جمعه ۰۷ دی ۱۴۰۳
جستجو
کد خبر: ۲۰۰۰۹۵۷
پنجشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۲ - ۱۱:۱۷

فکرشهر: پاییز سال قبل مرد جوانی به نام مهیار با مراجعه به پلیس آگاهی مدعی شد از همسرش به نام میترا به خاطر ارتباط با مردان غریبه شکایت دارد.

به گزارش فکرشهر از همشهری، پاییز سال قبل مرد جوانی به نام مهیار با مراجعه به پلیس آگاهی مدعی شد از همسرش به نام میترا به خاطر ارتباط با مردان غریبه شکایت دارد.

او در توضیح ماجرا با ارائه مدارکی که ادعایش را ثابت می‌کرد به مأموران گفت: چهار سال پیش با میترا ازدواج کردم. اوایل زندگی خوبی داشتیم، اما کم‌کم به رفتار‌های همسرم مشکوک شدم. از آنجا که به خاطر کارم مجبور به سفر بودم تصمیم گرفتم چند دوربین مداربسته به صورت نامحسوس در نقاط مختلف خانه‌ام نصب کنم و رفتار همسرم را زیرنظر داشته باشم. بعد از نصب دوربین‌ها مدام وضعیت خانه را به صورت آنلاین چک می‌کردم تا اینکه یک روز صبح دیدم ساعتی پس از خروج من از خانه پسر جوانی به خانه‌ام رفت و از رفتار صمیمانه‌اش با میترا فهمیدم بار اولی نیست که به خانه‌مان آمده است. همان موقع خواستم با پلیس تماس بگیرم، اما ترجیح دادم پیش از آنکه موضوع را از طریق قانونی پیگیری کنم حرف‌های همسرم را بشنوم.

بعد از پایان ساعت کاری‌ام به خانه رفتم، اما وقتی دوباره دوربین‌ها را چک کردم این‌بار دیدم مرد جوان دیگری به خانه‌مان رفته است. آنجا بود که مطمئن شدم همسرم با مردان متعددی در ارتباط است. خشم و عصبانیتم حد و مرزی نداشت؛ بلافاصله با پلیس تماس گرفتم و مأموران کلانتری همسرم و آن مرد غریبه را که نامش خسرو بود دستگیر کردند. حالا هم پرونده در کلانتری در جریان است و برای پیگیری روند رسیدگی به آن به پلیس آگاهی آمده‌ام.

پس از آن مهیار فیلم‌های ضبط شده از دوربین‌های مداربسته را به پلیس تحویل داد و مأموران آگاهی به ردیابی متهم پرداختند که صبح به خانه شاکی رفته بود، اما نتوانستند او را شناسایی کنند.

با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۲ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در دادگاه چه گذشت

در ابتدای جلسه شاکی به جایگاه رفت و گفت: رابطه من و همسرم آنقدر خوب بود که هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم بخواهد به من خیانت کند. اگر رفتار‌های مشکوکی انجام نمی‌داد شاید هیچ‌گاه متوجه کارهایش نمی‌شدم. این اواخر آنقدر به دنبال ساعت دقیق رفت و آمدم بود که به او شک کردم. البته اوایل خیال می‌کردم نگرانم می‌شود و این سؤال‌ها به خاطر آن است که من را دوست دارد. باور کنید وقتی دوربین‌ها را نصب می‌کردم با خودم گفتم اشتباه می‌کنم و باید از همسرم به خاطر این سوء‌ظن عذرخواهی کنم، اما حالا برایش درخواست اشد مجازات دارم.

پس از آن میترا به جایگاه رفت و در دفاع از خودش عنوان کرد: برخلاف ادعای همسرم ما اصلاً رابطه خوبی با هم نداشتیم. مهیار به واسطه کارش فقط چند روز در ماه تهران بود و همیشه به شهرستان‌های مختلف سفر می‌کرد و من بیشتر مواقع تنها بودم. اگر هم به خانه می‌آمد وقتی برای من نداشت. واقعاً یادم نمی‌آید در این مدتی که با هم ازدواج کرده بودیم یک روز به من محبت کرده باشد. در نهایت رفتارهایش باعث شد به توجه مردان دیگر دلخوش شوم.

سپس خسرو به جایگاه رفت و گفت: نمی‌دانستم میترا متأهل است و وقتی با هم آشنا شدیم به من گفت مطلقه است و در یک باشگاه ورزشی مربی است. وقتی مأموران دستگیرم کردند تازه متوجه شدم این زن به من دروغ گفته و متأهل است.

پس از اظهارات متهمان، قضات پایان جلسه را اعلام کردند و برای صدور رأی وارد شور شدند و با توجه به مدارک موجود در پرونده، میترا را به اعدام و خسرو را به شلاق محکوم کردند.

ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر