فکرشهر: فراز نوشت: «ازدواج»، یکی از موضوعات داغ است که امروزه در خانوادهها و حتی در سطح جامعه به صورت وسیعی به آن پرداخته میشود. با کاهش جمعیت و تغییر رویکرد دولتها، شعار «فرزند کمتر، زندگی بهتر» جای خودش را به «فرزند بیشتر، نشاط بیشتر» داده است. از سویی مشکلات اقتصادی و معیشتی مثل تامین مسکن و عدم امنیت شغلی، سبب کاهش تمایل جوانان به ازدواج شده است. در نتیجهی این شرایط، شاهد کاهش آمار ازدواج هستیم.
علیرغم تبلیغات گستردهای که از سوی دولت و نهادهای مربوطه در رابطه با ازدواج و فرزندآوری صورت گرفته، همچنان تغییری در روند کاهش ازدواج مشاهده نمیشود. در ارتباط با این موضوع روزنامه اینترنتی «فراز» با «مهدی ملکمحمد» متخصص و مشاور ازدواج گفتگو کرده است.
مهدی ملکمحمد در رابطه با موضوع ازدواج به «فراز» میگوید: «وقتی درجامعهای اقتصاد دچار مشکل شود به نوعی جامعه نیازهای اولیهاش مطرح میشود. برای مثال نیاز به غذا، سرپناه و..، اما این نیازها خودش را در حوزههای دیگر هم نشان میدهد. ما فقط این نیاز را در حوزه اقتصاد نمیبینیم. یکی از موضوعاتی که تغییر میکند شیوهی همسرگزینی است. همسرگزینی به نوعی در جنس مرد بر اساس میزان سلامتی شخصی است که میخواهد با او ازدواج کند. زیرا در نگاه اولیه انسان، انسانها برای تولید مثل ازدواج میکنند».
او ادامه داد: «ملاک ازدواج زنها قدرت مرد بوده؛ برخلاف اینکه برای مردها تکثیر نسل مهم است برای زنها حفظ نسل مهم است. این موضوع ازگذشته از یک مرد قدرتمند بر میآید. اما در دنیای مدرن امروز این موضوع شکل دیگری گرفته، ولی با همان ماهیتی که در گذشته بودهاست. زیبایی و فرم بدنی زنها در دنیای امروز، برای مردها اهمیت بیشتری دارد. مردها آگاه نیستند که چرا جذب یک زن زیبا میشوند، اما در نگاه تکاملی چهره زیبا نشان از سلامتی میدهد. از دید زنها در دنیای امروز مردی که پول داشته باشد قدرتمند است. کسی که بتواند ار عهده یک زندگی برآید».
در این بین، نکته قابل توجه این است که هرچه مشکل اقتصادی در یک جامعه بیشتر شود، سبک زندگی مردم نیز تغییر میکند. یکی از پیامدهای مشکلهای اقتصادی، افزایش فاصله سنی زوجها است. در واقع مسائل اقتصادی یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار در انتخاب همسر توسط دختران متولد دهه ۷۰ و ۸۰ و فرزندآوری نیز از دغدغههای مردان متولد دهه ۶۰ است.
این مشاور حوزه ازدواج در این باره گفت: «وقتی که مسائل اقتصادی مطرح میشود، جامعه خیلی شبیه جامعه انسانهای نخستین عمل میکند. هرچقدر که نیازهای اولیه ما بیشتر برآورده شود در اینجا ملاک زیبایی و قدرت اهمیت بیشتری پیدا میکند؛ بنابراین مردها به دنبال دخترانی میروند که سن بسیار پایینتری داشته باشند و دختران در دهه ۸۰ و اواخر دهه ۷۰ به دنبال ازدواج با مردی که بتواند از عهده مخارج یک زندگی برآید، میروند. اما در جامعه فعلی پسران دهه ۸۰ و یا ۷۰ به ندرت از پس این مخارج بر میآیند».
ملکمحمد ادامه داد: «از دید دیگر گزینههای مطرح هم به این موضوع فضا میدهد. به این معنی که پسران دهه ۶۰ زیادی هستند که در دوره ۲۰ تا۳۰ سال زندگی به دلیل مسائل اقتصادی نمیتوانستند ازدواج کنند. البته بخشی از این پسرها ازدواجی داشتهاند؛ اما به دلایلی مانند مشکلات اقتصادی و فرهنگی جدا شده و در حال حاظر مجدد میخواهند ازدواج کنند. گزینه مناسب این افراد هم، دخترانی با فاصله سنی زیاد میشود».
این تغییر روند زندگی باعث افزایش ازدواج مردان متولد دهه ۶۰ با دختران متولد دهه ۷۰ و ۸۰ شده، اما از سویی دیگر سبب کاهش ازدواج در مردان متولد دهه ۷۰ و ۸۰ و دختران متولد دهه ۶۰ شدهاست. شاید همین موضوع یکی از دلایلی باشد که ما هر روز شاهد کاهش نرخ ازدواج هستیم.
مهدی ملکمحمد متخصص این حوزه با بیان اینکه افزایش فاصله سنی ازدواج منجر به بازتولید این روند در سالها و نسلهای بعد میشود، گفت: «دختران دهه ۸۰ هم طبیعتا در یک برزخی قرار دارند که پسران هم سن آنها و یا با اختلاف سه و چهار سال نمیتوانند در انتخاب آنها به عنوان یک خواستگار وجود داشته باشند. زیرا پسران این دهه از لحاظ مسوولیتپذیری و یا اقتصادی که بیشتر از دید اقتصادی این مشکل وجود دارد، توان برآمدن از پس مسوولیت یک زندگی را ندارند. این شرایط ازدواج برای پسران دهه ۸۰ در سال ۱۴۱۰ مناسب میشود و انتخاب آنها نیز دخترانی با فاصله سنی ۱۰ سال کوچکتر میشود. به این ترتیب این پروسه همچنان ادامه و بازتولید میشود.»
او در این باره مثالی میزند: «به موردی در مرکز مشاوره برخورد کردیم که مراجعه کننده یک دختر دهه ۶۰ در وضعیت مالی نسبتا مناسبی بود. دو پسر دهه هفتاد از این دختر میخواستند که با او در ارتباط باشند. او حتی حاضر بود با آنها ازدواج کند، اما این دو پسر اصرار به رابطه دوستی تا ازدواج داشتند. چنین اتفاقاتی برای دختران دهه ۶۰ بسیار شایع و گسترده است. اگر از دید تکاملی به این موضوع نگاه کنیم، مردان دهه ۶۰ در بیشتر مواقع حاضر به ازدواج با این دختران نمیشوند. به دلیل جذابیتهای جنسی که ممکن است دختران دهه ۶۰ داشته باشند؛ امکان اینکه مورد توجه پسران کوچکتر از خود در دهه ۷۰ و ۸۰ برای یک رابطه دوستی و نه ازدواج قرار بگیرند، وجود دارد»
پرسش این است که چه بر سر زنان متولد دهه ۶۰ خواهد آمد؟ مساله دیگری که وجود دارد، گاهی هرچه سن افراد بالاتر میرود؛ ترغیب او به ازدواج نیز بیشتر میشود. برای مثال دستهای از این افراد که متولدین دهه ۶۰اند، نسبت به متولدین بعد از خودشان، دغدغهی بیشتری برای ازدواج پیدا کردهاند. این در حالی است که شاید با بالاتر رفتن سن در دختران، انتخابهای آنها محدود و گاهی نیز نادرست باشند. شاید هم همین مسائل باعث این شده است که متولدین دهه ۶۰ به این فکر کنند که به نوعی در جامعه رها شدهاند و آینده زندگی برخی از آنها در ارتباط با موضوع ازدواج نامعلوم باشد.
متخصص و مشاور حوزه ازدواج با بیان اینکه به این روند تجرد قطعی میگویند، گفت: «به این معنی است که دختران از سن ۴۰ به بالا و در پسران با اختلاف بالاتر، وارد دوره تجرد قطعی شدهاند. یعنی احتمال ازدواج این افراد بسیار پایین است. ما این نکته را در ارتباط با دختران مجرد دهه ۶۰ میتوانیم بگوییم. این به معنی ازدواج نکردن هیچ کدام نیست و فقط گفته میشود؛ برای اکثریت آنها ازدواج رخ نمیدهد».
ملکمحمد ادامه میدهد: «اگر در وضعیت گزینههای محدود، انتخاب اتفاق بیفتد، درصد درستیِ آن انتخاب هم کم میشود. اما در اصل وضعیت ازدواج موضوع رها شدهای است. به این دلیل که متولیان امر و نهادهای دیگر به اصول علمی این موضوع فکر نمیکنند. صرفا میخواهند با یک سری اقدامات نمایشی، بعنوان مثال وام ازدواج، بگویند ما به دنبال حل این موضوع هستیم. اما این موضوع با وام ازدواج حل نخواهد شد. برای متولدین هیچ دههای وام ازدواج حل کننده موضوع ازدواج نیست. این عددها نمیتوانند آغازگر یک زندگی باشند».
طرح افزایش جمعیت، تحکیم خانواده و ترغیب به ازدواج در سالهای گذشته در مجلس به تصویب رسیده است. راهکارهایی در این طرح ارائه شده، اما به گفته برخی متخصصان، این راهکارها علمی نیستند و به نتیجه نمیرسند. یکی از سیاستگذاریهایی که دولت پیرامون این موضوع انجام داده، در نظر گرفتن وام ازدواج به مبلغ ۵۰۰ میلیون تومان برای متولدین دهه ۶۰ است. اما همچنان طبق آخرین آمار به دست آمده، حدود یک میلیون و ۴۰۰ هزار مرد و ۸۳۰ هزار زن مجرد متولد ۶۰ در کشور وجود دارند. شاید به این معنا میتوان گفت، حتی وجود این وامها نیز آنها را به ازدواج ترغیب نکرده است.
مهدی ملکمحمد مشاور حوزه ازدواج در ارتباط با پرداخت وامهای ازدواج به «فراز» میگوید: «وامهایی که دولت برای ازدواج میگذارد یک کار بیهوده و بدون نتیجه است. شاید از هر هزار نفر در ارتباط با ۴ نفر این موضوع نتیجه بخش باشد. طبق گزارشهای داده شده، این وامها میتوانند ازدواج صوری را ترویج کنند. افراد برای دریافت این پول ازدواج صوری میکنند و بعد از هم جدا میشوند؛ بنابراین این موضوع با پول حل نمیشود. راهکار طلایی در ذهن من نیست که بگویم با این راهکار موضوع ازدواج دختران دهه ۶۰ حل میشود. این افراد دیگر نباید منتظر کسی باشند که به عنوان خواستگار سنتی از آنها خواستگاری کنند. شاید حضور در اجتماع، شانس این افراد را برای ازدواج افزایش دهد. اما باز هم متاسفانه این نکته که دختران دهه ۶۰ برای ازدواج با مردان جدا شده، همسر از دست داده و یا مردان مجرد دهه ۵۰ شانس بیشتری داشته باشند وجود دارد».
او در پایان با بیان اینکه هرچه تفاوت سنی افراد باهم بیشتر باشد؛ بیانگر دو دنیای متفاوت است و اتفاقاتی مانند خیانت، تنشهای خانوادگی شدید و انواع آسیبهای اجتماعی را رقم میزند، ادامه داد: «طبیعی است هرچه سن دو طرف به هم نزدیکتر باشد دنیاهای مشتنرکی را باهم دارند و اختلافات از این جهت کمتر میشود. ما در سالهای گذشته کمتر شاهد ازدواج با اختلاف سنی زیاد بودهایم. اما در سالهای اخیر، اختلاف سنی زیاد برای ازدواج بیشتر بوده است. این بحران ممکن است فقط برای امروز نباشد و ده سال دیگر خودش را نشان دهد که از این جهت نگران کننده است»
ازدواج شاید تنها یکی از مسائل مهمی باشد که امروزه صحبتها پیرامون آن زیاد شده است. حال باید دید تکلیف متولدانی که خواستار این موضوع هستند، اما به دلیل شرایط اقتصادی نامناسب از آن دوری میکنند، چه میشود. شاید اگر این افراد از شرایط اقتصادی مناسبی از جمله مسکن و کار برخوردار بودند، کمتر شاهد کاهش ازدواج و یا ازدواج با اختلاف سنی زیاد بودیم. همین موضوع شاید میتوانست حل کننده ازدواج افرادی باشد که در دهه ۶۰ قرار دارند و به میانسالی نزدیک میشوند.