- اسامی را در خبر ذکر کنم؟
\n\n
- نه فقط بنویسید خانواده مقتول...
\n\n
- پس فقط به اسم کوچک مرحوم اشاره میکنم؟
\n\n
- نخیر اسم رضا را کامل بنویسد، "رضا وفایی نائینی" همیشه دوست داشت معروف شود...
\n\n
تنها نقطه اشتراکشان یک دیوار است و چند شاخه از درخت مو، میگوید"همسایه را نمیشناختیم، در کوچه بعدی زندگی میکنند، فقط یکبار که دقیقا یادم نیست، فکر کنم دو سال پیش بود از خانمی که در آن خانه زندگی میکرد خواستیم شاخههای انگور را کوتاه کند تا برگهای خشک آن در حیاط ما نریزد..."
\n\n
به گزارش خبرنگار ایسنا-منطقه اصفهان، حوالی ساعت 23 شامگاه شنبه رضا به مادرش اصرار میکند به خانه همسایه بروند تا بگوید از دیوار مشترک میان خانههایشان آب وارد زیر زمین میشود. زیرزمینی که برای او حکم استودیوی کوچکی دارد و به نوعی محل کار اوست.
\n\n
"10 سال بود که موسیقی کار میکرد و به هنر علاقه زیادی داشت - اسمش را در اینترنت جستجو کنید - برای مجوز یک آلبوم موسیقی از اداره ارشاد اقدام کرده بود و زیر زمین را شکل یک استودیو درست کرده بود. اصرار دیشب هم برای این بود که میترسید به خاطر آبی که وارد زیرزمین میشود برق اتصالی کند..."
\n\n
رضا زنگ میزند... مرد جوانی با وضعیتی آشفته و با چاقوی در دست در را باز میکند و بدون اینکه کلامی میان او و رضا رد و بدل شود به سمت پسر جوان حمله میکند و با ضربات چاقو او را به زمین میاندازد. مادر تلاش میکند تا رضا را نجات دهد، اما مرد با چاقو او را نیز مجروح میکند.
\n\n
" حدود 45 دقیقهای میشد که خوابم برده بود، که با صدای زنگ و فریاد همسایهها بیدار شدم. در خانه را که باز کردم همسرم غرق در خون جلوی در خانه بود و همسایهها اطراف او جمع شده بودند، اشاره کرد که به کمک رضا بروم، به سمت بنبست بعدی دویدم و رضا را دیدم که تقریبا مثله شده بود، مرد، 30 تا 40 چاقو به او زده بود و هنوز روی رضا نشسته بود و به او چاقو میزد..."
\n\n
همسایهها میگویند معتاد بود و با وجود تلاش چندین باره پدر و مادرش برای ترک، مجددا به مصرف مواد روی آورده بود." پلیس چند بار دستگیرش کرده بود. چند روز پیش با پدر و مادرش دعوا کرد، شب گذشته هم ما فکر کردیم با پدر یا مادرش دعوا میکند. از حدود ساعت 24 تا 2.5 صبح ماجرا ادامه داشت، همسایهها تلاش میکردند تا او را از رضا جدا کنند اما فایدهای نداشت همچنان به جسد چاقو میزد و هیچ کس نتوانست از روی جسد بلندش کند. همه فکر میکردند رضا هنوز زنده است..."
\n\n
بن بست 47 هنوز در شوک است؛ همسایهها هنوز ترس ناشی از حادثه در چشمهایشان پیداست:" ما دو شب گذشته آرامش نداشتیم. دلم نمیخواهد اعدام شود اما امیدوارم به این زودی آزاد نشود، حادثه بسیار بدی بود..."
\n\n
رضا 22 ساله و دانشجوی رشته زبان انگلیسی، قربانی یک قربانی دیگر شد.
\n\n
روایت همه از حادثه بیست و یکم اردیبهشت 1394 یکسان و دردآور است، مرد جوانی احتمالا تحت تاثیر مخدر شیشه یک جوان دیگر را به شکل بسیار فجیعی به قتل رسانده است. مادر قربانی هنوز در بیمارستان بستری و چیزی از مرگ فرزندش نمیداند. مرگ "رضا وفایی نایینی" فصل جدیدی را در زندگی دو خانواده باز کرده که تنها رضا قربانی آن نیست بلکه مسیر زندگی دو خانوادهای را تغییر میدهد که یکی از آنها با موادمخدر بیگانه است...
\n\n
به گفته سرهنگ جهانگیر کریمی، معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان اصفهان، 18 درصد از قتلهای اتفاق افتاده در استان مرتبط با مواد مخدر است و این آمار در حالی است که در چند سال گذشته اصفهان در بحث قتل و جرائم خشن روند نزولی داشته است.
\n\n
وی با اشاره به حادثه 21 اردیبهشت ماه در اصفهان میافزاید: با وجود روند نزولی در ارتباط با مصرف شیشه، قتلهای بسیار خشنی اتفاق میافتد که علاوه بر خشونت، بیشتر نسبت به آشنایان است و فرد معمولا چنان تحت تاثیر این مخدر است که متوجه عمل خود نمیشود.
\n\n
از 555 تن مواد مخدر کشف شده در سال 93 یک درصد آن مربوط به مخدر شیشه بوده است. اما کریمی معتقد است اهمیت موادمخدر در میزان کشفیات آنها نیست و همان طور که نمیتوان میزان صادرات طلا با سنگ را در یک کشور مقایسه کرد موادمخدر صنعتی و سنتی نباید با یکدیگر مقایسه و اثرات آن بر جامعه باید جداگانه تحلیل شود.
\n\n
معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان اصفهان بحث مواد مخدر به ویژه مخدرهای صنعتی یکی از چالشهای جامعه امروز میداند و میگوید: هر زمان مخدر جدیدی وارد بازار عرضه و توزیع مواد مخدر میشود، با آگاهی رسانی جایگاه خود را از دست میدهد، این مورد در خصوص مخدر کراک اتفاق افتاد. ولی در مورد شیشه با وجود آگاهسازیها متاسفانه موفق نشدیم اقبال به آن را مهار کنیم؛ ولی به هرحال هنوز بهترین راهکار برای کاهش تقاضا آگاهسازی جامعه است.
\n