فکرشهر ـ نرگس محمدزاده فرد: هیچ کس در مرزهای آبی کشورمان نمی داند علت چیست یا نامش را چه بگذارد؛ تنش میان عربستان و ایران؛ دخالت امریکا و حضورش در خلیج فارس؛ ورود غیر مجاز به مرزها و یا هر چیز دیگری که باشد، برای صیادی که تنها راه امرار معاشش دریاست و تنها منبع درآمدش رفتن به دریا برای صید ماهی، فرقی ندارد. برای خانواده ی این صیاد نیز فرقی نمی کند علت دستگیری و تیراندازی به مرد خانواده اش چیست؛ آن ها فقط می خواهند رزق و روزی حلالی به دست آورده و سالم و سلامت در کنار هم زندگی را به سر برند.
اما این وضعیت بیش از دو سال است که برای صیادان بوشهری، به رویا تبدیل شده؛ برخی آمارها می گوید 18 صیاد بوشهری به دلیل ورود سهوی غیر مجاز به آب های عربستان ـ که صحتش در همه ی موارد تایید نشده ـ در زندان های سعودی در بند هستند و برخی نیز می گویند به علت تنش در روابط، هیچ آمار رسمی از تعداد صیادان بازداشتی در دام سعودی ها در دست نیست؛ هر چه هست قطعیت زندانی بودن ده ها صیاد استان بوشهر در عربستان است، صیادانی که به علت خرابی موتور لنج و قایق و مسیر حرکت امواج به سمت عربستان کشیده شده، دستگیر و زندانی شده و یا در اثر شلیک گلوله، مرگ را در آغوش گرفته اند و در این میان، تنها خانواده های این صیادان هستند که درد را با تمام وجودشان حس می کنند؛ دردی که به نظر می رسد کسی برای درمانش اقدامی نمی کند.
همین سه هفته پیش بود که یکی از صیادان بوشهری، در اثر شلیک گلوله ی گارد عربستان فوت کرد، در حالی که پسرش شاهد قضیه بود؛ یک سال پیش هم که تصاویر و فیلم هایی از شکنجه ی صیادان بوشهری توسط گارد دریایی عربستان منتشر شد که هر قلبی را به درد می آورد و یا صیادانی که با بی حرمتی و بداخلاقی راهی زندان های سعودی می شوند و خانواده هایشان نیز فراموش می گردند در حالی که هیچ مسوولی نیز در این باره توضیحی نمی دهد.
تنها پس از مرگ صیاد بوشهری در سه هفته ی پیش بود که وزارت کشور اطلاعیهای منتشر کرد و نوشت: «دولت عربستان لازم است ضمن جبران خسارات وارده و تنبیه عوامل این اقدام غیرمسئولانه، هرچهسریعتر نسبت به آزادی افراد دستگیرشده که خانواده آنها بهشدت نگران وضعیت سلامتی آنها هستند، اقدام کند». وزارت کشور در این بیانه هیچ اشارهای به صیادانی که در دو سال گذشته گرفتار سعودیها شدهاند، نکرد و البته شاید هم حرفی برای گفتن ندارند، چرا که طبق گفته ی آقای غریبی، یکی از مسوولان سابق تعاونی صیادان، «قبلا وقتی این اتفاق میافتاد، درنهایت ٢٠ روز طول میکشید تا صیادان را آزاد کنند؛ در پروندههایی که پیچیدگی بیشتری داشت نیز کار به بیشتر از سه ماه نمیرسید؛ اما اکنون با توجه به روابط تیره ایران و عربستان و شرایط منطقه وضعیت اینچنین شده است. عربستان در مواقعی که میتوان با یک تذکر شناور خارجی را به سوی دیگر هدایت کرد، تیراندازی و قایقهای ایرانی را توقیف میکند». هر چه هست، وضعیت بغرنج صیادان بوشهری و بلاتکلیفی دردناک خانواده های آنان است که به نظر می رسد هیچ کس نه پاسخی برای آن دارد و نه راه حلی!
اما در میان این خبرهای دردناک، روز پنج شنبه، 8 تیرماه 96، خبر ناگهانی و بی سابقه ای شنیده شد که 5 صیاد ایرانی، هر 5 نفر از اهالی استان بوشهر ـ 3 بوشهری و 2 گناوه ای ـ آزاد شده اند و در حال برگشت به خانه هستند. صیادانی که پس از 13 ماه آزاد می شدند و البته هیچ مسوول کشوری و استانی نیز از این موضوع اطلاع نداشت و تا لحظه ی ورد به اسکله نیز مسوولی از این موضوع مطلع نشد و اطلاعی رسمی منتشر نگردید؛ هر چند پس از حضور این صیادان در استان، مدیر جمعیت هلال احمر شهرستان گناوه به خبرگزاری فارس گفت که «با پیگیریهای حقوقی انجام شده توسط مقامات نظام، زمینه آزادی این 5 صیاد بوشهری فراهم شده و برای کمک به آنها تیمی متشکل از گروههای امدادی به دریا اعزام شده است»؛ موضوعی که در گفت و گوی روزنامه شهروند با این صیادان و خانواده هایشان مورد تردید قرار گرفت، چرا که صیادان آزاد شده گفتند به کمک دیگر صیادان حاضر در مرز، به خانه برگشته اند. همسر یکی از این صیادان در این باره گفته «مسوولان هیچ پیگیری نکردند، به ما گفتند که رابطه ما با عربستان قطع است و نمیتوانیم پیگیری کنیم. من خودم با هزار بدبختی رفتم و شماره دریابانی عربستان را پیدا کردم و تماس گرفتم. خودم زبان عربی میدانم، با آنها صحبت کردم و اسمشان را دادم و آنها گفتند که این سهنفر پیش ما هستند. هرچه پرسیدم قرار است چه اتفاقی بیفتد، جوابی ندادند. حکم را به ما نمیگفتند. فقط گفتند حالشان خوب است. بعد از آن چندبار دیگر هم زنگ زدم، گفتند که باید دولت ایران نامه رسمی به آنها بنویسد و حکم صیادان را بخواهد، ما هم در یک نامه رسمی جواب را میدهیم. موارد را به استانداری بوشهر منتقل کردم. حتی فایل صوتی برایشان بردم. اما آنها گفتند ما نمیتوانیم به هر شمارهای که به ما میدهید، تماس بگیریم. از کجا معلوم آنجا دریابانی عربستان است. استانداری هیچکاری برای ما نکرد. یکبار هم با نماینده سازمان ملل عربستان در تهران صحبت کردم و ماجرا را توضیح دادم که از طرف مسئولان دولتی نمیتوان به نتیجهای رسید، آنها در نهایت این توضیح را به ما دادند که این صیادان، حریم مرز دریایی را رد کردهاند و حالا محکوم به زندان شدهاند. هرچه پرسیدیم چه مدتی برایشان زندان تعیین کردهاند، جوابی ندادند».
این اظهارات دردناک همسر یکی از صیادان بوشهری، تنها بخش کوچکی از تلاش ها، مشکلات، بی خبری و رنج های زندگی این بانو بوده؛ اما همین اظهارات را در کنار این واقعه قرار دهید که جمعه ـ 16 تیرماه ـ یک لنج که از سوی آب های عربستان به مرزهای ایران وارد شده بود توسط سپاه توقیف شد؛ لنج ماهیگیری با 4 خدمه ی هندی که به دریابانی استان بوشهر تحویل داده شد. مدیرکل امور مرزى وزارت کشور نیز در این باره گفته که «ورود صیادان به کشورهاى همسایه امرى عادى است و حداقل 20 مورد طى چند ماه گذشته از کشورهاى همسایه وارد آبهاى مرزى ما شدند و پس از مدتى آزاد شده اند.» اما به نظر نمی رسد این امر برای ایران و صیادان ایرانی مزیتی ایجاد کند، چرا که صیادان گرفتار در بند سعودی ها با لنج های ایرانی و خودشان نیز ایرانی بوده اند در حالی که صیادان لنج های عربستانی، هندی و یا از سایر کشورها و همگی غیر عربستانی هستند و به همین دلیل نیز عربستان سعودی نگرانی یا تعهدی برای آزادی یا پیگیری مشکل آنان ندارد.
لذا، این که گفته می شود می توان با عربستان مقابله به مثل کرد، نه تنها توجیهی ندارد، بلکه یک استراتژی غلط است و حتی می تواند دیگر همسایگانمان را نیز با ما درگیر کند.
آن چه در این بحبوحه ی جنگ و صلح میان ایران و عربستان می گذرد، به تدبیری اساسی و طولانی مدت و یک استراتژی موثر بین المللی برای حل و فصل نیازمند است تا ضمن رهایی صیادان و ماهیگیران در بند، خانواده های مرزداران این نظام را به استقامت و حضور در مرزها امیدوار نگه دارد.