فکرشهر: نماینده ولیفقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی میگوید که سپاه باید بداند اگر برخی افراد در عرصه حاکمیت قرار گرفتند، چه اتفاقی برای نظام خواهد افتاد. این دخالت در انتخابات نیست بلکه توجیه سیاسی و جریانشناسی است.
\n\n
به گزارش فکرشهر از ایسنا، گزیده اظهارات حجتالاسلام و المسلمین علی سعیدی در گفتوگو با «شرق» را در ادامه میخوانید:
\n\n
\n\n
* در شبکه اخیر نفوذ، برخی مواردی را اشاره کردند که از خارج القا میشده که شما برای تئوریزهکردن جریان تعامل و مذاکره روی مباحث «مذاکره عمر سعد با امامحسین (ع)» و «صلح امامحسن (ع)» و این مسائل تکیه کنید.
\n\n
* اگر ما در مسئله گریه افراط کردیم، مردم خودبهخود به سمتی میروند که نیاز خنده و شادیشان را از آنجا تأمین کنند. قرآن خنده را مقدم بر گریه میداند. ما در گریاندن مردم هنرمندیم ولی در خنداندن آنها نمیتوانیم این نقش را بازی کنیم.
\n\n
* خبرنگاری گاهی تلفنی با من تماس میگرفت و با من مصاحبه میکرد و من هم جواب میدادم. بعد یکبار دیدم که به اینجا آمده است. به او گفتم دیگر جای قبلی نیستی؟ گفت نه رفتم جای دیگر. دلیلش را پرسیدم؛ گفت: «من مسائلی را آنجا دیدم. به من گفتند اگر خبری بیاوری که روزنامههای مقابل اصولگرایان آن را کار کنند، فلانمقدار پول میدهیم؛ اگر خبری بیاوری که بیبیسی نقل کند فلانقدر؛ اگر خبری بیاوری که صدای آمریکا منتشر کند هم فلانمقدار». من زدم روی دستم که ای وای واقعا اینطوری است؟ او هم گفت که «من دیدم با مشکل مواجه میشود. باید بهزور مثلا از آقای سعیدی نکتهای در بیاورم که بیبیسی یا صدای آمریکا نقل کند که این شغل، شغل مقدسی برای من نیست و باید جایی بروم که چنین توقعی از من نداشته باشد».
\n\n
* تمام حملاتی که امروز میبینم، بخش عمدهای از آن ناظر به روزنامه کیهان است. مگر چقدر این روزنامه مخاطب دارد و تأثیرگذار است؟ مگر قرار است آپولو هوا کند که همه علیه این روزنامه بسیج شدهاند؟ روزنامه کیهان خطشکن است و خیلی جاها نقش امربهمعروف و نهیازمنکر را بازی میکند. روزنامه کیهان با حرکت تهاجمی که برای استحاله نظام پیشبینی شده به مقابله برخاسته است. امروز لبه تیز همه حملات متوجه دو سه تا روزنامهای است که مقداری مسائل را بیان میکنند یا برخی مسائل پشت پرده را بیان و برملا میکنند. هیأت منصفه همان برخوردی که با بقیه روزنامهها میکند، با کیهان هم انجام میدهد اما وقتی استدلال میکند که به چه دلیل این حرف را زدم، در مجازاتش تخفیف قائل میشوند. برای اینکه بتوانند این روزنامه را از صحنه خارج کنند، این فضا را درست میکنند که ایشان حریم امنی دارد.
\n\n
* ما اعتدال بدون مبانی نداریم. اعتدال در ولایتمداری یعنی نه جلوتر از رهبری حرکتکردن و نه عقبتر از رهبری ماندن. کسانی که تحت عنوان اصولگرایی هستند، انسان هستند و ممکن است نواقصی داشته باشند ولی برای ما اصول مهم است و نمیتوان تحت عنوان فراجناحی اصول را زیر پا گذاشت. تحت عنوان اعتدال نمیتوان اصول را زیر پا گذاشت. نمیتوان گفت همه خودی هستند و غیرخودی نداریم. نمیتوان گفت فتنه و کدورتی بوده و تمام شده است. ملاک، رهبری است و رهبری میفرماید «أین عمار؟». چند بار از فتنه سخن گفتند. آیا کسی که از فتنه حمایت کرده یا هیچ صحبتی نکرده، میتواند اصلاحطلب ولایتمدار باشد یا خیر؟ یعنی ما دایره اصلاحطلبی را آنقدر گستردهاش کنیم که شامل ابوموسی اشعری و عبدالله عمر و ... هم بشود؟ اینها از پیشکسوتان بودند و کسانی نبودند که بتوان آنها را بهسادگی زیر سؤال برد اما مسیر خود را از مسیر رهبری پس از پیامبر (صلیالله علیه و آله) جدا کردند.
\n\n
* اعتدال در تغذیه، خواب و خوراک، در دنیاگرایی آری، اما بین «کفر و ایمان»، بین «حق و باطل»، بین «فتنهگر و غیرفتنهگر» که نمیشود اعتدال برقرار کرد. بگوییم یک قسمت از اینطرف و قسمتی از آنطرف بگیرد که اعتدال برقرار شود؛ اینکه نمیشود. بعد بگوییم ما ولایتمداریم و رهبری معظم انقلاب را قبول داریم.
\n\n
* در رقابت انتخابات نقل و نبات تقسیم نمیکنند. رقابت و بداخلاقی یعنی همین. حالا وسط انتخابات با طرف برخورد کنند؟ تقابل با احمدینژاد، یک هفته بود و یک هفته بعد تبدیل شد به تقابل حق و باطل. یعنی وقتی آقا آمدند و موضع گرفتند، احمدینژاد کنار رفت و در حاشیه قرار گرفت. مواضع آقا هم بسیار شفاف است. زمانی که آقای احمدینژاد در چارچوب یکسری ارزشها حرکت میکرد، حمایت میشد و بعد که ایشان از آن ارزشها عدول کردند، با ایشان برخورد شد. بنده هم موضعم همین بود و جزء کسانی بودم که به صورت شخصی، مشی ایشان را دوست میداشتم ولی بعدا که عدول از ارزشها را دیدم، موضع گرفتم که ایشان هم کلی علیه من در رسانههای خودشان مسئله درست کردند.
\n\n
* از یک هفته بعد از انتخابات آمدند گفتند تقلب شده. رهبری مدیریت کردند. من وقتی «سیدمحمدحسین فضلالله» زنده بود، به لبنان رفتم، ایشان میگفتند تا ٢٩ خرداد رهبری ابوت و پدری کردند و از ٢٩ خرداد به بعد رهبری و اعمال قدرت کردند. یعنی تعامل کردند و به حضور پذیرفتند که اگر حرفی دارید، بزنید. یک هفته تقابل بین احمدینژاد و آقای موسوی بود. یک هفته بعد تبدیل شد به دعوا بین حق و باطل. حالا تا ٢٩ خرداد هم کشش دارد و میگویند تا آن روز مواضعشان عوض نشده بود و بعد از خطبه آقا عوض شد. ما آنهایی را درست میدانیم که بعد از یک هفته مواضعشان برگشت، البته ما خودمان قبلش هم میفهمیدیم اوضاع چطوری است. چون بنده هم این آقایان را از زمانی که مسئولیت داشتند، میشناختم. اگر کسی تشخیص ندهد، مشخص است گرفتار یکسری توهماتی هست. در طول این مدت یعنی از سال ٨٨ تا سال ٩٤ که ششسال میگذرد، چهکسانی ایفای نقش کردند؟ چهکسانی با همه وجود نظام را زیر سؤال بردند؟ چهکسانی بدترین اتهام را به نظام وارد کردند؟ اینها، بالاخره شاید بتوانیم بگوییم، مظلومترین نظام، همین نظام است که بیشترین تهمتها و اهانتها را به جان خریده است؛ درحالیکه در برابر این همه اتهام میتوانسته کاری انجام دهد ولی انجام نداده است.
\n\n
* هر کجا انقلاب اسلامی به خطر بیفتد، سپاه وظیفهای برای خودش دارد. در بحث اطلاعات، معین وزارت اطلاعات است، در امنیت، معین ناجاست، در مسئله تبلیغات و امور فرهنگی، معین سازمان تبلیغات و نهادهای فرهنگی است و در قسمت نظامی، معین ارتش است. در تمام اینها سپاه نقش کمککننده دارد اما اگر بخواهم شفاف بگویم، سپاه مثل نهادهای دیگر، یک نقش وضعیتشناسی دارد. همه نهادهای فرهنگی، اطلاعاتی و امنیتی وضعیتشناسی میکنند. کار دومی که از سپاه توقع میرود این است که جریاناتی که در عرصه رقابت حضور دارند را به پاسداران و بسیجیان بشناساند. شما مجلس ششم را شاهد بودید که نایبرئیس مجلس ششم میگفت از مغز سر تا سرانگشت پا از آمریکا میترسم یا طرح سهفوریتی برای تعطیلی چرخه سوخت و پذیرش پروتکل، یا نامهنوشتن به رهبری که درصدد بودند بنویسند جام زهر را بنوش و اینها. سپاه باید بداند اگر این افراد در عرصه حاکمیت قرار گرفتند، چه اتفاقی برای نظام خواهد افتاد. اینکه دخالت در انتخابات نیست؛ این توجیه سیاسی و جریانشناسی است.
\n\n
* به طور طبیعی نتایج حرف ما و ماهیت فکری خود بسیجی این است که به فرد متدین رأی بدهد. این طبیعت کار است و هیچکس به اینها فرمان نمیدهد چون اصلا فرمانی و پادگانی نیست که بگوییم به چهکسی رأی دهید و به چهکسی رأی ندهید. این خیلی تصور بدی است که مثلا فرماندهی یا نماینده ولیفقیه بگویند به فلانی رأی دهید. طبیعت تفکر و فرهنگ پاسدار و بسیجی و خانوادههایشان این است که وقتی میروند برای رأی فکر میکنند این کاندیدا اگر رأی بیاورد، جایگاه ولایت تقویت میشود یا خیر؟ مبانی امام زنده میشود یا به تاریخ سپرده میشود؟ وقتی نتیجه آرا را میبینند، مثلا فلان کسی که متدین بوده رأی آورده، بعد میگویند سپاه دخالت کرده و رأی آورده است. اصلا اینطور نیست.
\n\n
* با کمال تأسف هر اتفاقی در هر جایی میافتد، به نام سپاه و بسیج تمام میکنند که این فرافکنی است.
\n\n
* برخی حزباللهیها پای سخنرانی میروند، فلان آقا چیزهایی میگوید و یک مرتبه عکسالعمل نشان میدهند. خب به ما چه ربطی دارد؟ چرا گردن سپاه و بسیج میاندازند؟ واقعا این مسئلهای عجیب و غریب است که هر اتفاقی در کشور میافتد را مرتبط با بسیج میکنند که اشتباه محض است.
\n\n
* ما اصلا در هیچ دورهای نیامدیم بگوییم به چهکسی رأی دهید. این کار اصلا امکانپذیر نیست و بعد هم اینکه شأن سپاه و بسیج نیست که ما به آنها بگوییم به چهکسی رأی بدهید. ما معیار میگوییم، حرفهای امام و آقا را میگوییم که اینطور میفرمایند که کاندیدا در شأن نظام باشد. یک مجلس در تراز انقلاب اسلامی چه مجلسی است؟ یک خبرگان در تراز انقلاب اسلامی چه خبرگانی است؟ اگر در زمان رسولالله (ص) یا در زمان امیرالمؤمنین (ع) صندوق رأی گذاشتند، سلمان، مقداد، طلحه، زبیر و زید بن ثابت هم کاندیدا هستند. خب متدینین چگونه باید رأی دهند؟ ما معیار نشان میدهیم و میگوییم که امام اینگونه فرمودهاند.
\n\n
* شورای نگهبان برای اینکه کاملا به عمق صلاحیت افراد دست پیدا کند، زمان ندارد و یک زمان محدودی دارد. مثلا هزار نفر یا دو هزار نفر ثبتنام میکنند و در مدت کمی باید شورای نگهبان نظر دهد اما کسی که میخواهد رأی دهد چهار ماه وقت دارد. نمیتواند بگوید چون شورای نگهبان تأیید کرده من تکلیفی ندارم.
\n\n
* ما توصیه کردهایم که سپاه در انتخابات دخالت نکند. دستورالعمل فرستادیم و بنایی هم بر دخالت نبوده، نیست و نخواهد بود.
\n