جمعه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۳
جستجو
آخرین اخبار استان بوشهر
مطالب بیشتر
کد خبر: ۱۸۲۵۸
شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ - ۱۰:۲۰

توفکر گتی غرقا ویدیدم که یهو خوشه تلپشتی انداخت ری بالشت کناریم و شی زکم نشس!

\n\n

مونم خومه مثه ززو، خارخاری کردم وترشاویدیدم که کرنجال، خوشه دمم نچسونه و مو خم بو زاغ دینشته سیاسیم نوزده شهره بوزده میکنه ،ای کرنجالم کنارم بو، خو دی واویلا، قاری قرانم متصل میخوند، فبای الائکم ربکما تکزبان!!!! یا ...الحاکم التکاثر!!!! حتا زرتم الکانادا، لااله،،،، لعنته جون شیطون، اصلن قیافی کرنجال، جنجال آفرینه...

\n\n

یهو کرنجال تو فاتحه یکی نشونم دا، گف، اوکه ری ووریمو نشسه کیه؟ گفتم کموش؟ گف می چش چارت مثه وعض کارمندل، ضعیفاویده؟

\n\n

اوکه تو ئی گرمی خرکشون کوت گتی برشا، گفتم می باید مو بشناسمش؟ گف، مچیم والا، راسش نه، اما وش گفتم کمی دی صور بکه الان اوکه فقط نمیخونه قران، معرفیش میکنه!

\n\n

سرمه نادم دمه سمی گوشش، گفتم بیل تا بشینیم. کرنجال گف: تو میتری؟ دیدم تا راسش نه، مو و خش، مثه گجیک چلیدون نداریم، گپی که سیمون اومه تو کممون اجاره نمیشینه و بلیطش همیشه بگفتی اومروزیل، «اوپنه»!

\n\n

آغا طولی ندا ک، قاری شروع کرد: بنیابتن از طرف صاحب مراسم که ـ مادری، پدری، عموئی ـ مهربان مردمدار، دره خونه دار، مومن، متقی، اهل ذکر و نمازشب، یتیم نواز و و و خلاصه شش دنگ تموم از دست داده اند معروض میداریم که تشکر میکنیم از تمام عزیزانی که از راه های دیر و نزیک از استان های هموجوار آذربایجان غربی، استان سمنان، شارجه و قطر، و ایالت می سی سی پی، قبول زحمت کرده اند و مجلس ما را ـ یهو کرنجال گفت، مه غلوم،می ،مسپسپی، کمو هله یاسوجه؟ یه سوکلینی زدمش، گفتم کپته بییند گوش بگی...) نورانی کرده اند، فرماندهان و امرای ارتش و ...

\n\n

معاون رئیس جمور در امور کشکیات، معاون  امور داخلی در حوزه پشمیات، استاندار محترم، تمامی فرمونداران و هیئت همراه، جناب آقای حاج نوه یادگارامام، این ضایعه اسفناک را، تسلیت گفته اند، یکی نیسه تو چنی، ئی ولگو وبلندگوش بزنه بگووه، تو مملکتی که، دروغ، گترین گنایه و هیچکه هیچکه دروغ نمیده !؟!؟!؟ تو سیچه...

\n\n

کرنجال گف: آخو نگفت او کوت گتو کیه؟ بعدن گفت راسی می ئیکه رحمت خدا رفته کیه که ایقه سیش قطار کردوی که ایقه اومدنه تو مراسمش؟ گفتم می تو که الان یساته اینجو نشسیه یکی از اینی که بلن گوولگو گفت دیدیه؟ گف ن! گفم، ئییم مث استان همجوارمون، مسپسپیه!

\n\n

خلاصه گفت راسی امسالم بشکرانه پروردگار سال گته؟ گفتم ها بووا، گف راسی مه غلوم، ن میگفتن 30 سال خشک سالیه. اوو هم بید قطره قطره بخواریم؟

\n\n

گفتم نه نه نه، بعد توافق ورق واگشت، یهو کرنجال ووما چسوی و گف، مه غلوم ورق چزاتی واگشت؟ گفتم، مردم اراده کردن بیس چار خرداد اومدن، «یغییروا» کردن، حسن اومه، حسنم، محجواد اوورد، محجوادم رف، پی حسین امریکئی گپ زه، دس دا، خلاصه پشتا ـ یکی کردن واویدن، شش تائی، برجوم بفرجوم رسوندن، توافق واوی هرچی، سعید و محمود و دارودسته ش، چپلی کردیدنه، پاک پلشت کردن، نظر خدا و اروپا و غرب واگشت، حالا برو، جو گندمته بکال، شنوتم بکه، حمومتم بگی، خدا بارون رحمتشه میواره، دلت فکر اوو نبووه، اما یادت نره اسراف تو همی شرییط خو نیس، اوسی قدیم گفته، کم بخوار همیشه بخوار، کم اوو بریز، تا همیشه بتری او بریزی...

\n\n

یهو کرنجال گف: راسی مه غلوم مو یچی از ئی جونورو، فهمیدم؛ روزل اول وش خندسم، گفتم می کسی هم قدرت داره تو کار خدا  ستی پتی کنه؟ گفتم می چ وش اشنفتی؟ گف: تو ئی 8 سالی که دولت دسپاکو ری کار بی و آسمون تفکه ری زمین نمینداخت، و مردم خمار واویدیدن، مموتی اومه گف: امریکا و هلوکاسیا، تا یه اوری میا ری ایران که بارون بزنه، اونا عقیمش میکنن؟!!!!

\n\n

په درس میگفته ئی گنگ زوون! ولی نخیلی دروغ میدا، بندی خدا دی کسی گپله راسوشم باور نمیکرد. بحد گفت، نپه درسه که اومریکا، غلط نمیکنه هرچی میکنه درس میکنه!؟ تو کار خدیم... گفتم کرنجال کرنجال، کرنجال، کفر سیچه میگی؟ قاطی سیچه میکنی، سادسادوک؟

\n\n

خدا خش تو قرانش فرموده مو تمام امکانات وعلومه سی مخلوقم تهیه کردمه برن پی عقلشون، در خذمت خشون بگیرنش، اونا دنبال علم و تکنولوژی و اختراع  و امکانات سی رفاهه مردمشونن، از نعمت پرورگار بهره می یرن، ایی بهره بریه نویمو وش بگی دخالت تو کار خدا. ئی عین بهره مندی از الطاف حضرت ربه! یهو گف. مه غلوم تو که ایقه سرت تو همچی میره، سیچه ادعی پیغمبری نمیکنی؟؟؟!

\n\n

دشتشاویدم، گفتم مشکل ما همیه، می غربی یل پیغمبرلشون هواپیما و سی تی اسکن و لیزر و... ساختنه؟.... آغا مو خودو کرنجال گرمه بحثه اطاعت وعبادت و... اختراع و غرب بیدیم، که بانی مجت اومه بالی سرمون وگف عامو وا... شما خسسه تونم نواوی، کارحال و زندهی ندارین؟ ایسو که سیل دورمون کردیم تا پخچه فر نمیکنه؛ سیل ساتم کردم تا، شصو هشتاد دیقه و فاتحه رداویده، ملکیمه لنگ لنگی پام کردم گفتم، کرنجال؟ گف بگو تا یادت نرفته، گفتم، مسولل مانم مث ما دوته ین فقط گپ میزنن دیدی ما بسکه گپ زدیم....

\n\n

 

\n\n

*ماهنامه فکر شهر

\n

ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر