
فکرشهر: والتر راسل مائد، ستون نویس مشهور وال استریت ژورنال نوشت: همانطور که فیلم «استاد و فرمانده» که بر اساس رمانهای تاریخی خارقالعاده پاتریک اوبرایان ساخته شده، به ما یادآوری کرد، کلید پیروزی در عصر دریاها داشتن مزیتی بود که ملوانها آن را «جهت هوا» نامیدند. در واقع، به لطف جهت باد، یک طرف میتوانست زمان و سرعت نبرد را تعیین کند. یعنی وقتی میخواستید با ناوگان دشمن درگیر شوید، باد به شما اجازه نزدیک شدن میداد و وقتی میخواستید عقب نشینی کنید، باد مانع از نزدیک شدن دشمن میشد.
به گزارش فکرشهر از انتخاب، در ادامه این مطلب آمده است: چیزی که این روزها در خاورمیانه مشخص است این است که ایران برگ برنده «جهت هوا» را در اختیار دارد. ایران هر زمان و هر کجا که بخواهد میتواند جرقه بحران بزند و همچنین میتواند به میل خود تنش را کاهش دهد. از عراق گرفته تا لبنان و غزه تا دریای سرخ، ایران و نیروهای نیابتیاش میتوانند در هر جایی بحرانی فوری ایجاد کنند و آمریکا را مجبور کنند تا براساس جدول زمانی ایران پاسخ دهد.
حتی زمانی که تیم بایدن مانند هفته قبل، به حملات ایران با قدرت پاسخ داد، تهران اساساً کنترل را در دست داشت. دولت امریکا به جای اینکه به این فکر کند که چگونه پیامی غیرقابل انکار را ارائه دهد که بازدارندگی را در سراسر خاورمیانه احیا کند، برای یافتن یک استراتژی تلافی جویانهی ظریف تلاش کرد؛ یعنی به اندازه کافی قوی باشد تا جمهوریخواهان، آن را در داخل ضعیف نخوانند و آنقدر ضعیف که ایران نتواند در مقابل، دست به تشدید تنش نزند.
اگر ایالات متحده نتواند ابتکار عمل سیاسی و نظامی را از تیم تهران بگیرد، ایران به بازی در خاورمیانه مانند نواختن پیانو ادامه خواهد داد و پرزیدنت بایدن تا پایان زمان ریاستجمهوری خود به ساز تهران به رقصیدن ادامه خواهد داد.
ادبیات میتواند تصویر مفید دیگری برای توصیف اوضاع سیاست خاورمیانهای آمریکا در این دوره جدید تنش و جنگ ارائه میدهد. پادشاه تئودن مسن را در «ارباب حلقهها» به خاطر دارید؟ فردی که مشاورانش، منطق ناامیدی را در گوشهای پیرش زمزمه میکنند.
آنها به او میگفتند، «سارومان»، جادوگر خطرناکی که در نزدیکی مرزهای تئودن ارتش و استحکامات میسازد، اهداف محدودی دارد و شما میتوانید با او کار کنید. علاوه بر این، شما نمیتوانید او را شکست دهید. به او میگفتند؛ بله، به رغم همه استدلال ها، در پایان کار، تنش زدایی با سارومان بهترین امید شما را برای صلح منطقهای ارائه میدهد.
در تمام دوران اوباما و دوباره در سالهای بایدن، وادادگان و حامیان ایران در جهت منافع تهران، بی سر و صدا تحرکاتی از خود بروز میدادند. همزمان، متحدان ایران در سراسر خاورمیانه ایجاد مشکل کردند. در همین حال، ایران به تلاش خود برای دستیابی به سلاحهای هستهای و موشکها ادامه دادند. به گفته یک تحلیلگر برجسته، آنها میتوانند ظرف چند روز یک بمب و ظرف چند هفته یا چند ماه یک زرادخانه هستهای قابل توجه بسازند.
پادشاه تئودن که طلسم شده بود نهایتا به هوش آمد و آن مشاور خاص را برکنار کرد و کشورش را دوباره به سوی نور هدایت کرد. آیا آقای بایدن از خواب بیدار میشود و متوجه میشود که آمریکا و متحدان ما در خاورمیانه چقدر با خطر روبرو هستند؟ آیا او متوجه هست که نیروهای پرانرژی و بسیج کننده ایدئولوژی جهادی با ایران متحد شده اند؟ و اینکه اگر آنها به طور قطعی شکست نخورند، در سراسر منطقه و جهان سر بر میآورند و آمریکاییها را در داخل کشور به خطر میاندازند و منابع و توجهات را از مبارزات ما علیه جاه طلبیها و تواناییهای رو به رشد رقبایی مانند روسیه و چین منحرف میکنند؟
در حال حاضر، آقای بایدن نیمه بیدار به نظر میرسد. او اکنون متوجه شده است که عربستان سعودی و ولیعهد محمد بن سلمان منزوی نیستند. حوثیها هستند که بازیگران بدی هستند که واشنگتن و متحدانش باید آنها را مهار کنند. گذار انرژی، باعث نمیشود که نفت و گاز خاورمیانه به سیاست جهانی نامربوط باشد. وجود حماس، صلح منطقه را تهدید میکند. ایران علاقهای به مذاکره جدی با آمریکا ندارد و نیروی اصلی پشت بحران منطقهای است.
اما این تنها آغاز ماجراست. تا زمانی که ایران تصور میکند بدون اینکه با خطر پاسخ ویرانگر آمریکا مواجه شود، میتواند بحرانها و جنگها را در سراسر منطقه به راه بیندازد، تهران همچنان کاری خواهد کرد که آقای بایدن به ساز آنها برقصد.
تا زمانی که رئیس جمهور متوجه نباشد که باید در رقابت با ایران، برگ برنده و ابتکار را به دست گیرد، همچنان نیمه بیدار خواهد ماند.
این فقط مشکل خاورمیانه نیست. قدرتهای بزرگتر، قدرتهای کوچکتر و گروههای تروریستی واکنش آمریکا به مجموعهای از اقدامات تهاجمی ایران و «محور مقاومت» را تماشا میکنند. اگر قرار است ثبات بازگردد، باید با یک انقلاب روانی در خاورمیانه آغاز شود. ایران باید یاد بگیرد که از آقای بایدن بترسد، بیش از انکه او از ایران بترسد.
این معیاری است که با آن باید موفقیت حملات تلافی جویانه رئیس جمهور در خاورمیانه را بسنجیم. آیا این حملات قدرت بازدارندگی آمریکا را بازگرداند؟ آیا این حملات، موازنه وحشنت را در خاورمیانه تغییر داده اند؟
اگر چنین است، پس آرامش و آسودگی ممکن است برگردد. اگر نه، تیم بایدن در واقع در حال آب در هاون کوبیدن است.