يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳
جستجو
آخرین اخبار سیاست
مطالب بیشتر
کد خبر: ۶۴۸۳۲
سه‌شنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۸ - ۰۶:۰۰

فکرشهر: «نقد، خوب است»، «انتقاد باید آزاد باشد»، «مردم باید بتوانند به راحتی از هرکسی نقد کنند»، «انتقاد باید سازنده باشد»؛ اینها جملات کلیشه‌ای است که بارها از سوی مقامات و مسئولان کشور مطرح شده است. هرچند در اصلِ وجودی نقد، تردیدی نیست، اما قصد دارم که با زبان دیگری به این موضوع بپردازم.

به گزارش فکرشهر، احمد شیرزاد نماینده سابق مجلس در ادامه یادداشت خود در روزنامه ایران نوشت: متأسفانه گاهی تعریفی از نقد به میان می‎آید و همه تصورات را به این سمت سوق می‌‎دهد که تنها می‎توان به قوه مجریه کشور انتقاد کرد. در واقع در کشور به غیر از رئیس جمهور، وزرا، مدیران، استانداران و کسانی که حکمی از سوی دولت گرفته‎اند، به هیچکس دیگری نمی‎شود انتقاد کرد. نمی‎خواهم که فوری ذهن را به سمت برخی نهادها یا بعضی شخصیت‎ها ببرم و یا به طبقه فرهنگی خاصی اشاره کنم. بلکه می‌خواهم از شهامت انتقاد کردن به زبان ادب و احترام، که تخریبی در آن وجود نداشته باشد و شخصیت آدم‌ها و گروه‌های اجتماعی زیر سؤال نرود، بگویم.
چرا نباید بتوانیم از افراد یک صنف انتقاد کنیم و یا مردم یک شهر را مورد نقد قرار دهیم؟ چه اشکالی پیش می‎آید؟ من به عنوان یک ناظر اجتماعی می‎خواهم از مجموعه پزشکان انتقاد کنم و اصلاً هم اصراری ندارم که به جای نام بردن مستقیم از این صنف، واژه بعضی‎ها را داخل گیومه قرار دهم. آیا می‎توانم؟ گاهی فضا آنقدر مسموم می‎شود که هیچ گونه انتقادی برتابیده نمی‎شود. در واقع مردم سعه صدر تحمل آن را ندارند. چرا که تجربه نشان داده نسبت به صنف محترم پزشکان، خیلی نباید موضوعی در سطح عمومی مطرح شود. همین اتفاق در مورد صنف «محترم» روحانیون هم رخ می‎دهد. -بر روی کلمه محترم تأکید دارم- این صنف برای همه ما قابل احترام هستند اما مگر آسمان به زمین می‎آید که نقد از روحانیون بطور عمومی مطرح شود؟ فضای نگرانی از بیان انتقادات به حدی بالاست که برای هر موضوعی باید کلی توضیح دهیم که منظور ما عموم افراد آن صنف نیستند. مثلاً چه ایرادی دارد که جامعه به من استاد دانشگاه انتقاد کند؟
اما آنچه که از اصول نقد باید در نظر داشت، عجین نشدن آن با تمسخر و نیشخند و برچسب است. کاری که در بعضی برنامه‎های صدا و سیما مرسوم شده و برخی مجریان از زبان طعن و نیشخند و تمسخر استفاده می‎کنند. زبان تمسخر با نقد فرق دارد. اگر گوینده‎ای قرار بر انتقاد از برخی سیاست‎های اقتصادی را دارد چرا باید زبان عادی، ساده و جدی را کنار گذاشته و از زبان نیش و کنایه استفاده کند؟ آقایی از کلمه «ژن خوب» در سخنانش استفاده کرد. چقدر این کلمه دستمایه تمسخر قرار گرفت؟ این رفتار نه تنها ضد انتقاد است بلکه هیچ کمکی هم به حل مسأله نکرد و فقط عصبیت‎ها را بالا برد.
دانشگاه فرهنگیان دیروز شاهد حضور حسن روحانی رئیس جمهوری بود. جایی که دانشجویان به نقد از سیاست‎های دولت سخن گفتند، رئیس جمهوری نیز آن را حق مسلم‎شان دانست و از انتقاد بی‎محابای دانشجویان حمایت کرد. هرچند این اظهارات رئیس جمهوری قابل ستایش است اما بهتر است که توقع خودمان را از دانشجویان پایین بیاوریم. دانشجویان صنف در حال رشدی هستند که خیلی از آنها در حاشیه درس‎هایی که در دانشگاه می‏‌خوانند مقداری هم بینش سیاسی و اجتماعی خود را بالا می‌برند. در گذشته برجستگی این صنف، چابکی در برگزاری اجتماعات بود. دانشجو می‎توانست خیلی زودتر از سایر صنوف تشکیل میتینگ بدهد، راهپیمایی سیاسی برقرار کند و به سهولت خود را به رخ بکشد. اما الان مهم این است که دانشجو عمق دید کافی پیدا کند، تحلیل‎هایش قویتر و غنی‎تر شود و بتواند به جامعه در شناخت بیشتر کمک کند. اینکه تصور کنیم نقش دانشجو، نقادی از طریق برقراری تظاهرات و پلاکارد دست گرفتن و آمدن به خیابان است، نقش اصلی او را کمرنگ‏‌تر کرده‎ایم. هرچند نمی‎خواهم این حق را از دانشجو سلب کنم اما نباید نقش او را تنها به همین مورد محدود کنم و از سوی دیگر نقد را هم تنها مختص به دانشجویان و جامعه دانشگاهی کنم.
آنچه در اتفاقات چند هفته گذشته رخ داده، نشان می‎دهد که نارضایتی‌هایی  در جامعه وجود دارد. هرچند دست‌هایی سعی داشتند که به این خشونت‏‌ها دامن بزنند، کبریت‎هایی کشیده شد و نفت‎هایی بر این آتش ریخته شد اما نباید فراموش کنیم که در زیر این آتش، هیزم آماده‎ای برای سوختن وجود داشت. ما باید کاری کنیم که فشارها به بغض فروخفته در گلو کم شود. مردم باید بتوانند حرف‎های خود را بزنند.

ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر