پنجشنبه ۲۷ دی ۱۴۰۳
جستجو
آخرین اخبار سیاست
مطالب بیشتر
فکرشهر: سالا در مورد شرایط بازداشت خود در اوین، سخت‌ترین موضوع را «سکوت و سلول انفرادی» عنوان می‌کند و ادامه می‌دهد: در آنجا خلأ خواب از بین می‌رود، جایی برای رویا نیست و ساعت‌ها به اندازه هفته‌ها می‌شود...
کد خبر: ۲۰۱۲۳۹۵
چهارشنبه ۲۶ دی ۱۴۰۳ - ۲۰:۴۶

فکرشهر: «چیچیلیا سالا» خبرنگار ایتالیایی که اخیرا به مدت ۳ هفته در ایران بازداشت شده بود، پادکستی از تجربیات و خاطرات سفرش به ایران منتشر کرده است. قسمت اول این پادکست زمانی منتشر شد که چیچیلیا هنوز بازداشت نشده بود. الحره بخش‌هایی از این پادکست را ترجمه کرده است که رویداد ۲۴ به نقل از این رسانه عربی آن را منتشر می‌کند.

«مسافران محترم، این اعلان آخر پیش از بلند شدن هواپیما به سمت تهران است.» با این صدای ضبط شده در فرودگاه رم، نخستین قسمت از پادکست «کورا» آغاز می‌شود.

به گزارش فکرشهر از رویداد ۲۴ ،چیچیلیا سالا، خبرنگار ایتالیایی که طی سفر اخیرش به تهران در ۱۹ دسامبر بازداشت شده بود، این پادکست را تهیه کرده است. وی این پادکست را پیش از بازداشتش در ایران که ۳ هفته طول کشید، آماده کرده بود.

سالا در این پادکست می‌گوید که پس از انتخاب مسعود پزشکیان به عنوان رئیس جمهور ایران توانسته بود ویزای خبرنگاری ورود به ایران را دریافت کند، اقدامی که طی ۲ سال گذشته بسیار دشوار بوده است. سالا ۲۹ ساله امیدوار بود که با دوستان و افرادی که در سفر ۲ سال پیشش به ایران با آنها ملاقات کرده بود، بار دیگر دیدار کند.

او در ادامه این پادکست به تغییراتی که در ایران طی ۲ سال گذشته و از زمان آخرین سفرش به کشور، مشاهده کرده بود، می‌پردازد و می‌گوید: از آخرین سفرم به ایران سه چیز تغییر کرده است.

نخست اینکه زنان بسیاری را دیدم که بی حجاب بودند و برایشان هم مهم نبود که یک خارجی از آنها عکس بگیرد. این در حالی است که دوربین‌های دیجیتالی در مناطق مهم نصب شده‌اند که همه چیز را ضبط می‌کنند و سیگنال‌های خاصی را درباره زنان بی حجاب به پلیس ارسال می‌کنند. دوم اینکه ایران مورد حمله موشکی اسرائیل قرار گرفته و نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل چندین پیام درباره حکومت ایران برای مردم این کشور ارسال کرده است و سوم اینکه برای نخستین بار طی ۲۰ سال گذشته یک رئیس جمهور اصلاح طلب در ایران برسرکارآمده است.

سالا در ادامه این پادکست روایتگر زندگی یک دختر ایرانی ۲۰ ساله به نام دیبا می‌شود و با اشاره به زندگی این دختر گریزی به مساله حجاب زده و می‌گوید: صد‌ها زن ایرانی برای نداشتن حجاب باید جریمه پرداخت بدهند. بر اساس قانون «عفاف و حجاب» که در زمان ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی تصویب شده بود، افرادی که جریمه را پرداخت نکنند به حبس محکوم می‌شوند. اما پزشکیان رئیس جمهورکنونی ایران نارضایتی خود را از این قانون ابراز کرده و در جریان مبارزات انتخاباتی خود گفته بود که دولت نمی‌تواند برخی چیز‌ها را بر زنان تحمیل کند.

در بخش دیگری از این پادکست، سالا همراهانش را به اواخر دهه هفتاد برده و در اپیزودی با عنوان «آلبوم عکس خانواده محور مقاومت» می‌گوید مهمان کسی بوده که از اولین فرماندهان ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بوده و به مدت ۴۵ سال در ساختن «محور مقاومت» مشارکت داشته است.

سالا چند ساعت در خانه حسین کنعانی میهمان بوده و به همراه وی، آلبوم عکس خانواده مقاومت را ورق زده که تصاویری از فعالیت حزب الله و حماس در لبنان، غزه، یمن و سوریه را نشان می‌داد.

سالا در این آلبوم تصاویری از کنعانی و دیگرمقام‌های ارشد ایران و حزب الله از جمله سید حسن نصرالله و امیرعبداللهیان نیز مشاهده کرد. کنعانی درباره تصویر مشترکی از خود و قاسم سلیمانی نیز میگوید که آشنایی آنها به ۴۴ سال پیش و زمانی که وی بر کار سلیمانی نظارت می‌کرد تا زمانی که بعد‌ها وی به مشهورترین فرمانده ایرانی درمنطقه تبدیل شد، برمی‌گردد.

وی درادامه به هنر و ابتکار در تحولات اخیر ایران اشاره کرده و سراغ زینب موسوی یک کمدین معروف ایرانی رفته و می‌گوید: زینب واقعا خنده دار است تا حدی که صفحه اینستاگرام وی را بسته‌اند.

سالا در حالی که در هتل بود و برای رفتن به فرودگاه تهران برای بازگشت به ایتالیا آماده می‌شد، بازداشت شد. ماموران پلیس به اتاق وی رفته و او را بازداشت و به زندان اوین منتقل کردند.

سالا در پادکست دیگری با عنوان «روز‌های من در اوین، بین تحقیقات و انزوا» از آن تجربه صحبت می‌کند و پس از بازگشت به ایتالیا می‌گوید که در اوین مدتی را در سلول انفرادی گذرانده و در دوران بازداشت صد‌ها صحنه کمدی را تصور کرده است. اقدامی که به او قدرتی داد تا زندان را تحمل کند.
وی در ادامه می‌گوید که در اولین ساعات بازداشت، نگران زمانی بود که پشت میله‌های زندان قرار است سپری کند. او نه خوش بین بود و نه بدبین. وی شروع به شمردن روز‌ها و ساعت‌ها روی انگشتانش کرد و گفت: انتظار نداشتم به این سرعت آزاد شوم.

سالا در مورد شرایط بازداشت خود در اوین، سخت‌ترین موضوع را «سکوت و سلول انفرادی» عنوان می‌کند و ادامه می‌دهد: در آنجا خلأ خواب از بین می‌رود، جایی برای رویا نیست و ساعت‌ها به اندازه هفته‌ها می‌شود.

وی با اشاره به اینکه هنگام بازداشت عینکش را گرفته بودند، اینگونه لحظاتش در اوین را روایت می‌کند: از مسئولان زندان خواستم تا یک نسخه قرآن انگلیسی به من بدهند. وی می‌گوید این تنها کتابی بود که اجازه داشتم در زندان بخوانم. او سعی می‌کرد با نزدیک کردن قرآن به چشمانش بتواند آن را بخواند، اما نتوانست تا اینکه بالاخره در روز‌های آخر بازداشتش، عینکش را به او دادند.

این روزنامه نگار ایتالیایی می‌گوید که در زندان روی زمین می‌خوابیده. وی در خصوص غذا‌های زندان نیز میگوید که خوشبخت بوده چرا که غذا‌های ایرانی شگفت انگیز هستند و مشکل غذا نداشته و مشکل خواب داشته است.

وی در بخش پایانی، پس از آزاد شدن از زندان ایران و بازگشت به ایتالیا می‌گوید: زندان علاقه من به ایران را تغییر نداد.

 

ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر