شنبه ۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۳
جستجو
آخرین اخبار استان بوشهر
مطالب بیشتر
«فکرشهر» بررسی می کند:
فکرشهر: ورزش دشتستان از دهه ها قبل تاکنون همیشه در رشته های مختلف سرآمد استان بوده و در برخی رشته ها نیز دارای استعدادهای زیاد و درخشانی می باشد که در این بین می توان به دو و میدانی، هندبال....
کد خبر: ۲۹۰۶۴
چهارشنبه ۱۲ آبان ۱۳۹۵ - ۱۰:۰۷

 *همایون فقیه ـ محمد محمدزاده فرد

\n\n

فکرشهر: ورزش دشتستان از دهه ها قبل تاکنون همیشه در رشته های مختلف سرآمد استان بوده و در برخی رشته ها نیز دارای استعدادهای زیاد و درخشانی می باشد که در این بین می توان به دو و میدانی، هندبال، ورزش های رزمی، والیبال، سنگنوردی و کوهنوردی، فوتبال و... اشاره کرد.

\n\n

اما نکته ی قابل توجه این است که ورزشکاران پس از استعدادیابی و کسب عناوین برتر کشوری و زمانی که باید نام خود، شهر، دیار و استانشان را بر سر زبان ها بیندازند، کم کم محو شده و در جوانی ورزش را کنار می گذارند.

\n\n

از جمله آن رشته هایی که در 10 سال گذشته، فعالیت های بسیار خوبی انجام و استعدادهای فراوانی را شناسایی و پرورش داده، هیات دو و میدانی دشتستان است که ورزشکاران آن توانستند مقام های کشوری فراوانی را کسب نمایند؛ ولی این ورزشکاران نیز مانند قهرمانان قبل از خود در جوانی و زمان ثمردهی ورزش را کنار گذاشته و به کارهای دیگر مشغول شده اند و حتی برخی از ایران مهاجرت کرده اند!

\n\n

برای واکاوی و آسیب شناسی این مساله که به جد می توان آن را یک معضل در ورزش استان بوشهر نامید، با احمد دهقان، سیدعباس امیری و موعود فخرایی (مربیان دو و میدانی)، مصطفی خسروی (قهرمان پرش سه گام)، علیرضا رفیعی (قهرمان پرتاب وزنه)، علی جهانبخش (قهرمان پرتاب دیسک) و محمد اسفندیاری (قهرمان پرتاب نیزه) به گفتگو نشستیم؛ ضمن این که مصاحبه با صادق پاکدامن {متولد 65} و محمد حسن زاده {متولد 63} که قهرمانی جهان و آسیا در رشته نجات غریق را در کارنامه دارند نیز برنامه ریزی شده بود که در نهایت با پاکدامن به دلیل مهاجرت از ایران و با حسن زاده به دلیل گرفتاری های شخصی موفق به گفتگو نشدیم و نظراتشان را در این باره جویا شدیم. 

\n\n

سید عباس امیری

\n\n

\n\n

سابقه بیش از 10 سال مربیگری در رشته دو و میدانی را در کارنامه دارد و قهرمانان زیادی را پرورش داده است که از آن جمله می توان به مصطفی خسروی اشاره کرد.
\nوی اکنون در رشته والیبال به مربیگری  مشغول است.

\n\n

سال 88 شروع به فعالیت و استعدادیابی کردیم. تعدادی ورزشکار مستعد را شناسایی کردیم و در بین آن ها امیدمان به مصطفی خسروی و محمد اسفندیاری بود.

\n\n

از همان ابتدای کار با مشکلاتی همچون کمبود امکانات مواجه بودیم و بدی کار نیز اینجا بود که مسوولین هم از ما بیشتر از امکانات موجود نمی خواستند و ذهنیت و تفکر متولیان آن زمان ورزش فقط همین بود که بروید در استان یا کشور مسابقه ای بدهید و برگردید.
\n یک زمانی به یک مسوول وقت گفتم، خسروی در کشور سوم شده در جواب گفت: «زیاد نمی خواهد فشار بیاورید فقط بروید مسابقه ای بدهید»؛ از نظر کارشناسی چنین تفکری به این دلیل است که مسوول خودش یا ورزشکار نبوده یا اگر هم بوده در حد یک ورزشکار عادی بوده است.
\nیکی از دلایل رفتن من از دو و میدانی نیز همین بود که وقتی ما پیشرفت کردیم و به آسیا و ورودی جهانی رسیدیم، آقایان به طور مستقیم یا غیر مستقیم گفتند که ما تا همین حد بیشتر نمی خواهیم و امکانات مان همین مقدار است؛ دوست داشتی بمان، دوست نداشتی برو!
\n باور کنید من و جناب فخرایی از جیب خودمان بیشترین هزینه را کردیم و اگر این هزینه های شخصی نبود، همین مقام های کشوری و آسیایی را نیز کسب نمی کردیم و وقتی در رشته ای شما به حد آسیا و جهانی می رسید و در مقابل مسوولین ورزش فکرشان در حد ورزش روستایی است، نمی توان کار کرد و این مشکلات باعث شد که خودم استعفا دهم.
\nقبل از استعفا به رییس وقت هیات دو و میدانی گفتم که اگر امکانات در اختیار من قرار می دهید، در هیات هستم وگرنه نمی گذارم کار به بیرون کردنم برسد و خودم می روم و دفعه سوم استعفای من را قبول کردند.
\n در حال حاضر فردی در هیات فعال است و به خوبی کار می کند ولی آن موقع یک مقطع خاصی بود و استعداد های آن زمان چیز دیگری بودند و امید زیادی به دو و میدانی شهرستان وجود داشت.
\n البته باید بگویم که مشکل من یا آقای شبانکاره (رییس فعلی هیات دو و میدانی)، نیست که برویم یا بمانیم، مشکل اصلی این است که ورزش ما همین مقدار از ما می خواهد، ما با کمترین امکانات و با ساختن تجهیزات ورزشی با دستان خودمان بهترین ورزشکاران و قهرمانان را در آن مقطع تحویل دادیم.
\nبا تمام مشکلات و سختی ها این استعدادها را شناسایی و کار کردیم؛ اما آقایان نه تنها تشکری از ما نکردند، بلکه به ما گفتند: اصلا چرا این کار را کردید؟ و ما گفتیم نتایج خوبی گرفته ایم! به ما گفتند برای کی نتیجه گرفتید؟؟
\nاخیرا هم که آقای مدیرکل به راحتی شخصی را مجبور می کند استعفا دهد؟ این رفتار مدیرکل باعث خواهد شد که یک آقای کت شلواری بیاید بنشیند پشت میز که هیچ سابقه ورزشی ندارد.
\nیادم می آید وقتی آقای موسوی هم شروع به ساختن ورزش ما کردند ـ آن موقع اگر اشتباه نکنم آقای وردیان فرد مدیرکل بودند ـ همین کار را انجام دادند و با سیاست آقای موسوی را به بوشهر بردند.
\nآقای موسوی ورزش ما را در حد اعلاء برد و آقای آزاده در حال کامل کردنش بود ولی با سیاستی دارند ایشان را از ما می برند که نمی دانیم چه بگوییم؟! 
\nتنها گلایه من از استاندار این است که چرا ورزشی که خود شما  پایه ریزی کرده اید و به اینجا رسانده اید؛ الان یکی به نام آقای بهروزیان فرد چنین بلایی باید سرش بیاورد که آقای آزاده را مجبور به استعفا کند؟
\nمی دانم که آقای استاندار می تواند دخالت کند و نگذارد آقای آزاده از مدیریت ورزش شهرستان برود و اگر آقای دکترسالاری این لطف را در حق برازجان انجام داده، باید خودش این لطف را تا آخر تمام کند، چون بیشتر پروژه های ناقص از قبل در حال تکمیل شدن هستند و آقای آزاده خیلی ورزش شهرستان را پیشرفت داده است.
\n باید این نکته را نیز یادآور شوم که صددرصد آقای فرماندار نیز در این مهم نقش دارد و می تواند در نرفتن آقای آزاده نفوذ کند، با وجود این که آقای دکتر زارع، اهل شهر ما نیست اما شخصیتی باهوش و با فهم است و اگر بخواهد می تواند ما را در حد اعلاء برساند به شرطی که آقای آزاده را نگهدارد و یقین دارم که اگر مسوولی حتی از خارج از استان هم بیاورند، ما نمی توانیم مثل آقای آزاده داشته باشیم و فقط افرادی که از ورزش درک درستی ندارند با ایشان در حال مخالفت هستند.

\n\n

علی جهانبخش

\n\n

\n\n

 متولد 73 است و جزو نفرات برتر رده سنی نونهالان و نوجوانان کشور که در رشته پرتاب دیسک فعالیت می کرد.

\n\n

جهانبخش در حال حاضر به کار آزاد و مغازه داری مشغول است.

\n\n

درد دل ها زیاد است و نمی دانم از کجا شروع کنم و چه بگویم. در یک مقطع ورزش و پس از آن که قهرمان کشور گشتم، از ناحیه کمر دچار آسیب شدم که از زمان آسیب تا بهبودی هیچ مسوول حقیقی و حقوقی از من حمایت مادی و معنوی نکرد.
\nدر اروپا تکیه بر تمرین است و با تمرین، کم استعداد ترین افراد را مستعد کرده و راهی مسابقات می کنند؛ اما در ایران چنین نیست.
\nدر ایران مربی خوب پرتاب دیسک دو و میدانی نداریم و ورزشکار و قهرمانی که پول ندارد نمی تواند پیشرفت کند و باور کنید این جمله هضمش به این آسانی نیست!!
\nمن این را درک می کنم که وقتی شخصی مسوول شد و به طور مثال به ریاست اداره ورزش و جوانان رسید، مسوولیتش بیشتر از یک مربی است و مسوولیتش سنگین است اما این را می خواهم بگویم که آن مسوول قبل از قبول پست مدیریتش باید به این فکر کند که مدیریت کار سنگینی است، وگرنه در حال حاضر فقط دلخوشند که بگویند فلانی رییس فلان نهاد است.
\nفلانی که رییس فلان نهاد است، باید حتی کوچک ترین عضوش هم در نظر بگیرد البته اگر واقعا وجدان کاری داشته باشد. چرا شما که مسوول ورزش هستید وقتی به دیدار ورزشکاران می روید باید حتما یک عکاس و خبرنگار همراهتان باشد؟ حتما باید نشان دهید که من به دیدار ورزشکاران می روم... ؟! کدام دیدار؟؟ 
\nطی جلساتی که در فرمانداری و غیره برگزار می شود، گاهی افرادی به عنوان ورزشکار نمونه انتخاب می شوند که اصلا سابقه ورزشی ندارد.
\n درباره خودم اگر برخی عوامل همچون مدیریت های ناصحیح و نابجا و حمایت نکردن ها و بیماری جلوی من را نگرفته بودند، اطمینان داشته باشید جزو قهرمانان برتر بودم.
\nچه تفاوتی بین آن ورزشکار پایتخت نشین و مرکز نشین با من است؟ یعنی تقصیر کار من هستم که در برازجان و جنوبم و او در مرکز؟ چه بسا من و امثال من بهتر از آنان هم می توانستیم عمل کنیم، ولی متاسفانه نشد و مقصر اصلی هم همین مسوولین خودمان هستند.
\nآقای مسوول نمی توانی؟! مدیر نشو!!! اگر نمی توانی و توان و قدرت مسوولیت نداری مدیریت نکن. مسوول بودن و مدیرت کردن که شوخی نیست و شما که می خواهید اسمی و پستی را یدک بکشید باید کاری هم کنید یا نه؟
\nتا الان هر مسوولی آمده، حداقل برای دو و میدانی و پرتاب دیسک کاری انجام نداده است؛ به طور مثال باید دو تا دیسک تمرین من 3 تا شود تا من تغییری ببینیم یا نه؟ هر چند تا دیسک داشته ام شخص احمد دهقان، مربی ام برای من آورده است.
\nمسوول باید دنبال ورزشکار بدود، نه اینکه شاگرد و ورزشکار دنبال مسوول باشد. کفش من که در حال استفاده از آن هستم برای پرتاب دیسک، کفشی است که دوستم علی رفیعی به من داده و آن هم چند سال است که دارد کار می کند و دیگر کهنه شده، کفشی که دویست سیصد هزار تومان قیمتش است و کفشی که من و دوستم با هم استفاده می کردیم، حالا به نظر شما من باید منتظر بنشینم که از یک جایی کفش به من بدهند؟ 
\nمحلی که ما در آن پرتاب می کردیم، دوبار تعمیر و عوض شده و هر بار هم شخص خودم این کار را کرده ام، ولی باز هم محل خوبی برای پرتاب نیست!! چرا صبح که ورزشکار می خواهد بیاید پرتاب کند باید ببیند محل پرتاب پر از آب است؟ این مسوولین که مدعی هستند، بیایند بگویند که فلان چیز در دو و میدانی و پرتاب دیسک نتیجه ی عملکرد ماست. همه ی این تجهیزات و امکانات کمی و کیفی در حال حاضر در استادیوم را ما ورزشکاران و مربیانمان آورده ایم. اصلا مسوولین برای دو و میدانی چه کرده اند؟ البته با حضور آقای شبانکاره مقداری اوضاع بهتر شده و لااقل بعد از این همه سال فعالیت، یک کوله پشتی و لباس ورزشی به ما دادند!
\nبا همه ی این مسایل و مشکلاتی که گفتم و مصایبی که نگفتم، متوجه می شوید که پرت شدن و سرد شدن ما از ورزش بی دلیل نبوده است.

\n\n

موعود فخرایی

\n\n


\nمربی دو و میدانی و والیبال که طی سال ها تلاش و استعدادیابی توانسته ورزشکاران خوبی را تعلیم داده و به تیم های ملی بفرستد که از جمله آن ها می توان محمد اسفندیاری را نام برد.
\nوی در حال حاضر با راه اندازی مدرسه والیبال در برازجان استعدادهای این رشته را به جامعه ورزش معرفی می کند.

\n\n

مصطفی خسروی و محمد اسفندیاری هر دو رکورد دار ایران و در تلاش برای کسب ورودی المپیک بودند و خود این نشان دهنده استعداد بالای آن ها بود.
\nدر واقع هر دو عزیز حاصل چندین سال استعدادیابی و کسب تجربه بنده و جناب امیری بودند و در کنار این دو نفر چندین ورزشکار خوش آتیه دیگر هم کار می کردند که بنا به دلایل مشابه مسیر زندگیشان تغییر کرد.
\n اصلی ترین دلیل دور افتادن این ورزشکاران فقط دلسردی بود، دلسردی که مسوولین مسبب آن بودند و البته باز هم تقصیر از آنان نیست، وقتی که مسوول، المپیک و رکورد کشور را درک نمی کند و در واقع فهم ورزش قهرمانی را ندارد، نباید از وی انتظاری داشت.
\nما با ارتباطی مستقیم و قوی که با مدارس شهر و آموزش و پرورش داشتیم و با همکاری مستمر دبیران ورزش از جمله «علیمراد باباعلی»، استعدادیابی را انجام می دادیم.
\nبحث در مورد دو و میدانی بسیار زیاد است و موضوع یک سال و دو سال نیست، ولی چون نه ما توان ادامه دادن را داشتیم و نه حمایتی صورت می گرفت، کنار کشیدیم و دلسرد شدیم و تعجب می کنم که واقعا از آن زمان که سیر پیشرفت و کسب مقام متوقف شده تا به حال، چرا هیچ کس نیست فقط بپرسد چرا؟
\nما همیشه اسیر وعده و وعیدهای مسوولین بودیم و از طرف استاندار و مدیرکل می شود گفت هیچ کمکی صورت نگرفت، در حالی که همان مقطع به دو و میدانی کاران بوشهری مبالغی حدود 10 تا 20 میلیون تومان کمک می شد، به ورزشکاران ما هیچ پولی پرداخت نگردید.
\nدر یک مورد وقتی مدیرکل ورزش و جوانان، استاندار را مجبور به پرداخت ده میلیون تومان به یکی از دو و میدانی کاران بوشهری کرده بود، در جواب ما که خسروی نه تنها وضعیت مشابه بلکه وضعیت بهتری نسبت به فلانی دارد، گفتند: «یک کمک موردی بوده و دیگر تکرار نمی شود».
\nهر چه از مسوولین بگوییم مشکلی را حل نمی کند، در هر صورت امیدوارم متولیان جدید نظر مثبت تری به فعالیت بنده و جناب امیری در رشته والیبال داشته باشند.
\nمسوولین شهرستانی خصوصا جناب آزاده و در مواردی هم چند تن از اعضای شورای شهر حمایت هایی را انجام داده اند و جناب رضا قلی انگالی هم در زمان ریاست هیات والیبال نهایت همکاری را انجام داد و نتیجه این همکاری ها هم تبدیل شدن برازجان به قطب والیبال استان بوشهر بوده است.
\nمتاسفانه رفتن جناب آزاده نه تنها به کارکنان اداره ورزش و جوانان صدمه می زند، بلکه تمام رشته های این چندساله هیات های فعالی مثل هندبال و والیبال را پنبه می کند. اگر کمک های سال قبل ایشان در کنار همیاری خانم حسینی و البته جنابان حاج علی مرادی و شاهپور صیادی و انگالی و قصاب و ایرانپور و بقیه دوستان که امیدوارم از قلم نینداخته باشم، در کنار حمایت بی قید و شرط جناب رضاخان انگالی نبود، تیم جوانان والیبال برازجان، هیچ وقت اعزامی به مسابقات کشوری نداشت چه رسد که بخواهد مقام فوق العاده نایب قهرمانی کشور را به دست آورد.
\nچشم پوشی از تلاش ها و دلسوزی های جناب آزاده برای شخص بنده غیر قابل باور است و چند روز پیش وقتی برای صحبت در مورد کمک هزینه مسابقات کشوری به اتاق ایشان رفتم، متوجه شدم این بار رفتنشان جدی است و با این که همراه جناب امیری ابراز تاسف و حمایتمان را به وی عرض کردیم، ولی جمله ای که گفتند جای حرفی برای ما نگذاشت و بیان کردند که از وضعیت بد مالی ناراحت هستند و از روی ورزشکاران و مربیان شرمنده هستند و جناب آزاده گفتند وقتی شما می آیید و من نمی توانم نیازهای شما را برآورده کنم، ماندن پشت این میز برایم عذاب آور است.
\nدر واقع نظرم این است که وقتی بزرگ ترین شهرستان استان بدون بودجه تاکنون اداره شده و روز به روز پیشرفت کرده و الان حداقل هایی که ورزشکاران از جناب آزاده توقع دارند از طرف اداره کل تامین نمی شود؛ باید به آقای آزاده حق داد که از ادامه فعالیت منصرف شود و شک نکنید دود این استعفا در چشم فعالان ورزشی خواهد رفت و کک کسی هم گزیده نمی شود.

\n\n

محمداسفندیاری

\n\n

\n\n

متولد 75 است و قهرمان و رکورددار رشته پرتاب نیزه در رده سنی نونهالان و عضو تیم ملی جهت شرکت در مسابقات جهانی و آسیایی که به دلیل بی مهری مسوولین به مسابقات اعزام نشد و اکنون ورزش را کنار گذاشته است.
\nاین قهرمان جوان هم اکنون به کار آزاد و نصب سقف کاذب مشغول است.

\n\n

هفت سال در رشته پرتاب نیزه کار می کردم و رکورد نونهالان کشور را شکستم و قهرمان کشور شدم، ضمن این که مقام ششم پرتاب نیزه المپیک آسیایی در چین را نیز کسب کردم.
\n چهار بار به اردوی مسابقات جهانی و آسیایی دعوت شدم، ولی نبود مربی  و امکانات باعث شد ورزش را کنار بگذارم.
\n من مربی نداشتم که به من انگیزه برای ادامه کار داده و تمریناتم را برنامه ریزی کند و همین مشکل موجب شد که تمام طول سال خودم تنها تمرین کنم و متاسفانه خیلی آسیب دیدم و کسی هم حاضر نشد هیچ گونه حمایتی از من انجام دهد؛ نه اداره کل ورزش جوانان و نه هیات استان.
\nالبته هیات دو و میدانی شهرستان دشتستان تا جایی که می توانستند کمک کردند و آقای دهقان، مربی گرامی و جناب شبانکاره، رییس هیات خیلی زحمت کشیدند برای دو و میدانی، ولی نبود امکانات و عدم حمایت مسوولین این زمینه را فراهم کرد که بیشتر بچه های دو و میدانی از ورزش خداحافظی کنند.
\n برای تمرین مناسب و رفتن به مسابقات با هزینه شخصی راهی سفر به چند نقطه کشور شدم که بهترین پرتاب گران نیزه ایران اهل آن جا بودند، البته آن هم یکی دو هفته قبل از مسابقات که بتوانم رفع اشکال تکنیکی کنم و وقتی در طی این چند سال با بی مهری مسوولین مواجه شدم، آن هم بدون هیچ تشکر یا حمایتی، دیگر ادامه دادن به ورزش حرفه ای را بیهوده دیدم.
\nدو سال پیش قصد داشتم به مسابقات آسیایی بروم که تجربه دوم من بشود، به همین دلیل شش ماه قبل از اعزام به اداره کل ورزش جوانان استان مراجعه کردم تا مقداری از هزینه مکمل و مربی من را تامین کنند، قول هایی به من دادند ولی تا این قول عملی شد، هشت ماه از مسابقات که گذشت هیچ، نصف پولی هم که قول داده بودند به من پرداخت شد که هم کم بود و هم دیگر به دردم نمی خورد.
\n در آن زمان و حالا شغل آزاد دارم و سقف کاذب نصب می کنم، ولی با تمام این مشکلات اگر مجددا به من توجه شده و حمایت هایی از طرف متولیان امر صورت گیرد، دوباره به ورزش حرفه ای برمی گردم.

\n\n

احمد دهقان

\n\n

\n\n

پیشکسوت و مربی دو و میدانی که سال هاست در این عرصه فعالیت می کند و هزینه های زیادی را از جیب خود پرداخت نموده و قهرمانان زیادی را پرورش داده که صادق پاکدامن، محمد حسن زاده، علیرضا رفیعی و علی جهانبخش چد تن از آنان هستند.

\n\n

دهقان مثل سابق کار آزاد خود را دارد و علی رغم تمام بی مهری های مسوولین به فعالیت خود در دو و میدانی ادامه داده و به جوانان و ورزش خدمت می کند.

\n\n

در مورد ورزشکاران و استعداد های دشتستان باید گفت که اینها باید قبلا و پیشتر شکوفا می شدند، به طور مثال آقای صادق پاکدامن به دلیل نبود امکانات و علم مناسب تبدیل به یک مهره سوخته شده بود، خیلی افراد به وی چنین می گفتند چون ده سال از عمر ورزشی اش بیهوده تلف شد و اگر در اوج توانایی جسمی و آمادگی بدنی اش امکانات لازم به او داده می شد، خیلی زودتر از آن ها به موفقیت و قهرمانی جهان دست پیدا می کرد.
\nاز قهرمانان دیگرمان می توان آقای محمد حسن زاده که تمام مدال های رنگارنگ آسیایی را در کارنامه داشت نام برد که متاسفانه در اوج آمادگی جسمانی اش فدای خیلی افراد شد و به دلیل بی اهمیتی های عمدی که به وی شد، ایشان تبدیل شد به یک رقیب برای آقای حیدرپور.
\nآقای علیرضا رفیعی هم حقیقتا جایش اینجا نبود، چون ایشان هم از نظر مغزی و هم از نظر ورزشی نخبه بود و ما اصلا دوست نداشتیم ایشان به خارج از کشور برود، اما همان موقعی که قهرمان غرب آسیا در لبنان شد، از آقایان خواستیم که حداقل یک مربی با علم برای ایشان بیاورند در شهر و با وی کار کند اما هیچ کس توجهی نکرد و این  شد که وی از ایران رفت.
\nاز استعدادیابی که صورت گرفته بود، تنها آقای علی جهانبخش که با عدم وجود امکانات اعم از ورزشی و تغذیه و مکمل ها وغیره با تمام وجود با وی کار کردیم و ایشان را به قهرمانی رساندیم ولی به این قهرمان نیز هیچ کمکی نشد.
\nتمام این افراد استعدادهایی بودند که بیهوده هدر رفتند، چون آقایان نمی خواهند!! چون مسوولین شهرمان نمی خواهند در سختی قرار بگیرند. قبلا یک آقایی رییس اداره ورزش و جوانان شهرستان بود، رفتم به وی گفتم که ورزشکارم می خواهد برود چین مسابقه و پنجاه هزار تومان به من بدهید و ایشان در جواب من گفتند: «مگر ارث پدرت را از من می خواهی که هر دقیقه برای پول می آیی اینجا؟»؛ البته وقتی ورزشکار من از مسابقه برگشت در فرودگاه به وی زنگ زدند که به خبرنگاران چیزی نگو و مصاحبه نکن در عوضش ما به تو پول می دهیم!
\nآقای صادق پاکدامن رفت و در مسابقات جهانی طلا گرفت، کدام مسوول شهر به وی کمک کرد؟ فدارسیون چه کاری انجام داد؟ هیچی... فقط هشتا سکه... یعنی واقعا ارزش وی هشت سکه بود؟ این ورزشکاران با کدام دلخوشی بمانند و تمرین کنند؟
\nدر گرما و سرما، وقت و بی وقت تمرین کردیم و ورزشکار ما به سطح جهانی راه پیدا کرد و بعد یا فدراسیون و یا هیات استان می گفتند ما نمی خواهیم تیم اعزام کنیم. 
\nشخصا بعد از این مسایل و مشکلات دیگر هیچ انگیزه ای برای ادامه فعالیت ورزشی ندارم. مسوولین شهر هیچ حمایتی نکردند که بگوییم آقای معلم یا آزاده کمکی به ما کردند یا فرماندار، متاسفانه هیچ کسی هیچ کمکی به ما نکرده است.
\nدر حال حاضر ورزشکاری دارم به نام آقای «یاسین گنجی» که در رشته دوی 400 متر بامانع در مسابقات شرکت می کند و امیدوارم ان شاءا... طی ماه جاری رکورد بزند و قهرمان کشور شود، همین امسال چهار مدال برای همین شهر گرفته، ولی با همه ی این تفاصیل حالا ایشان کجاست؟ با این همه مدال و قهرمانی چیزی به او نداده اند و من رفته ام تربیت بدنی و دست کرده اند فقط 200 هزار تومان به من داده اند که به وی بدهم.
\nبیش از شش ماه است که داریم خرجش را در بوشهر می کشیم، از خوابگاه گرفته تا کفش و فلان همه و همه از طریق جیب شخصی خودش و کمکی که ما به وی می کنیم، یعنی واقعا پول این مدال ها دویست هزار تومان بود؟ ورزشکار به کدام امید ادامه دهد؟ اصلا این چه حمایتی است؟ 
\nشما نگاه به این باشگاه بدنسازی ما کنید، دو سال است که آقای بهروزیان فرد قول داده است که این سالن را برای ما تجهیز کند، اما فقط امروز و فردا می کند و از صد تلفنی که من می زنم یک تلفن جواب داده نمی شود؛ این رفتارها را که می کنند یعنی چه؟ یعنی آقا نمی خواهند!! 
\nآقای بهروزیان فرد، مدیرکل ورزش و جوانان هم مدیریتشان را می کنند و هم حقوقشان را می گیرند! چه کار دارند به ورزشکاری که می رود قهرمان می شود و یا این که ما برای یک خوابگاه چقدر کاغذ بازی و غیره کنیم؟ 
\nورزشکار ما گنجی، از شهر کلمه می آید و اینجا یا بوشهر تمرین می کند و باید برگردد کلمه و من به عنوان مربی وقتی این رفتار مسوولان را می بینم، توصیه می کنم خانواده ها بچه های خود را برای ورزش به اینجا نیاورند و بروند دنبال درس و مشق یا یک کار و فن یاد بگیرند، بهتر از ورزش است.
\nورزش حرفه ای در برازجان یعنی نابودی؛ یعنی خیانت به خودت، ورزشکاری که رفت مدال آورد و قهرمان شد؛ جشنی می گیرد و مردم یکی دو ماه رفت و آمد به خانه آن ها دارند، این هزینه های چند میلیونی که انجام داد، مطمئنا سطح توقعش هم نسبت به مسوولین برای حمایت های مادی بالا می رود، چون به خودش اطمینان دارد که اگر به وی توجه شود، پیشرفت خواهد کرد.
\nبه طور مثال، حق آقای پاکدامن و حسن زاده که قهرمانان نجات غریق آسیا و جهان بودند، این بود که استخر برازجان را به آن ها بدهند تا هم به تمرین خود بپردازند و هم کمی از دغدغه های مالی آن ها کم شود، ولی چرا باید فلان آقا و فلان آقا بیایند و استخر را بگیرند و این دو قهرمان که رشته اشان نجات غریق و مربوط به استخر استريال هیچ و پوچ باقی بمانند؟ 
\nوا... این ورزشکاران و قهرمانان ما هیچ چیز خاصی نمی خواستند!! اگر فردی پیدا می شد که ماهی دو میلیون تومان به اینها برای خرج و پول تو جیبی می داد، راضی بودند! مثلا آقای اسفندیاری که قهرمان شد، الان کجاست؟ آقای بهروزیان فرد برای یک میلیون ایشان را یک سال دواند و بعد از گذشت این مدت دست کردند پانصد هزار تومان به وی دادند و این باعث شد ایشان برود از ورزش! آقای رفیعی واقعا حقش نبود برایش یک مربی بیاورند؟ آقای مصطفی خسروی کجاست؟ خسروی امید ما بود.
\nاین ورزشکاران واقعا زحمت کشیدند ولی کسی قدرشان را نفهمید. البته خودشان دیگر قدر خودشان را فهمیدند و رفتند خارج کشور و یا رفتند پی زندگی و کارشان. من با خارج رفتن اصلا موافق نیستم و وقتی ورزشکارانی که برایشان خیلی زحمت کشیدم، رفتند هم مخالفت کردم اما از طرفی به آن ها کاملا حق هم می دهم، شاید آنجا کسی کمک کند وگرنه اینجا که کسی به دادشان نمی رسید.
\n طی دو سه سال اخیر، آقای آزاده در حد توان خودش کار مثبت انجام داد، البته عملکرد منفی هم داشت که می توان به ترمیم پیست دو و میدانی اشاره کرد ولی دوست داشت یک انقلابی در ورزش شهرستان انجام دهد که موفق نشد و هر کس هم جای آقای آزاده بیاید فایده ای ندارد، چون تا پول توی این ورزش نباشد، این وضعیت سامان نمی گیرد و مدیری که بیاید و نتواند پول جذب کند هیچ ارزشی ندارد، می خواهد هر کسی باشد.
\nالان  دو و میدانی ما کاملا نابود شده است، زمان ریاست آقای کرمی بر هیات استان، ما سالانه بیست نیزه، کفش میخی و تمام امکانات ورزشی از طریق فدراسیون دریافت می کردیم و سهمیه داشتیم ولی تا الان که حدود شش سال است آقای کرمی رفته، هیچ کسی حتی یک کفش میخی به ما نداده است.
\nورزشکار کجا دارد که بیاید یک میلیون بدهد کفش میخی و این غیر از پروتئین و کفش صاف و لباس و غیره است؛ ورزشکاری که رفت قهرمان شد و برگشت، انتظار دارد چند میلیون تومان هدیه به او داده شود که مجدد برود لباس و تجهیزات بگیرد و مکمل و پروتئین مصرف کند تا مجددا بدنش احیا شود و بتواند قهرمان شود.
\n همین آقای گنجی که من می گویم مدال هایی آورده است، پدرش یک معلم ساده است، کجا معلم می تواند میلیونی خرج کند؟ از کجا پول هزینه شش ماه خوابگاه بوشهرش را پرداخت کند؟ دست آقای آزاده هم درد نکند اما هر کسی هم جای ایشان بیاید نمی تواند ورزش این شهر را درست کند چون ورزش به باتلاق فرو رفته و هر روز هم بیشتر غرق می شود.
\nآقای مدیرکل ورزش و جوانان، خودش یک ورزشکار است و بیست و اندی سال است که در اداره تربیت بدنی مشغول به فعالیت است، البته من آشنایی کامل از وی ندارم اما روزی که آمد اینجا خیلی حمایت کرد از آقای آزاده و پشتیبانش بود، از اختلاف بین این دو مدیر اطلاع ندارم اما رفتن آقای آزاده مربوط به شش هفت ماه پیش می شد که یک سری مسایلی به وجود آمد که تا این روز رسید.
\nفهم ورزشی اصلا وجود ندارد و نزد هر کسی می روی و حرف از ورزش می زنی، خیال می کند می خواهی سرش را کلاه بگذاری. من از سال 78 تا الان در این ورزشم و مدال جهانی در کارنامه مربی گری ام دارم، مدال آسیایی دارم، طلای غرب آسیا دارم و تا دلتان بخواهد هم شاگردان و ورزشکارانم مدال آورده اند، ولی ای کاش مدیری یا صدا و سیما و غیره، سراغی از ما می گرفتند؛ ولی هیچ کس نیامد بگوید فلانی دستت درد نکند.
\nبا کدام امکانات قهرمان جهان تربیت کردی؟ اصلا با کدام انگیزه آمدی کار کردی؟ مدیران و مسوولان این کارها را انجام ندادند، چون درک و فهم ورزشی ندارند، چون قدر یک مربی را نمی دانند و فقط می آیند در فرودگاه عکس می گیرند تا رزومه کاری خود را بالا ببرند و بگویند در زمان مدیریت ما، این همه قهرمان پرورش دادیم و این کارها را می کنند تا پست و مقامشان بالا برود ولی هیچ کس نگفت مربی اش کجاست؟
\nبه ورزشکارانم گفته ام که من در فرودگاه به استقبال شما نمی آیم، ولی خیلی ها رفتند و عکس گرفتند ولی هیچ کس نگفت مربی این ورزشکار کیست و از ما تشکر نکرد، حتی یک لوح تقدیر ساده هم ندادند.
\nمن تا وقتی که ورزشکارم به مسابقه برود به استادیوم می آیم، بعد از آن دیگر پای خود را هم در استادیوم نمی گذارم. تا کی از جیب خود خرج کنم؟ تا کی از حق زن و بچه هایم بزنم و خرج کنم؟
\nمن یک پیشنهاد می کنم که آقایان بیایند سالن های ورزشی را از بخش خصوصی بگیرند و خودشان اداره کنند و کل سالن ها طی یکی دو سال تحت مدیریت تربیت بدنی باشد و درآمد حاصله که با یک حسابدار مشخص و با شفافیت مالی به دست می آید را ماهانه با مبلغ پنج تا ده میلیون تومان از آن، به هیات های ورزشی کمک کنند. 
\nبدین صورت ورزش شهر پیشرفت می کند، وا... ورزش این شهر خیلی پتانسیل دارد، اما یک عده ای هستند که نمی خواهند و اگر چنین که عرض کردم شود، آن عده در این قضیه ضرر می کنند.
\nیک سالن بدهند تحت اختیار من و حسابدار هم از خودشان، ولی شفافیت مالی باشد؛ در این صورت کمک تربیت بدنی می کنم و مدرسه دو و میدانی را افتتاح می کنم و چندین تن ورزشکار تاپ تحویل می دهم.
\nشما بروید از هیات دو و میدانی استان سوال کنید چقدر کمک هیات دو و میدانی برازجان کرده اید؟ هیچ... صفر... ما از کجا پول بیاوریم؟ ما از هزینه شخصی خود در حال خرید کابل و سایر تجهیزات سالن بدنسازی هستیم، مگر آقای بهروزیان فرد نگفته بود که ده الی پانزده میلیون تومان کمک برای تجهیز سالن بدنسازی می کنند؟ مگر الان شش هفت ماه از آن قول و وعده و وعید نمی گذرد؟ چرا قولتان را عملی نمی کنید؟ چرا پایگاه قهرمانی بوشهر را تجهیز کردید؟ یعنی بوشهر و برازجان چه تفاوتی دارند؟ یعنی برازجان را نمی توانید تجهیز کنید؟ دو مدال آور نجات غریق آسیا و جهان از کجا آمد؟ مگر هر دوی آن ها اهل برازجان نبودند؟ بهروزیان فرد هم مثل مدیران قبلی است، اصلا کسی آمده از من سوال کند که آقای مربی تا به حال کسی به تو حقوق داده؟ دو و میدانی استان بوشهر در زمان  آقای نوشادی یکی از بهترین و پرمدال ترین هیات های کشور بود ولی الان ما آرزوی یک مدال را داریم. 
\nشما ببینید چه افرادی آمده اند سر کار؟! نابلد هستند و تمام تلاش های ما در دو و میدانی را نابود کردند و رفت، به خاطر چه؟ به خاطر این که آقای فلان بیاید یک رزومه پر کند و فردا پست و مقام بالاتری بگیرد.

\n\n

علیرضا رفیعی 

\n\n

\n\n

قهرمانی کشور در رشته پرتاب وزنه در رده سنی نونهالان و کسب مقام اول غرب آسیا را در کارنامه دارد و متولد 73 است.
\nوی به آمریکا مهاجرت کرده و همان جا در حال تحصیل و ورزش است.

\n\n

به نظر من استعداد ورزشی خیلی مهم نیست و ابزاری که یک ورزشکار برای ثبات خود نیاز دارد و نتایجی که به دست می آورد، بسیار مهم است.
\nدر سنین پایه نتایج نسبتا خوبی به دست آوردم ولی وقتی به سنین جوانی و بزرگسالی وارد شدم، شرایط کاملا متفاوت بود و دلایل زیادی هم به خاطر این موضوع وجود دارد.
\n در مورد خودم کسی جلوی پیشرفت من را نگرفت و در واقع شرایط به گونه ای فراهم شد که من هم اینجا (آمریکا) به مانند ورزشکاران زیادی که از سراسر جهان به آمریکا می آیند تا در کنار تحصیل در دانشگاه به ورزش هم بپردازند، فعالیت کنم و باعث شد که این مسیر را انتخاب کنم و در واقع سیستم ورزش دانشگاهی آمریکا این امکان را فراهم می کند که دانش آموز ورزشکار ضمن تحصیل در رشته مورد نظر خود با دریافت بورسیه به تحصیل خودش ادامه دهد و طبق قانون دانشگاه مسابقه بدهد. البته تعداد ورزشکاران ایرانی ان سی آ زیاد نیستند، ولی برای مثال ارسلان کاظمی از بسکتبال چندین سال پیش در مسابقات دانشگاهی حضور داشت و یا آلکس روحانی در رشته دو و میدانی ماده 400 متر در دانشگاه کالیفرنیا حضور دارد.
\nاز مهم ترین دلایلی که باعث شد من بروم این بود که کسی با علم کافی در رشته دو و میدانی و خصوصا پرتاب وزنه وجود نداشت و البته شرایط مناسب برای ادامه تحصیل فراهم نبود.
\nمطئمنا بی رغبتی مسوولین به ورزشکاران بی تاثیر در دلسرد شدنشان از ورزش نیست و در واقع من اکنون که در آمریکا هستم، نمی توانم از شرایط آن جا حرف بزنم و بگویم مسوولین باعث شدند من موفق نشوم.
\nبا توجه به چیزهایی که من در اینجا تجربه کرده ام به این نتیجه رسیدم که یک ورزشکار در ایران به دلایل مختلف بیشتر توان ذهنی و فکری اش را به چیزهایی تلف می کند که واقعا نیاز ندارد.
\nخیلی ساده است که هدف یک ورزشکار مشخص باشد. من در ایران هیچ وقت انتقادی از مسوولین نداشتم. ولی ورزشکار باید در مسیر خوبی قرار بگیرد تا پیشرفت کند.
\nمتاسفانه راه مشخصی برای ورزشکاران وجود ندارد، شاید مهم ترین کمکی که مسوولین می توانند کنند این است که شرایط پیشرفت مربیان را فراهم کنند و اگر مربی با دانش بیشتر به ورزشکار کمک کند، کار ورزشکار هم بسیار آسان تر می شود.

\n\n

مصطفی خسروی

\n\n

\n\n

متولد 72 و قهرمان پرش سه گام و رکورددار این رشته در کشور است.
\nاین روزها مشغول به کار در عسلویه است و همراه تیم گاز استان بوشهر در رقابت های دو با مانع در مسابقات کشوری شرکت می کند.

\n\n

دلیل کنار گذاشتن ورزش توسط ورزشکاران، کم توجهی و عدم حمایت لازم و کارآمد از ورزشکارانی است که در سطح قهرمانی مشغول فعالیت هستند. فرد ورزشکار، جوانی و خوشی های خودش را کنار می گذارد تا افتخار آفرینی کند، اما وقتی بعد از کسب افتخار بعضی از مسوولین وعده دروغین می دهندف ورزشکار دل سرد می شود. به علاوه ورزشکار، اینده شغلی تضمین شده ای ندارد، یعنی وقتی دوران ورزشی ورزشکار تمام شد، تازه باید دنبال کار بگردد و فکر زندگی و آینده خود می افتد، در صورتی که بهترین دوران عمر خودش را در ورزش صرف کرده است.
\nمن تنها خواهشی که از مسوولین دارم، به خصوص درخواست غیر ورزشی، این است که ورزشکار را با وعده دروغین دلسرد نکنند. مسوولین ورزشی استان باید دنبال یک اسپانسر قوی برای ورزش باشند و اولویت بندی داشته باشند تا رشته هایی که افتخارات بیشتری کسب می کنند، بیشتر حمایت شوند، ولی دید مسوولین ما متاسفانه کلا پیرامون فوتبال می چرخد. فوتبال هم یک رشته شبیه رشته های دیگر ورزشی است، ولی مسوولین تمام رشته ها را به خاطر فوتبال کمرنگ کرده اند. حرف من این است که برای داشتن ورزشکاران موفق باید اسپانسرهای قوی وارد ورزش شوند تا ورزشکاران با تمام وجود خودشان را در خدمت ورزش و کشور قرار بدهند.
\nدر مورد مهاجرت ورزشکاران هم نمی توانم نظر بدهم، چون یک عقیده شخصی است و هر کس بر اساس تفکراتش می تواند مهاجرت را انتخاب کند.

\n\n

*هفته نامه به فکرشهر ـ شماره 25

\n

ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر