سه‌شنبه ۰۱ خرداد ۱۴۰۳
جستجو
گوشت گاومحمود: من از بس گوشت گاو خوردم، پر زور و قوی شده‌ام.مسعود: پس چرا من این قدر ماهی می‌خورم، شنا یاد نمي‌گيرم.ماه‌معلم : ماه‌هاي خارجي را نام ببريد.شاگرد: فروردين ، ارديبهشت ، ....ومعلم : اينها كه فارسي اند.شاگرد : خب ترجمه اشان كردم.زنگاولي: آقا پس چرا ديروز نيامديد زنگ خانه ما را درست كنيد؟دومي: آمدم اما هر چه زنگ زدم در را باز نكرديد.
کد خبر: ۱۱۸۱
پنجشنبه ۲۱ فروردين ۱۳۹۳ - ۰۴:۴۵

گوشت گاو

محمود: من از بس گوشت گاو خوردم، پر زور و قوی شده‌ام.
مسعود: پس چرا من این قدر ماهی می‌خورم، شنا یاد نمي‌گيرم.

ماه‌

معلم : ماه‌هاي خارجي را نام ببريد.
شاگرد: فروردين ، ارديبهشت ، ....و
معلم : اينها كه فارسي اند.
شاگرد : خب ترجمه اشان كردم.

زنگ

اولي: آقا پس چرا ديروز نيامديد زنگ خانه ما را درست كنيد؟
دومي: آمدم اما هر چه زنگ زدم در را باز نكرديد.

توت

يك نفر می‌رود بالاي درخت چنار، می‌پرسند: چیکار می‌کنی؟
می‌گويد: دارم توت می‌خورم!
می‌گويند: ابله اون درخت چناره.
می‌گويد: ابله خودتی، توت توي جیبم است!

ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر