فکرشهر: متن زیر یادداشتی نوشته یوسفعلی میرشکاک است در وصف سوگواری آیتالله جوادی آملی در فراق همسرشان.
به گزارش فکرشهر از ایسنا و به نقل از خبرآنلاین، این یادداشت اینستاگرامی را در ادامه میخوانید:
هو الاول و الاخر و الظاهر و الباطن
دیدن تصاویر سوگواری حضرت استاد جوادی آملی در فراق آینهی خویش، یکی از آثار شگرف تعلیمی و تربیتی ایشان است. بلکه مهمترین آموزهی ایشان شمرده میتواند شد اگر چشمی و گوشی و هوشی باشد تا ببیند به چشم جان و بشنود به گوش خرد تا دریابد به هوش مینویی، نسبتی را که نفس یک انسان وارسته و حکیم با جفت خود میتواند داشته باشد. و برای رسیدن به این موقف از وارستگی و حکمت، دانش بسیار لازم نیست که هستند دانشمندان دینی و غیر دینی که به چنین مرتبهای از انس و مودت و یگانگی نرسیدهاند. برای عروج به چنین فرازی، عشق لازم است:
عشقت رسد به فریاد ور خود به سان حافظ
قرآن زبر بخوانی با چارده روایت
و عشق موهبت است؛ موهبتی برآمده از امانتی که آسمانها و زمین برنتافتند و آدمی پذیرفت و همه گرفتاریها از همین جا آغاز شد، زیرا پس از بسط و نشر آدمی در خاک معلوم شد بر سماع راست هر تن چیر نیست و هر دلی از عهدهی به سر بردن عهد خود با عشق و معشوق برنمیآید.
اولین کتابی که از حضرت استاد جوادی خواندم «زن در آیینه جمال و جلال» بود و دریافتم که با جانی برومند و به یگانگی رسیده روبهرو هستم که بر خلاف بسیاری از اهل کسوت زن را حیوانی نمیانگارد که بر او پوست آدمی کشیدهاند تا مرد به نکاحش رغبت کند و بر خلاف صورت غالب اولئک کالانعام که در جهان اسلام افزونترند، مظهر زیبایی و فریبایی حضرت حق را آلت استفراغ مزاج نمیبیند.
ای کاش مدعیان دین و اخلاق به آموزههای واپسین حکیم حوزههای سنتی چشم بگشایند و عبرت بگیرند و بیاموزند.
با تمام دلم به استاد یگانه و حکیم الهی آموزگار عشق و عرفان حضرت علامه جوادی آملی تسلیت میگویم؛ گر چه دل عاشق سوگوار تسلیپذیر نیست.»