فکرشهر ـ کمال ابراهیم زاده: فضایی که الان دور ما را اشغال کرده است، فضای انتخابات است. البته منظور از فضای انتخابات، فضای انتخابهای تو نیست (با اینکه مسئله انتخابای تو هم هست، تو، ای خوانندهی وطن پرستِ آریایی)، بلکه... لازم نیست اینطوری حرف بزنم؟ باشه. خلاصه میکنم همه چیز رو. ما یک چیزی داریم به نام دموکراسی، که چیز خوبی است و به کمک این دموکراسی، مردم به حق خودشان میرسند و حقشان پایمال نمیشود و بقیه چیزایی که حسین بشیریه تو کتاب گذار به مردم سالاری گفته و این ها.
\n\n
این رو هم بدونید که تو ایران ما دو طیف فکری سیاسی داریم: یک طیف فکری به نام «اصولگرا» که خودتون برین بخونین ببینین چی هست؛ و یک طیف فکری دیگه به نام «اصلاحطلبی» به دنبال اصلاح ساختارهای سیاسی موجود در جامعهی ایران است و همینطور از مفاهیمی مانند « جامعهی مدنی»، «حقوق شهروندی» و «آزادی» به طور جد حمایت میکنند.
\n\n
به مدت بیش از 10 سال، مردم ایران مجبور بودند به کاندیداهایی رای بدهند که یا اصولگرا بودند، یا اصلاحطلب. اما خوشبختانه، بعد از مدتها مردم ایران این فرصت را یافتند که به کاندیداهایی رای بدهند که در دو طیف فکری سادهی «اصولگرایی» و «اصلاحطلبی» نمیگنجند و علی رغم عدم تایید صلاحیتهای شورای نگهبان (اگر به جای «رد صلاحیت» بگویید «عدم تایید صلاحیت»، کمتر دردتان میآید، میگویید نه، امتحان کنید)، مردم انتخابهای بسیار گسترده تری نسبت انتخاباتهای گذشته دارند و طیفهای بسیار زیادی از کاندیداها در انتخابات حضور یافته اند. این طیفها را میتوان به این شکل خلاصه کرد:
\n\n
1) اصولگرایان متمایل به اصلاحات.
\n2) اصلاحطلبان متمایل به اصولگرایی.
\n3) مستقلان متمایل به اصلاحطلبی.
\n4) مستقلان متمایل به اصولگرایی.
\n5) اصولگرایان رادیکال.
\n6) اصلاحطلبان رادیکال (از معدود افرادی که با این طیف فکری در انتخابات حضور دارند، عمهی یکی از دوستان من هستند. برای رای دادن به ایشان هم باید به حوزهی شوهر عمهی یکی دیگر از دوستان من بروید).
\n7) مستقلان رادیکال.
\n8) علی مطهری.
\n9) پوپولیستان متمایل به اصلاحات.
\n10) پوپولیستان متمایل به اصولگرایی (فکر کردن زیاد در مورد اینکه چطور چنین افرادی وجود دارند، منجر به تباهی نورونهای قطعههای پیشانی مغز خواهد شد).
\n11) هر چی تو بگیهای متمایل به پیروز شدن در انتخابات از هر راهی که به ذهنت برسه.
\n12) آقا به من رای بده تا طیف مقابل رای نیاره ها.
\n13) اصولگرایانی که با اینکه تا استخوان اصولگرا هستند، اصلاحطلب به نظر میرسند.
\n14) اصلاحطلبانی که با اینکه تا استخوان اصولگرا هستند، کماکان اصلاحطلب به نظر میرسند (تا این حد که حتی من هم با اینکه میدونم این کاندیدا ها تا استخون اصولگران، نمیتونم اینجا بهشون بگم اصولگرا، بهشون میگم اصلاحطلب).
\n15) اصلاحطلبانی که از رییس دولت اصلاحات و چند نفر دیگه اعلام برائت کردن، ولی ته دلشون با اوناست.
\n16) اصلاحطلبانی که برای اینکه عدم تایید صلاحیت نشن، از رییس دولت اصلاحات و چند نفر دیگه اعلام برائت کردن و ما الان موندیم که دلشون با کیه آخر. هر چیام ازشون می پرسیم برای ریاست مجلس به کی رای میدی؟ میگه به عارف. حالا شما هر چی میخواین بگین، بگین، ولی من تو کتم نمیره این قضیه.
\n17) اصولگرایانی که از رییس دولت اصلاحات و چند نفر دیگه اعلام برائت کردن، در حالی که... خو عزیز دل من تو اصولگرایی، کی گفت کارای اصلاحطلبا به تو ربطی داشته؟ چرا کاری میکنی که من دستهی 17 ام رو بهت بچسبونم؟ والا اگه الان تو نبودی من متنم نصف اینی که الان نوشتم میشد.
\n18) اصلاحطلبانی که هنوز نتوانستهاند با این مسئله که تایید شدهاند کنار بیایند و الان در مرحله ی «انکار» هستند و باید با این مسئله کنار بیایند که به اصول گرایان تبدیل شدهاند و به مرحله ی «پذیرش» برسند.
\n19) اصولگرایانی که هنوز نمی دانند تایید شده اند. این اصولگرایان خودشان مسئلهای نیستند، ولی آشنایان و فامیلهایشان آدم های بزرگیاند که توانستهاند تایید شدنشان توسط شورای نگهبان را از همان اول تشخیص بدهند (می توان در همین شورای نگهبان هم کاری برایشان پیدا کرد).
\n\n
از طرفی، باز هم خوشبختانه، مردم ایران در این انتخابات میتوانند راحت تر از انتخاباتهای گذشته، گزینهی مطلوب خود را پیدا کنند. چطور؟ اینطور که در این انتخابات برای اولین بار لیستهایی در سایتها و روزنامهها و شبکههای اجتماعی و شبکههای پشت پرده و شبکههایی رمزشون یا چهار تا صفره یا یک دو سه چهار پخش شده است که به مردم کمک میکند کاندیدهای موجود را در دستههای جدیدی، دسته بندی کنند و بنا بر این دسته بندی جدید، رای خود را در صندوق بیندازند. به کمک این لیستها میتوان کاندیداها را به دستههای زیر تقسیم کرد:
\n\n
1) در لیست آمدههایی که نمیبایست در لیست میآمده اند.
\n2) در لیست نیامدههایی که باید در لیست میآمدند.
\n3) در لیست آمدههایی که در لیستهای بقیه هم هستند.
\n4) در لیست آمدههایی که در یکی از لیستهای بقیه نیستند.
\n5) در لیست آمدههایی که در هیچ کدام از لیستهای بقیه نیستند.
\n6) در لیست آمدههایی که آدم دلش نمیره بهشون رای بده.
\n7) در لیست نیامدههایی که آدمای خوبی انا، ولی چون هیچ کی بهشون رای نمیده، منم بهشون رای نمیدم.
\n8) در لیست آمدههایی که حداقل استانداردهای لازم رو هم ندارن، ولی خداییش من الان نمیدونم بهش رای بدم یا نه.
\n9) در لیست نیامدههایی که حداقل استانداردهای لازم رو هم ندارن، ولی من بمیرم هم به اون در لیست آمدههایی که حداقل استانداردهای لازم رو ندارن رای نمیدم، پس به این رای میدم.
\n10) در لیست نیامدههایی که چون تا من رسیدم به من کباب داد (در حالی که همین شب قبلش داشت به همه جوجه کباب می داد) و برای همین من بهشون رای نمیدم.
\n11) در لیست نیامدههایی که صدای بلندگوشون اون قدر بلنده که صدای آهنگ بقیهی در لیست نیامدهها رو نمیشه شنید.
\n12) در لیست نیامدههایی که... دایی، داری اشتباه میکنی. این دوره باید به اصلاحطلبا رای بدی. تو رو خدا از ستاد بیا بیرون.
\n\n
امیدواریم با گستردگی فراوانی که در بین طیفهای فکری موجود در انتخابات به وجود آمده است و همینطور لیستهای فراوانی که در دستان مردم وجود دارند، انتخاباتِ (به معنی انتخابهای) خوبی در پیش داشته باشیم و منِ نویسندهی این نوشته هم امیدوارم که در این انتخابات، توی خواننده هم انتخابات (یعنی انتخاب های تو) درست باشن.
\n\n
نکته: متن بالا به شکلی نوشته است که از نظر سیستماتیک هیچ فرد، تشکل، یا چیزی نمیتواند از آن شکایت قانونی کند. در هر جا که به گروهی طعنه ای زده شده است، در خط بعدی، به گروه مقابلش (یا اولین گروه دَمِ دست) نیز طعنه ای زده شده است. پس خواهشا شکایتی نکنید که نه وقت من هدر برود، نه وقت خودتان. متشکر.
\n