فکرشهر ـ خانوم کوچیک: صد رحمت به فرماندار قبلی که به لطف کارگزینی قوی و صد البته سوابق ستادی و انتصاباتی که در همه زمینه ها مشاور داشت و درب هر کشویی را که باز میکردی چند حکم امضا شده وجود داشت، در عوض این فرماندار حتی جهت خالی نبودن عریضه یک مشاور در حوزه مشق نویسی ندارد تا پیام های مناسبتی را جهت طنوین! شایدم تنوین! اصلا به جهنم، تنویر افکار عمومی مشق کند.
عزیز دل برادر، این مشاوران زبان بسته عملا حقوق دریافت نمیکردند و خدمات بیمه ای را درخواست نمیکردند، همان که «نون کُمی» خدمت میکردند و ناشنای خود را آنجا میخوردند، کفایت می کرد آنها را در همان اتاق خالی نگهبانی استتار میکردید تا به هنگام پیشامدی یا مناسبتی، نی را در دوات میزدند و متنی مینوشتند تا اگر معلم املایی آن را میدید با تک مادهی شهریور ماه نمره قبولی را دریافت کنند.
تازه، شنیده ها حاکی از آن است نان و آش ناشتایی شان را خودشان به صورت دونگی خریداری میکردند و عملا بار مالی برای ساختمان فرمانداری نداشته اند. با این توصیف، ایجاب میکرد این عزیزان برای مواقع لزوم به صورت استندبای حاضر به قلم بودند تا در مناسبت ها و حوادث غیر مترقبه که علی برکت اله از دولت قبل مانده، خدمت رسانی کنند.
البته که پیشنهاد می شود در صورت عدم استقبال از شرح فوق، ترتیبی اتخاذ گردد تا در هر حادثه ای متولی امر پاسخگو باشد و روابط عمومی اش را در مشق نویسی امتحان کند. اگر خدای نکرده فردا روز، سازمان پسماند و پیشماند به مشکل برخوردند پاسخگویی برای مقام عالی شهرستان، عیب تلقی خواهد شد.