فکرشهر: در روزهای گذشته مدیریت ارشد استان در سلسله اقدام هایی که به نظر بسیاری از صاحب نظران، شتابزده و توجیه ناپذیر می آید، دست به تغییراتی در میان فرمانداران و معاونان فرمانداران به شرح زیر زده است:
\n\n
فرماندار کنگان را جایگزین فرماندار بوشهر کرده است که بر اساس برخی ادعاها به خواست خود از سمتش کناره گیری کرده است، فرماندار گناوه را به کنگان برده است، معاون سیاسی فرماندار دیر را به عنوان فرماندار گناوه منصوب کرده است، بخشدار بوشهر را به سمت معاون عمرانی فرمانداری بوشهر گماشته و بخشدار ویژه خارک را هم منصوب کرده است. همچنین گفته می شود که معاون سیاسی فرماندار گناوه نیز در روزهای گذشته منصوب شده است.
\n\n
به گزارش فکرشهر، پیغام در ادامه نوشت: در باره این تغییرات نکته ها و تاملاتی وجود دارد که به برخی از آنها اشاره می شود:
\n\n
1.غیر از جابه جایی فرماندار کنگان و انتصاب وی به جای فرماندار کناره گیری کرده بوشهر که تا حدی قابل درک است، مشخص نیست که این تغییرات یا بهتر است گفته شود جابجایی ها با چه هدف و منظوری صورت گرفته است. در نگاه اول و درست یک ماه پس از انتخابات مجلس، به نظر می رسد که این جابه جایی ها رنگ و بوی سیاسی داشته باشد اما وقتی یکی دو فرماندار از این شهرستان به آن شهرستان کوچ داده می شوند، دخل و ربط این جابه جایی ها به اوضاع و احوال سیاسی استان، چندان مشخص نیست بخصوص وقتی که شهرستان های جابه جا شده از لحاظ اهمیت سیاسی و استراتژیک تقریبا همترازند. بنابر این خوب است که توضیح داده شود که هدف از تکان دادن قلک مدیریتی استان و جابه جا کردن محتویات موجود در آن چه سودی را عاید شهرستان های مورد نظر می کند.
\n\n
2. این نکته درستی است که تغییر و تحولات مدیریتی حق دولت است و نمایندگان مجلس قانونا حق دخالت در آن را ندارند اما عرف به سنت تبدیل شده در جمهوری اسلامی چنین است که دولت و مدیران ارشدش، عزل و نصب هایشان را بخصوص در سطح استانداران، فرمانداران و مدیران شهرستانی با نظر نمایندگان مجلس و هماهنگی با آنان انجام می دهند. بر حسب اتفاق، استانداری آقای سالاری مرهون و مدیون همین جلب نظر نمایندگان و هماهنگی ها است زیرا اگر دولت بنا را بر جلب نظر نمایندگان نمی گذاشت و سنگ اندازی نمایندگان شکست خورده کنونی استان، در مسیر گزینه های اولیه استانداری نبود، چه بسا هرگز استاندار فعلی در منصب کنونی اش نمی نشست. بنابر این وقتی دولت هنگام انتصاب مدیرانش خود را مقید به جلب نظر نمایندگان عمدتا اصولگرای مجلس نهم می دید، چرا نباید نماینده ارشد دولت در استان برای انجام تغییرات در سطح مدیران شهرستان، نظر منتخبان مجلس جدید را که دست کم سه تن از آنها همسوی دولتند، جویا شود و با این انتصاب های نه چندان ضروری و شتابزده، زمینه ایجاد تنش در روابط نمایندگان مجلس با نماینده دولت را فراهم آورد؟
\n\n
3. با نگاهی به تغییرات صورت گرفته می توان گفت که این تغییرات احتمالا نه با هدف همسو کردن مدیران با سیاست های دولت یا حذف مدیران غیر همسو صورت گرفته است - زیرا اصولا مدیری حذف نشده است- بلکه به نظر می رسد این تغییرات و جابه جایی ها همچون سه سال گذشته، مبنایی جز نزدیکی افراد به شخص آقای سالاری نداشته است. در این باره می توان به کناره گیری فرماندار بوشهر اشاره کرد که بر اساس اتفاق نظر همه فعالان سیاسی و همراهان دولت، یکی از موفق ترین و وجیه ترین فرمانداران کنونی استان بوده است. ادعا شده است که کنار رفتن ایشان طبق خواست شخصی اش صورت گرفته است اما با توجه به این که این کناره گیری، آن هم در سال پایانی عمر چهارسال اول دولت و در آستانه دو انتخابات مهم ریاست جمهوری و شوراها، باید یا موافقت استاندار محقق شود، موافقت آقای سالاری با این کناره گیری می تواند برخی از گمانه زنی ها را در مورد این که وی چندان هم از رفتن یک مدیر مقبول و مستقل بدش نمی آمده است، تقویت کند. عکس این قضیه را می توان در باره فرماندار تنگستان مثال زد که در دو سال گذشته بیشترین انتقادات از سوی فعالان سیاسی اصلاح طلب شهرستان تنگستان متوجه او و مدیران زیر دستش آن هم به دلیل عدم همراهی با سیاست های دولت بوده است اما با وجود این که وی هم در لیست جابه جایی ها بوده است، وقتی جا انداختنش در شهرستان دیگر میسر نشد، در سمتش باقی ماند تا وی همچنان به عنوان فردی که نزدیکی آشکاری با استاندار بوشهر دارد، با وجود همه انتقادات حامیان دولت به کار خویش ادامه دهد و عملا تنها مورد توجیه کننده تغییرات اخیر را بلاموضوع کند.
\n\n
4. در باره ارتباط احتمالی جابه جایی ها با نوع نگاه استاندار به منتخبان جدید مجلس و ترسیم نقشه راه روابطش با آنها هم می توان فرضیاتی را مطرح کرد. برای مثال آقای سالاری به ناگهان از هرگونه تغییر در سطح فرمانداری تنگستان و بخشدار ساحلی این شهرستان با وجود انتشار اخبار اولیه در باره تغییرشان منصرف شد. آیا او از جانب منتخب جدید و مجرب شهرستان دشتی و تنگستان که گفته می شود ارتباطات دوستانه نزدیکی هم با رئیس جمهور دارد، پیام خاصی دریافت کرده است یا بدون دریافت پیامی ترجیح داده است که خود را با کارکشته ترین منتخب در میان منتخبان جدید استان درگیر نکند؟ از سوی دیگر وی فرماندار اصالتا جمی شهرستان گناوه را که گفته می شد ابتدا قصد برکناری اش را داشت، به کنگان منتقل کرده است همچنین با ارتقای معاون سیاسی فرماندار دیر به فرمانداری گناوه، دو امتیاز همزمان به منتخب دیر، کنگان، عسلویه و جم داده است که بعید نیست اعطای چنین امتیازاتی هدفمند صورت گرفته باشد. این در حالی است که بیشترین تغییرات استاندار در حوزه بوشهر، گناوه و دیلم و ظاهرا بدون هماهنگی با منتخب جدید این سه شهرستان صورت گرفته است به طوری که علاوه بر انتصاب فرمانداران بوشهر و گناوه، معاون فرماندار بوشهر و بخشدار خارک نیز منصوب شده اند. همچنین برخی اخبار غیر رسمی از انتصاب معاون سیاسی فرماندار گناوه حکایت دارند. بدین ترتیب، عملا همه انتصاب ها در سطح مدیریت های کلان این شهرستان ها قبل از آغاز به کار منتخب جدید حوزه انتخابیه مرکز استان انجام شده است. این اقدام استاندار به طور معناداری بی توجهی به نظر نماینده مردم بوشهر، گناوه و دیلم در مجلس دهم تلقی می شود و از همان آغاز راه وی را با چالشی جدی به ویژه در پاسخ گویی به سوالات مردم حوزه انتخابیه اش در باره این انتصابات مواجه می کند.
\n\n
5. در مجموع و بنا به نکات گفته شده می توان جابه جایی های صورت گرفته در سطح فرمانداران استان و معاونانشان را تا حد زیادی "تغییرات بی معنی" نامید از آن رو که اولا مشخص نیست جز انتخاب جانشین برای فرماندار بوشهر - که آن هم بهتر بود با اقناع فرماندار سابق به ادامه کار تا زمان شروع به کار مجلس دهم و هماهنگی با نمایندگان مردم برای تعیین جانشینش صورت می گرفت- باقی جابه جایی ها با چه هدفی صورت گرفته است. به گفته بسیاری از منتقدان اگر فرمانداران جابه جا شده مدیران موفقی بوده اند، چرا پس از کسب تجربه و آشنایی با شهرستان های تحت مدیریت خود در همان جای سابق به خدمت ادامه ندهند؟ و اگر مدیرانی ضعیف و غیر همراه با سیاست های دولت بوده اند، جابجایی شان چه سودی به حال دولت و ملت دارد؟ ثانیا برخی از فرماندارانی که مورد بیشترین انتقاد در عملکرد سیاسی و مدیریتی خود بوده اند، همچنان بر سمت خود مانده اند و چنان که مدیر کل سیاسی استانداری گفته است، فعلا هم تصمیمی بر تغییرشان نیست. بنابراین تغییراتی که قرار بود دامنگیر مدیران ضعیف و غیر همسو با دولت شود، عملا به تغییراتی بی اثر و غالبا بلاوجه و برهم زننده ثبات مدیریتی در استان تبدیل شده است
\n\n
6. در مورد این که شاکله مدیریتی استان آن هم در سال پایانی چهارسال نخست عمر دولت نیاز به خانه تکانی اساسی دارد، جای تردیدی نیست. به ویژه آن که اگر اصلاح طلبان و حامیان دولت بخواهند به انتخاب آقای روحانی در چهارسال بعدی نیز امیدوار باشند. اما نکته اساسی و مهم این است که به نظر نمی رسد جلب نظر مردم به دولت و کم کردن از حجم گلایه هایشان با جابه جایی های بی خاصیت در سطح چند فرماندار و بخشدار تحقق پذیرد. مردم برای احساس واقعی پوست اندازی در سطح مدیریت استان تغییرات بزرگتر و در سطوح بسیار بالاتری را انتظار می کشند تا باور کنند دولت واقعا قصد دارد با خانه تکانی اساسی در سطح مدیریت استان برای چهارسال آینده به جبران چهارسال از دست رفته تدبیر بهتر و کارسازتری بیندیشد. این نکته ای است که جا دارد منتخبان جدید استان هم با دقت بیشتری به آن بنگرند.
\n
