوم؛ و بـه همیـن دلیـل، زندگی بـا همـه مشـکلاتش از مـرگ جلـو اسـت. امـا برخـی حتـی بـا مرگشـان هـم از زندگـی جلـو مـی زننـد و آن را تـداوم مـی بخشـند. از کالبدشـان، دیگـر جـان هـا را حیاتـی نـو مـی بخشـند و هسـتی را بـه جـای نیسـتی در پیـش مـی گیرنـد. آن هـا قهرمـان هایـی غیرقابــل توصیفنــد. انســان هایــی پــاک، بخشــنده و معصومنـد کـه عـلاوه بـر اینکـه چیـزی از دنیـا نمـی خواهنــد، از آنچــه کــه تنهــا دارایــی شــان، یعنــی «جــان» شــان اســت، بــرای زندگــی دیگــران مــی گذرنـد و در حقیقـت ایـن هـا، همـان «اولئـک هـم الفائـزون» انـد. رسـتگارانی کـه گرچـه در زندگـی دنیــا، خــود و خانــواده هایشــان متحمــل رنــج هــا امــا در وقــت و ســختی هــای بیشــماری شــده انــد مـرگ و در سـخت تریـن لحظـه حیاتشـان، ذهنشـان از کمــک و خیرخواهــی بــرای دیگــران خالــی نیســت. خانــواده هایــی کــه در لحظــات ســخت روحــی و عاطفــی بــرای عزیزانشــان کــه در ورطــه مــرگ هســتند، تصمیــم زندگــی مــی گیرنــد و بــا اهـدای اعضـای عزیزانشـان بـه دیگـران، جـان مـی بخشــند. بخشــش آن هــا شــمردنی و گفتنــی نیســت. آن هـم در روزگاری کـه قانـون جنـگل بـر زندگـی مـا حاکـم شـده و مـی گویـد «بکـش یـا کشـته شـو، بخـور یـا خـورده شـو...»؛ در ایـن روزگار اسـت کـه اینــان قانــون حاکــم را زیــر پــا گذاشــته و بــه یــاد مــا مــی آورنــد کــه هــدف از آفرینــش انســان چــه بـوده اسـت؟!
کد خبر: ۵۷۱۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۰۳

هستی (20)
فکرشهر ـ الهام راسـخی: مـرگ همیشـه پیچیده بـوده و زندگی بـا تمام مشـکلات و تلخـی هایـش ارزشـمند و گرامی؛ حتـی اگـر هـزاران بـار از مـرگ تلـخ تـر و سـیاه تـر باشـد. زیـرا مـرگ بـا خـودش نیسـتی دارد، نبـودن و رفتـن بـه جایـی نامعلـوم؛ و بـه همیـن دلیـل، زندگی بـا همـه مشـکلاتش از مـرگ جلـو اسـت. امـا برخـی حتـی بـا مرگشـان هـم از زندگـی جلـو مـی زننـد و آن را تـداوم مـی بخشـند. از کالبدشـان، دیگـر جـان هـا را حیاتـی نـو مـی بخشـند و هسـتی را بـه جـای نیسـتی در پیـش مـی گیرنـد. آن هـا قهرمـان هایـی غیرقابــل توصیفنــد. انســان هایــی پــاک، بخشــنده و معصومنـد کـه عـلاوه بـر اینکـه چیـزی از دنیـا نمـی خواهنــد، از آنچــه کــه تنهــا دارایــی شــان، یعنــی «جــان» شــان اســت، بــرای زندگــی دیگــران مــی گذرنـد و در حقیقـت ایـن هـا، همـان «اولئـک هـم الفائـزون» انـد. رسـتگارانی کـه گرچـه در زندگـی دنیــا، خــود و خانــواده هایشــان متحمــل رنــج هــا امــا در وقــت و ســختی هــای بیشــماری شــده انــد مـرگ و در سـخت تریـن لحظـه حیاتشـان، ذهنشـان از کمــک و خیرخواهــی بــرای دیگــران خالــی نیســت. خانــواده هایــی کــه در لحظــات ســخت روحــی و عاطفــی بــرای عزیزانشــان کــه در ورطــه مــرگ هســتند، تصمیــم زندگــی مــی گیرنــد و بــا اهـدای اعضـای عزیزانشـان بـه دیگـران، جـان مـی بخشــند. بخشــش آن هــا شــمردنی و گفتنــی نیســت. آن هـم در روزگاری کـه قانـون جنـگل بـر زندگـی مـا حاکـم شـده و مـی گویـد «بکـش یـا کشـته شـو، بخـور یـا خـورده شـو...»؛ در ایـن روزگار اسـت کـه اینــان قانــون حاکــم را زیــر پــا گذاشــته و بــه یــاد مــا مــی آورنــد کــه هــدف از آفرینــش انســان چــه بـوده اسـت؟!
کد خبر: ۵۷۰۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۰۱

کد خبر: ۵۷۰۴۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۰۱

هستی (19)
فکرشهر ـ الهام راسـخی: مـرگ همیشـه پیچیده بـوده و زندگی بـا تمام مشـکلات و تلخـی هایـش ارزشـمند و گرامی؛ حتـی اگـر هـزاران بـار از مـرگ تلـخ تـر و سـیاه تـر باشـد. زیـرا مـرگ بـا خـودش نیسـتی دارد، نبـودن و رفتـن بـه جایـی نامعلـوم؛ و بـه همیـن دلیـل، زندگی بـا همـه مشـکلاتش از مـرگ جلـو اسـت. امـا برخـی حتـی بـا مرگشـان هـم از زندگـی جلـو مـی زننـد و آن را تـداوم مـی بخشـند. از کالبدشـان، دیگـر جـان هـا را حیاتـی نـو مـی بخشـند و هسـتی را بـه جـای نیسـتی در پیـش مـی گیرنـد. آن هـا قهرمـان هایـی غیرقابــل توصیفنــد. انســان هایــی پــاک، بخشــنده و معصومنـد کـه عـلاوه بـر اینکـه چیـزی از دنیـا نمـی خواهنــد، از آنچــه کــه تنهــا دارایــی شــان، یعنــی «جــان» شــان اســت، بــرای زندگــی دیگــران مــی گذرنـد و در حقیقـت ایـن هـا، همـان «اولئـک هـم الفائـزون» انـد. رسـتگارانی کـه گرچـه در زندگـی دنیــا، خــود و خانــواده هایشــان متحمــل رنــج هــا امــا در وقــت و ســختی هــای بیشــماری شــده انــد مـرگ و در سـخت تریـن لحظـه حیاتشـان، ذهنشـان از کمــک و خیرخواهــی بــرای دیگــران خالــی نیســت. خانــواده هایــی کــه در لحظــات ســخت روحــی و عاطفــی بــرای عزیزانشــان کــه در ورطــه مــرگ هســتند، تصمیــم زندگــی مــی گیرنــد و بــا اهـدای اعضـای عزیزانشـان بـه دیگـران، جـان مـی بخشــند. بخشــش آن هــا شــمردنی و گفتنــی نیســت. آن هـم در روزگاری کـه قانـون جنـگل بـر زندگـی مـا حاکـم شـده و مـی گویـد «بکـش یـا کشـته شـو، بخـور یـا خـورده شـو...»؛ در ایـن روزگار اسـت کـه اینــان قانــون حاکــم را زیــر پــا گذاشــته و بــه یــاد مــا مــی آورنــد کــه هــدف از آفرینــش انســان چــه بـوده اسـت؟!
کد خبر: ۵۶۹۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۳۰

کد خبر: ۵۶۹۱۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۸

هستی (18)
فکرشهر ـ الهام راسـخی: مـرگ همیشـه پیچیده بـوده و زندگی بـا تمام مشـکلات و تلخـی هایـش ارزشـمند و گرامی؛ حتـی اگـر هـزاران بـار از مـرگ تلـخ تـر و سـیاه تـر باشـد. زیـرا مـرگ بـا خـودش نیسـتی دارد، نبـودن و رفتـن بـه جایـی نامعلـوم؛ و بـه همیـن دلیـل، زندگی بـا همـه مشـکلاتش از مـرگ جلـو اسـت. امـا برخـی حتـی بـا مرگشـان هـم از زندگـی جلـو مـی زننـد و آن را تـداوم مـی بخشـند. از کالبدشـان، دیگـر جـان هـا را حیاتـی نـو مـی بخشـند و هسـتی را بـه جـای نیسـتی در پیـش مـی گیرنـد. آن هـا قهرمـان هایـی غیرقابــل توصیفنــد. انســان هایــی پــاک، بخشــنده و معصومنـد کـه عـلاوه بـر اینکـه چیـزی از دنیـا نمـی خواهنــد، از آنچــه کــه تنهــا دارایــی شــان، یعنــی «جــان» شــان اســت، بــرای زندگــی دیگــران مــی گذرنـد و در حقیقـت ایـن هـا، همـان «اولئـک هـم الفائـزون» انـد. رسـتگارانی کـه گرچـه در زندگـی دنیــا، خــود و خانــواده هایشــان متحمــل رنــج هــا امــا در وقــت و ســختی هــای بیشــماری شــده انــد مـرگ و در سـخت تریـن لحظـه حیاتشـان، ذهنشـان از کمــک و خیرخواهــی بــرای دیگــران خالــی نیســت. خانــواده هایــی کــه در لحظــات ســخت روحــی و عاطفــی بــرای عزیزانشــان کــه در ورطــه مــرگ هســتند، تصمیــم زندگــی مــی گیرنــد و بــا اهـدای اعضـای عزیزانشـان بـه دیگـران، جـان مـی بخشــند. بخشــش آن هــا شــمردنی و گفتنــی نیســت. آن هـم در روزگاری کـه قانـون جنـگل بـر زندگـی مـا حاکـم شـده و مـی گویـد «بکـش یـا کشـته شـو، بخـور یـا خـورده شـو...»؛ در ایـن روزگار اسـت کـه اینــان قانــون حاکــم را زیــر پــا گذاشــته و بــه یــاد مــا مــی آورنــد کــه هــدف از آفرینــش انســان چــه بـوده اسـت؟!
کد خبر: ۵۶۸۹۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۸

هستی (17)
فکرشهر ـ الهام راسـخی: مـرگ همیشـه پیچیده بـوده و زندگی بـا تمام مشـکلات و تلخـی هایـش ارزشـمند و گرامی؛ حتـی اگـر هـزاران بـار از مـرگ تلـخ تـر و سـیاه تـر باشـد. زیـرا مـرگ بـا خـودش نیسـتی دارد، نبـودن و رفتـن بـه جایـی نامعلـوم؛ و بـه همیـن دلیـل، زندگی بـا همـه مشـکلاتش از مـرگ جلـو اسـت. امـا برخـی حتـی بـا مرگشـان هـم از زندگـی جلـو مـی زننـد و آن را تـداوم مـی بخشـند. از کالبدشـان، دیگـر جـان هـا را حیاتـی نـو مـی بخشـند و هسـتی را بـه جـای نیسـتی در پیـش مـی گیرنـد. آن هـا قهرمـان هایـی غیرقابــل توصیفنــد. انســان هایــی پــاک، بخشــنده و معصومنـد کـه عـلاوه بـر اینکـه چیـزی از دنیـا نمـی خواهنــد، از آنچــه کــه تنهــا دارایــی شــان، یعنــی «جــان» شــان اســت، بــرای زندگــی دیگــران مــی گذرنـد و در حقیقـت ایـن هـا، همـان «اولئـک هـم الفائـزون» انـد. رسـتگارانی کـه گرچـه در زندگـی دنیــا، خــود و خانــواده هایشــان متحمــل رنــج هــا امــا در وقــت و ســختی هــای بیشــماری شــده انــد مـرگ و در سـخت تریـن لحظـه حیاتشـان، ذهنشـان از کمــک و خیرخواهــی بــرای دیگــران خالــی نیســت. خانــواده هایــی کــه در لحظــات ســخت روحــی و عاطفــی بــرای عزیزانشــان کــه در ورطــه مــرگ هســتند، تصمیــم زندگــی مــی گیرنــد و بــا اهـدای اعضـای عزیزانشـان بـه دیگـران، جـان مـی بخشــند. بخشــش آن هــا شــمردنی و گفتنــی نیســت. آن هـم در روزگاری کـه قانـون جنـگل بـر زندگـی مـا حاکـم شـده و مـی گویـد «بکـش یـا کشـته شـو، بخـور یـا خـورده شـو...»؛ در ایـن روزگار اسـت کـه اینــان قانــون حاکــم را زیــر پــا گذاشــته و بــه یــاد مــا مــی آورنــد کــه هــدف از آفرینــش انســان چــه بـوده اسـت؟!
کد خبر: ۵۶۸۵۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۷

هستی (16)
فکرشهر ـ الهام راسـخی: مـرگ همیشـه پیچیده بـوده و زندگی بـا تمام مشـکلات و تلخـی هایـش ارزشـمند و گرامی؛ حتـی اگـر هـزاران بـار از مـرگ تلـخ تـر و سـیاه تـر باشـد. زیـرا مـرگ بـا خـودش نیسـتی دارد، نبـودن و رفتـن بـه جایـی نامعلـوم؛ و بـه همیـن دلیـل، زندگی بـا همـه مشـکلاتش از مـرگ جلـو اسـت. امـا برخـی حتـی بـا مرگشـان هـم از زندگـی جلـو مـی زننـد و آن را تـداوم مـی بخشـند. از کالبدشـان، دیگـر جـان هـا را حیاتـی نـو مـی بخشـند و هسـتی را بـه جـای نیسـتی در پیـش مـی گیرنـد. آن هـا قهرمـان هایـی غیرقابــل توصیفنــد. انســان هایــی پــاک، بخشــنده و معصومنـد کـه عـلاوه بـر اینکـه چیـزی از دنیـا نمـی خواهنــد، از آنچــه کــه تنهــا دارایــی شــان، یعنــی «جــان» شــان اســت، بــرای زندگــی دیگــران مــی گذرنـد و در حقیقـت ایـن هـا، همـان «اولئـک هـم الفائـزون» انـد. رسـتگارانی کـه گرچـه در زندگـی دنیــا، خــود و خانــواده هایشــان متحمــل رنــج هــا امــا در وقــت و ســختی هــای بیشــماری شــده انــد مـرگ و در سـخت تریـن لحظـه حیاتشـان، ذهنشـان از کمــک و خیرخواهــی بــرای دیگــران خالــی نیســت. خانــواده هایــی کــه در لحظــات ســخت روحــی و عاطفــی بــرای عزیزانشــان کــه در ورطــه مــرگ هســتند، تصمیــم زندگــی مــی گیرنــد و بــا اهـدای اعضـای عزیزانشـان بـه دیگـران، جـان مـی بخشــند. بخشــش آن هــا شــمردنی و گفتنــی نیســت. آن هـم در روزگاری کـه قانـون جنـگل بـر زندگـی مـا حاکـم شـده و مـی گویـد «بکـش یـا کشـته شـو، بخـور یـا خـورده شـو...»؛ در ایـن روزگار اسـت کـه اینــان قانــون حاکــم را زیــر پــا گذاشــته و بــه یــاد مــا مــی آورنــد کــه هــدف از آفرینــش انســان چــه بـوده اسـت؟!
کد خبر: ۵۶۷۹۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۵

کد خبر: ۵۶۷۴۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۴

هستی (15)
فکرشهر ـ الهام راسـخی: مـرگ همیشـه پیچیده بـوده و زندگی بـا تمام مشـکلات و تلخـی هایـش ارزشـمند و گرامی؛ حتـی اگـر هـزاران بـار از مـرگ تلـخ تـر و سـیاه تـر باشـد. زیـرا مـرگ بـا خـودش نیسـتی دارد، نبـودن و رفتـن بـه جایـی نامعلـوم؛ و بـه همیـن دلیـل، زندگی بـا همـه مشـکلاتش از مـرگ جلـو اسـت. امـا برخـی حتـی بـا مرگشـان هـم از زندگـی جلـو مـی زننـد و آن را تـداوم مـی بخشـند. از کالبدشـان، دیگـر جـان هـا را حیاتـی نـو مـی بخشـند و هسـتی را بـه جـای نیسـتی در پیـش مـی گیرنـد. آن هـا قهرمـان هایـی غیرقابــل توصیفنــد. انســان هایــی پــاک، بخشــنده و معصومنـد کـه عـلاوه بـر اینکـه چیـزی از دنیـا نمـی خواهنــد، از آنچــه کــه تنهــا دارایــی شــان، یعنــی «جــان» شــان اســت، بــرای زندگــی دیگــران مــی گذرنـد و در حقیقـت ایـن هـا، همـان «اولئـک هـم الفائـزون» انـد. رسـتگارانی کـه گرچـه در زندگـی دنیــا، خــود و خانــواده هایشــان متحمــل رنــج هــا امــا در وقــت و ســختی هــای بیشــماری شــده انــد مـرگ و در سـخت تریـن لحظـه حیاتشـان، ذهنشـان از کمــک و خیرخواهــی بــرای دیگــران خالــی نیســت. خانــواده هایــی کــه در لحظــات ســخت روحــی و عاطفــی بــرای عزیزانشــان کــه در ورطــه مــرگ هســتند، تصمیــم زندگــی مــی گیرنــد و بــا اهـدای اعضـای عزیزانشـان بـه دیگـران، جـان مـی بخشــند. بخشــش آن هــا شــمردنی و گفتنــی نیســت. آن هـم در روزگاری کـه قانـون جنـگل بـر زندگـی مـا حاکـم شـده و مـی گویـد «بکـش یـا کشـته شـو، بخـور یـا خـورده شـو...»؛ در ایـن روزگار اسـت کـه اینــان قانــون حاکــم را زیــر پــا گذاشــته و بــه یــاد مــا مــی آورنــد کــه هــدف از آفرینــش انســان چــه بـوده اسـت؟!
کد خبر: ۵۶۷۱۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۳

هستی (14)
فکرشهر ـ الهام راسـخی: مـرگ همیشـه پیچیده بـوده و زندگی بـا تمام مشـکلات و تلخـی هایـش ارزشـمند و گرامی؛ حتـی اگـر هـزاران بـار از مـرگ تلـخ تـر و سـیاه تـر باشـد. زیـرا مـرگ بـا خـودش نیسـتی دارد، نبـودن و رفتـن بـه جایـی نامعلـوم؛ و بـه همیـن دلیـل، زندگی بـا همـه مشـکلاتش از مـرگ جلـو اسـت. امـا برخـی حتـی بـا مرگشـان هـم از زندگـی جلـو مـی زننـد و آن را تـداوم مـی بخشـند. از کالبدشـان، دیگـر جـان هـا را حیاتـی نـو مـی بخشـند و هسـتی را بـه جـای نیسـتی در پیـش مـی گیرنـد. آن هـا قهرمـان هایـی غیرقابــل توصیفنــد. انســان هایــی پــاک، بخشــنده و معصومنـد کـه عـلاوه بـر اینکـه چیـزی از دنیـا نمـی خواهنــد، از آنچــه کــه تنهــا دارایــی شــان، یعنــی «جــان» شــان اســت، بــرای زندگــی دیگــران مــی گذرنـد و در حقیقـت ایـن هـا، همـان «اولئـک هـم الفائـزون» انـد. رسـتگارانی کـه گرچـه در زندگـی دنیــا، خــود و خانــواده هایشــان متحمــل رنــج هــا امــا در وقــت و ســختی هــای بیشــماری شــده انــد مـرگ و در سـخت تریـن لحظـه حیاتشـان، ذهنشـان از کمــک و خیرخواهــی بــرای دیگــران خالــی نیســت. خانــواده هایــی کــه در لحظــات ســخت روحــی و عاطفــی بــرای عزیزانشــان کــه در ورطــه مــرگ هســتند، تصمیــم زندگــی مــی گیرنــد و بــا اهـدای اعضـای عزیزانشـان بـه دیگـران، جـان مـی بخشــند. بخشــش آن هــا شــمردنی و گفتنــی نیســت. آن هـم در روزگاری کـه قانـون جنـگل بـر زندگـی مـا حاکـم شـده و مـی گویـد «بکـش یـا کشـته شـو، بخـور یـا خـورده شـو...»؛ در ایـن روزگار اسـت کـه اینــان قانــون حاکــم را زیــر پــا گذاشــته و بــه یــاد مــا مــی آورنــد کــه هــدف از آفرینــش انســان چــه بـوده اسـت؟!
کد خبر: ۵۶۶۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۲

مطالب بیشتر