فکرشهر: پلیس در تحقیقات خود در ماجرای قتل یک پسر نوجوان به دختر ۱۳ سالهای رسید که جزئیات قتل را شرح داد.
به گزارش فکرشهر از ایران، حدود ساعت ۲۳ شب نوزدهم آذر فریاد و جیغهای چند نوجوان که هر کدام به سویی میگریختند، ساکنان کوچه بشارت در خیابان بهمن ۲۶ را از منازل بیرون کشید. رهگذران و اهالی محل وحشتزده پیکر خونآلود نوجوان ۱۷ ساله را دیدند که نقش بر زمین شده بود. دقایقی بعد صدای آژیر نیروهای امدادی در محل پیچید و امدادگران پیکر نیمه جان بنیامین را در حالی به مرکز درمانی انتقال دادند که او نتوانست از انگیزه نزاع خونین سخن بگوید، اما شواهد امر به گونهای رقم خورده بود که حکایت از ماجرای زورگیری داشت.
از سوی دیگر تلاشهای کادر درمانی بیمارستان شهید هاشمی نژاد برای نجات جان بنیامین به نتیجه نرسید و او بر اثر عوارض ناشی از اصابت تیغه چاقو به قفسه سینه اش جان سپرد. طولی نکشید که خبر جنایت هولناک در بیسیمهای پلیس پیچید و بدین ترتیب گروهی از نیروهای انتظامی به سرپرستی مستقیم سرهنگ روح ا... شجاعی (رئیس کلانتری خواجه ربیع) عازم محل وقوع جنایت شدند و ماجرا را به قاضی ویژه قتل عمد مشهد اطلاع دادند.
هنوز یک ساعت از این نزاع مرگبار نگذشته بود که قاضی (محمود عارفی راد) به همراه گروهی از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی به طرف مرکز درمانی حرکت کرد و در مسیر بیمارستان در حالی دستورات محرمانهای را برای آغاز تحقیقات جنایی به عوامل انتظامی داد که هر لحظه تاخیر در شروع ردزنیهای اطلاعاتی احتمال داشت مسیر تحقیقات با مشکلاتی همراه شود، بنابراین گروهی از افسران تجسس کلانتری خواجه ربیع نیز به کارآگاهان جنایی پیوستند و در دو گروه مشترک بررسیهای پلیسی را آغاز کردند.
تحقیقات میدانی بیانگر آن بود که عاملان نزاع مرگبار در همان محل سکونت دارند، چراکه مشخصات ظاهری که شاهدان از نوجوانان مذکور میدادند با آنچه در بازبینی دوربینهای مداربسته و رصدهای اطلاعاتی به دست آمده بود، کاملا مطابقت داشت.
در همین حال با حضور قاضی محمود عارفی راد تحقیقات جنایی وارد مرحله جدیدی شد و نیروهای مشترک آگاهی و کلانتری به سرنخهایی از حضور یک دختر نوجوان در صحنه درگیری رسیدند که با شناسایی این دختر ۱۳ ساله گره کور این جنایت گشوده شد. او که از بستگان نزدیک مقتول بود ماجرای این نزاع مرگبار را به «متلک بچگانه» گره زد و گفت: من و بنیامین (مقتول) برای خرید شارژ گوشی از خانه خارج شدیم، اما درون کوچه با چند نوجوان برخورد کردیم که به من متلک گفتند.
وی ادامه داد: بنیامین هم که عصبانی شده بود به آنها اعتراض کرد، ولی یکی از آنها به او گفت ما به تو کاری نداشتیم با آن دختر بودیم (که منظورشان من بودم)، ولی بنیامین به آنها گفت آن دختری را که میگویید از بستگان من است و همین موضوع به درگیری بین آنها انجامید که در این میان جوانی با کاپشن سفید چاقو را بیرون کشید و در حالی که دوست او ضربهای با گوشی تلفن همراه به سر بنیامین زد او هم تیغه چاقو را در قفسه سینه بنیامین فرو برد.
بر اساس گزارش با اظهارات این دختر بی درنگ عملیات شبانه برای دستگیری نوجوانی با کاپشن سفید شروع شد.
ساعتی بعد نیروهای انتظامی نوجوانی را در داخل یکی از منازل اطراف دستگیر کردند که لباسهای خون آلود او زیر نور چراغ برق نمایان شد. ادامه بررسیها نشان داد که این نوجوان همان «سلمان» متهم به قتل است که در ادامه بازرسیها کاپشن سفید مارک دار وی نیز پیدا شد و با اعتراف وی ۳ تن دیگر از عاملان این نزاع خونین شناسایی و با دستورات قاضی «عارفی راد» دستگیر شدند.
با انتقال متهمان به کلانتری خواجه ربیع تحقیقات تخصصی از آنان در حضور قاضی شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد ادامه یافت و مشخص شد که «سلمان» ضربه چاقو را به قفسه سینه «بنیامین» وارد کرده است.
اما این نوجوان ۱۷ ساله در اعترافات خود انگیزه دیگری برای وقوع این جنایت هولناک بیان کرد و گفت من و بنیامین با یکدیگر دوست بودیم و قبل از این حادثه به همراه دوستان دیگرمان به پارک رفتیم. آنجا بنیامین محتویات جیبش را خالی کرد و به یکی از دوستانش سپرد تا از سرویس بهداشتی استفاده کند. من هم به یکی از سرویسهای بهداشتی رفتم، اما وقتی بیرون آمدم کسی آنجا نبود و لوازم بنیامین هم درون سنگ سرویس افتاده بود به همین خاطر بنیامین نزد من آمد و چاقوی خودش را طلب کرد.
وی ادامه داد: من هم از وجود چاقو اظهار بیاطلاعی کردم، ولی او جیبهای مرا بازرسی کرد که خیلی به من برخورد و ناراحت شدم. با وجود این وقتی به خانه بازگشتم او دوباره به در منزلمان آمد و مدعی شد که باید چاقویش را بدهم این بود که مشاجرهای بین ما شروع شد که به دعوا انجامید و او با برادرش تماس گرفت. من هم به دوستانم زنگ زدم که چند نفر آمدند و دوباره با هم درگیر شدیم که در این میان من چاقو کشیدم تا او را بترسانم، ولی در زمان درگیری چاقو به قفسه سینهاش فرو رفت و من هم از ترس فرار کردم، اما زمانی که در خواب بودم ماموران را بالای سرم دیدم و تازه فهمیدم که بنیامین کشته شده است.
در پی اعتراف صریح این نوجوان دستور انتقال وی به پلیس آگاهی خراسان رضوی از سوی مقام قضایی صادر شد و بدین ترتیب تحقیقات فنی در حالی توسط سرهنگ محمد مرادی (افسر پرونده) ادامه یافت که هنوز انگیزه اصلی این جنایت هولناک در هالهای از ابهام قرار دارد.