علی قلب غدیر خم نوشتند
به باران و بهارانش سرشتند
نهال پاک سرسبز ولایت
به آن خاکی که میبایست کشتند.
•••••••••••••••
ولایت انتخاب از سوی دادار
که در نطق پیمبر گشت اظهار
عنایاتی که ایزد برعلی کرد
نسازد منکرش انسان هشیار.
•••••••••••••••
علی سرچشمهی نور خداوند
که درب قلعهی خیبر درافکند
نماد اعتلای قدرت حق
که از او حضرت باریست خرسند.
•••••••••••••••••
نمیگنجد علی در تز گفتار
به تمدیحش همین باشد سزاوار
که ختم المرسلینش جانشین کرد
به امر شامخ یزدان دلدار.
••••••••••••••••
دلت را بارور با عشق او کن
فضای دل به عشقش مشک ـ بو کن
علی مشکل گشا با لطف حق است
به حلِّ مشکل او را جستجو کن.
•••••••••••••••••
شراب ناب عشقش لذّت دل
زهی، قلبی که شد آن باده شامل
چو خورشیدی بود برق وجودش
که حلال است بر دریای مشکل.
•••••••••••••
علی حقّ و امیرالمومنین است
بدون نام او بی پایه دین است
به ظاهر گرچه حقّش غصب کردند
ولی او در حقیقت جانشین است.
•••••••••••••••
چه غصبی بُرد مطرود ضلالت
به ظاهر بُرد و در باطن رذالت
علی مستوجب نور ولایت
که باشد درّ دریای جلالت.
•••••••••••••••••
اگر هم یافت غاصب حکمرانی
دمی هم شاد شد در زندگانی
ولیکن بعد مرگ نحس اسفل
شود لعنت نصیبش جاودانی.