فکرشهر: متاسفانه با وجود اعتراضات، عبارتهای آشنای «اون ... رو لولو برد»، «آب رو بریز اونجا که ...»، «تو کیِ چی هستی اصلا چیِ کی هستی»، «گندهتر از تو هم غلطی نکرد»، «یک کلمه هم از مادر عروس بشنو»، «آنقدر قطعنامه بدهید تا قطعنامه دانتان پاره شود»، «باید چهار ماهواره به فضا پرتاب کنیم تا هر ننه قمری کلید آن را پایین نیاورد»، جای خود را در ادبیات سیاسی ما باز کردند.
\n\n
به گزارش فکرشهر، این بخشی از سرمقاله امروز روزنامه «گسترش صمت» به قلم ناصر بزرگمهر است. در این یادداشت با عنوان «ادب مرد به ز دولت اوست»، آمده است:
\n\n
کار به جایی رسیده است که عالیترین مقام نظام هم فرمودهاند: «برخورد محترمانه و همراه با ادب با وزرا بخصوص در کمیسیونهای مجلس یکی دیگر از ضروریات تعامل است، نه نمایندگان باید نگاه تحقیرآمیز و همراه با اهانت داشته باشند و نه وزرا نگاه سلطنتمآبانه، در همه مراحل باید ادب رعایت شود».
\n\n
واقعاً چه شده است که کار به تذکر آشکار رهبر معظم انقلاب، آن هم در موضوع اخلاقیات و ادب فردی و اجتماعی بالاترین گروه اجتماعی یعنی منتخبان مردم میکشد؟
\n\n
تصاویری که این روزها در دنیای مجازی و واقعی میچرخد و در روزنامهها چاپ شد، حکایت از چهرههای بر افروخته و خشمناکی میکند که با دهانهای باز و ابروهای بالا انداخته و دستهای رها شده، بدون شک الفاظی بر زبان راندهاند که کار را به جایی کشانده که مهمترین فرد کشور، ناچار میشود در باره لزوم رعایت اخلاق و ادب، شخصیتهای مهمی که قرار بود عصاره فضایل باشند را امر به معروف و نهی از منکر کند.
\n\n
اما براستی ادب چیست؟ و چرا باید رعایت شود؟
\n\n
ادب در لغت به معنای تمرین دادن نفس و حسن اخلاق شمرده شده است و بزرگان آن را راهنمای مردم به سوی کار پسندیده و بازدارنده از کار زشت میدانند و در فرهنگ دینی، حفظ و حد و اندازه هر چیزی و تجاوز نکردن از آن را ادب گویند. در کتاب ارشاد القلوب دیلمی میخوانیم: حقیقت ادب، جمع شدن صفتهای نیک و دور شدت از صفات زشت است. علامه طباطبایی علیه الرحمه، در تفسیر المیزان میفرماید: «ادب، هیأت زیبا و پسندیدهای است که طبع و سلیقه سزاوار میداند، چه دینی باشد مانند دعا و چه عقلی مثل دیدار دوستان...».
\n\n
البته بسیاری از اندیشمندان ادب را اخلاق دانسته و آن را حسن اخلاق تعریف کردهاند اما گروهی هم بین ادب و اخلاق تفاوتهایی قائل شدهاند، اخلاق را به روح انسان گره زده و ادب را به آداب و زمان و مکان و شهر و کشور مربوط دانسته و متغیر فرض کردهاند، مثل شیخ طبرسی که مسائل اخلاقی را قابل استدلال عقلی دانسته، ولی آداب را قومی و منطقهای و تابع ذوق و سلیقه مردم دانستهاند. اما در رابطه با ادب در قرآن هم میتوان به این آیه مراجعه کرد که رعایت ادب و نگاه داشتن حرمت افراد در روابط اجتماعی نشانه خردمندی دانسته شده است: «اِنَّ الذینَ ینَادُونَکَ مِنْ وراءِ الحُجراتِ أَکْثَرُهُمْ لایعْقِلونَ؛ ولی کسانی که تو را از پشت حجرهها بلند صدا میزنند، بیشترشان نمیفهمند». مولا علی (ع) میفرمایند: «باید از کسانی نباشی که پند دادن به آنها سود نرساند، زیرا خردمند عاقل به ادب و یاد دادن پند میآموزد و فقط چهارپایان پیروی نمیکنند مگر به کتک».
\n\n
در روایات، بهترین ارثی را که برای فرزندان میتوان به جای گذاشت، ادب، معرفی کردهاند. امام علی(ع) میفرمایند: «بخشش و تفضل هیچ پدری به فرزندش بهتر از عطیه ادب و تربیت پسندیده نیست». یکی از نکاتی که در روایات، درباره ادب دیده میشود ارتباط ادب با کمال انسانی است؛ اینکه هر قدر ادب افزوده شود شخصیت آدمی نیز بالاتر میرود. امام علی(ع) میفرمایند: «ای مومن، علم و ادب ارزش وجود توست. در تحصیل علم کوشش نما. چه به هر مقداری که بر دانش و ادبت افزوده شود، قدر و قیمت تو افزایش مییابد». شرافت خانوادگی وقتی تکمیل میشود که همراه با ادب باشد.
\n\n
مرحوم علامه طباطبایی میفرمایند: ادب اعم است از ادب نسبت به خدا و ادب نسبت به مردم، ادب فردی رعایت آداب عبودیت و بندگی در پیشگاه احدیت و ادب اجتماعی رعایت آداب معاشرت با مردم است. هر کس با ادب همراه باشد سرانجام مودب به آداب الهی هم میشود.
\n\n
در بسیاری از روایات، به فراگیری ادب دستور داده شده است. امام علی علیهالسلام درباره پیشوایان هم میفرمایند: «هر که خود را پیشوای مردم نمود، باید پیش از ادب کردن و آراستن دیگری به زبان، خود را به روش و اعمال و رفتار و ادب آراسته سازد، فراگیری ادب در درجه اول باید از خود انسان شروع شود و حال کسی که خود را ادب کرد میتواند ادبکننده دیگری باشد.»
\n\n
در چنین فضای معنوی و دینی و فرهنگی «ادب»، عبارتهای آشنای «اون ... رو لولو برد»، «آب رو بریز اونجا که ...»، «تو کیِ چی هستی اصلا چیِ کی هستی»، «گندهتر از تو هم غلطی نکرد»، «یک کلمه هم از مادر عروس بشنو»، «آنقدر قطعنامه بدهید تا قطعنامه دانتان پاره شود»، «باید چهار ماهواره به فضا پرتاب کنیم تا هر ننه قمری کلید آن را پایین نیاورد»، متاسفانه با وجود همه اعتراضات و ناراحتیها، جای خود را در ادبیات سیاسی ما باز کردند.
\n\n
امروز آنچه مردم میخواهند، رفتار و ادبیاتی کاملاً دیپلماتیک است اما هنوز برخی با واژههای چون «عوضی»، «خس و خاشاک» و «بزغاله» در تریبونهای عمومی اظهارنظر میکنند. جایگاه ادبیات سیاسی ما کجاست و چرا باز هم شاهد تنزل این جایگاه در برخی اقشار هستیم؟ این سوالی است که نمایندگان مردم در خانه ملت باید به آن پاسخ بگویند.
\n\n
ادبیات سیاسیون باید دیپلماتیک باشد، درحقیقت ادبیات نویسندگان، اهل قلم، دانشگاهیان، روزنامهنگاران و فعالان سیاسی ما باید فاخر باشد. آنها نباید از کلمات عامیانه استفاده کنند چراکه الگوبرداری میشود و بدآموزی دارد و در شأن کشور نیست به همین سبب است که میگویند «ادب مرد به ز دولت اوست».
\n\n
از قدیم در تمامی کشورهای دنیا، ایران و ایرانی را به عنوان انسانهایی مؤدب میشناسند، بنابراین ما نباید اجازه دهیم برخیها این ویژگی را خدشهدار کنند. متاسفانه تهمت زدن به افراد و فحاشی در جامعه سیاسی امروز، امری فراگیر شده که هر روز شاهد آن هستیم. اینگونه صحبت کردنها در شأن و برازنده کشور و ملت ما نیست و از این رو باید دقت لازم را داشته باشیم. در کشورهای دیگر کمتر پیش میآید که مسئولان سیاسی با این لحن ادبیات عامیانه سخن بگویند و زمانی که آنها اینگونه رفتارها را در کشور ما میبینند و میشنوند، تبدیل به طنز در مورد ایرانیان میشود.
\n