فکرشهر- محمود دهقانی*: دریاچه پریشان با گستردگی٤٣۰ هکتار یکی از بزرگترین دریاچه های ایران در غرب آسیا دارای آب شیرین بوده و در بخش جره بالاده شهرستان کازرون استان پارس قرار دارد.
همان شهری که در پیش از انقلاب با لوله کشی آب چشمه ساسان کازرون بوسیله شرکت "تسا"، مردم بوشهر را از کم آبی نجات داد. اما همین کازرون در سایه ی بی لیاقتی برخی مسئولان پرگو، امروز نه تنها دچار بی آبی است و دریاچه پریشان آن خشکیده بلکه در آینده اگر در بر همین لولا بچرخد، نیز راهی ندارد مگر آنکه برای نجات خود دست به دامان بوشهر شود و از آب شیرین شده شاخاب پارس استفاده نماید. دل خونی و درگیری های آینده جهان این بار نه بر سر نفت بلکه شاید بر سر تقسیم آب خواهد بود.
دریاچه پریشان کازرون در کنوانسیون جهانی، در رامسر با نام یکی از تالاب های جهانی به ثبت رسید و در بخش منطقه حفاظت شده قرار گرفت. گرداگرد این دریاچه زیبا را نرگس زار خوش بوی و کوه های بلند از جمله فامور فرا گرفته که دارای چشمه های ریز و درشت آب هستند. این دریاچه در پی "اکوسیستم" پایدار بدنبال "تکنونیک" (زمین ساخت) دگرگونی پوسته زمین، در پی هزاره ها پدید آمده است. دریاچه پریشان که از زیست گاه های شناخته شده از سوی یونسکو نیز می باشد در بخش باختری رشته کوه های زاگرس و در ٦٠ کیلومتری دشت ارژن شیراز قرار دارد. جاده های استان های خوزستان و بوشهر به شیراز در پیش از انقلاب از جاده خاکی کازرون و کوه و کتل های "دختر" و "پیرزن" می گذشت. با انگیزه ای که سیاسی بود و هنوز هم مشخص نیست در پیش از انقلاب جاده از کازرون برداشته شد. در دوره ریاست جمهوری آقای محمود احمدی نژاد دوباره جاده را به کازرون برگرداندند. هم اکنون از پیرامون کازرون دو جاده به شیراز راه دارد که استان های خوزستان و بوشهر را به شیراز مرکز استان پارس می رساند. این دو جاده یکی از چنارشاهیجان و تنگ بولحیات و دیگری از نزدیکی دریاچه پریشان و فامور می گذرد و در دشت ارژن به هم می پیوندند.
دریاچه پریشان با ماهی های کپور آب شیرین خود از پرآوازه ترین زیستگاه پرندگان کوچرو بوده که از افریقا، اروپا و سیبری سالانه به سرزمین ما آمده اند. درنا، فلامینگو، پلیکان و لک لک های خوشرنگ و خوش تراش با آواز های دلنواز، پرواز کنان به این سرزمین دل انگیز کوچ می کردند. ارج و ارزش این تالاب از آن روست که به تنگ چوگان و نیایشگاه آناهیتای شاپور کازرون نزدیک است. همان جایی که بر سنگ نگاره بزرگی "والریانوس" در پای اسپ شاپور یکم زانو زده و یادآور نبرد امپراتوری ایران ساسانی با رومیان است. شاپور با مراسمی در تیسفون تختگاه خود، در حضور "والریانوس" و فرماندهان او ایران را خورشید جهان و تنها ابر قدرت آن روزگار خواند و از همانجا فرمان داد بر کوه ها و از جمله در تنگ چوگان کازرون سنگ نگاره تندیس زانو زده "والریانوس" را بتراشند.
رهبری جمهوری اسلامی ایران، نیز از سنگ نگاره "والریانوس" در بیشاپور کازرون یاد کرده و بر معرفی آن تاکید نموده و گفتند: " آنطوری که شنیدم، مجسمه والرین است، امپراتور روم، که زانو زده در مقابل پادشاه ایران. خیلی خوب، اینجا را بروید نشان بدهید، این به آن در! این همه نقاط مثبتی که می تواند گذشته ما را نشان بدهد".
نیایشگاه آناهیتا در شهر شاپور تنگ چوگان کازرون که طرح شهر سازی آن رنگ و بوی ایرانی - رومی دارد سندی بر پیشینه سرزمین ماست.. اگر مسئولان با دانشی بر سر کار می بود، درآمد از صنعت گردشگری شهر شاپور و طبیعت دل انگیز درختان میوه و صدای پای آب رودخانه شاپور می توانست پس از انقلاب بهمن ١٣٥٧ نه تنها شهرستان کازرون بلکه ممسنی، کمارج ، کنارتخته و سراسر شهر و روستاهای دشت خشت کازرون را نیز آباد کند و مردم را از گرسنگی برهاند. این شهر با دختران و زنان چنگ نواز و چوگان بازِ اسب سوار، شاهدی بر تاریخ زندگی زنان ایران روزگار ساسانی است.
دل خوش از آن بودیم تا با آموزش سرپرستان ملی و دلسوز بتوانیم کشور کهنسال خود را در شاهراه بهتر قافله تمدن رهنمون سازیم و نه تنها خود را از وابستگی به بیگانگان رها کنیم بلکه ایران را گُل سر سبد کشورهای غرب آسیا و جهان کرده و سری در سرها بیرون بیاوریم.
فرماندار ویژه کازرون در سخنان خود در باره راهکارهایی برای دریاچه پریشان گفت:" چنانچه سالیانه ١۲ ملیون متر مکعب آب هم از سد نرگسی به تالاب پریشان منتقل شود یک مدت زمان ١۰ ساله طول می کشد تالاب احیا شود اما با مهار چاه های غیر مجاز و صنعتی سازی با هدف تامین معیشت ساکنین حاشیه پریشان می توان به احیای تالاب پریشان زودتر کمک کرد"... کسی نیست بپرسد چه کسانی اجازه حفر چاه و صنعتی سازی داده اند. آن ها اگر با اختلاس گران به خارج نرفته اند در رسانه های تصویری صدا و سیما به جای برنامه های مفت بی بو و خاصیت این رسانه ها، آن مسئولان را به پاسخ دادن به مردم کازرون، ممسنی ،چنارشاهیجان، کمارج و دشت خشت کازرون و مردم سراسر کشور فرا بخوانید.
در جهان امروز با دندان گردی جهانخواران و گازهای گلخانه ای و تغییر آب و هوا خیلی از کشورها با دشواری های محیط زیستی دست به گریبانند. در ایران که پیشینه خشکسالی را سده ها در پی سده داشته چرا مسئولان پرگوی وزارتخانه های کشور را به خرد ورزی وا نداشت؟! این کشور همان کشوری است که در سایه نیاکان با خرد، از راه تکنیک فرو کردن کوزه آب در خاک تنها از تراوش نم کوزه ها، کشاورزی و باغداری را گسترش دادند. مهندسان ایرانی نه تنها با قنات به داد کشاورزی، باغ داری و آب نوشیدنی، پخت و پز و بهداشت مردم ایران رسیدند بلکه کشور اسپانیا در اروپا برای جا به جایی پایتخت از "تولدو" به مادرید کنونی از مهندسان ایرانی برای کندن قنات یاری گرفت.
با ندانم کاری برخی دایه های دلسوز تر از مادر، گرگ "کرونا" نیز به خوش خیالی ما شبیخون زد و دسته به دسته جوانان و شهروندان کهنسال این کشور را در گور دسته جمعی به خاک سپرد. رود کارون از رمق افتاد، زاینده رود بر سر زا مُرد و پارو های قایق سواران گردشگر نیز در قلب دریاچه خشک شده پریشان فرو نشست. این در حالی است که در بیش از چهار سده و نیم پیش در روزگار شاه تهماسپ یکم صفوی چاره اندیشی بهتر از امروز بود. شاه تهماسپ با کمک مهندسی فرانسوی می خواست از کوهرنگ چهار محال بختیاری، کوه را بشکافد تا آب را به زاینده رود اصفهان برساند. اما امروز در سایه مسئولان سست اندیش، دریاچه پریشان نیز به گونه پریشانی حال و روزگار ما شده است.
اگر فرزندان دلاور این خاک توانسته اند در برخی از رشته ها کشور ما که پس از ساسانیان تا به امروز به گونه گوشت نذری در هر برهه ای تکه ای از آن جدا شده را در مرزهای خود همچون قله های دماوند، زاگرس و دنا، سترگ و استوار سازند و دشمنان را نا امید کنند تا نتوانند به این خاک چشم طمع داشته باشند، اما با گزینش پول پارو گرانی به نام مسئول مومن، رودخانه ها، تالاب ها ، قنات ها و جویبارها را خشک کردند و بخش بزرگی از مردم را برای نان شب محتاج شب گردی دعای باران نمودند و درآینده اگر کار اینگونه به پیش برود، آب برای دست نماز هم نخواهید داشت.
*پژوهشگر