فکرشهر
یکی از نیازهای اصلی، پایه و حداقلی هر جامعهای درکنار آموزش، مسکن و تغذیه، بهداشت و درمان آن اجتماع است که نقش اساسی در حیات اجتماعی و فردی دارد.
شهرستان دشتستان به مرکزیت برازجان که پهناورترین شهرستان استان بوشهر محسوب میشود، متاسفانه فقط دارای یک بیمارستان دولتی و یک بیمارستان سازمانی (تامین اجتماعی) است که پاسخگوی این حجم از جمعیت شهرستان و گاهی از سایر شهرستانهای استان نیست و فراوان دیده شده است که از شهرهای استانهای همجوار نیز به بیمارستان شهید صادق گنجی مراجعه دارند، اما این بیمارستان مشکلات فراوانی دارد!
{هرچند قبل از ورود به بیان مشکلات بیمارستان، باید تقدیر و تشکر فراوان کرد از نماینده مجلس و مسوولین که بخش ام ارای بیمارستان را با جذب اعتبارات لازم فعال نمودند که باعث رضایت خاطر همه شهروندان و بیماران شده؛ چرا که هزینه انجام این نوع از عکسبرداری در بخش خصوصی بسیار بالاست}.
و، اما در مورد مشکلات بخش درمان و بیمارستان دشتستان، نگارنده تنها دو مورد را در این یادداشت بیان خواهد نمود.
مورد اول:
با گذشت چندین ماه از روی کار آمدن دولت دکتر پزشکیان و تعیین تکلیف فرمانداران شهرستانها و معاونین استاندار و برخی مدیران کل، باعث تاسف فراوان است که جاه طلبی و ریاست خواهی برخی ممکن است باعث شده باشد وضعیت دانشگاه علوم پزشکی بلاتکلیف بماند به نحوی که مشکلات بسیار زیادی به دلیل عدم تغییر و تحول در مجموعه بهداشت و درمان استان و به تبع آن بیمارستان شهید گنجی برازجان رخ داده و در حال زخم زدن بر تن و جان کادر درمان، پرسنل و از همه مهم تر، مردم و شهروندان میباشد. معلوم نیست چه زمانی این دعواها و جاه طلبیها بر سر سلامت و درد مردم میخواهد تمام شود تا تغییری در سیستم مدیریت دانشگاه علوم پزشکی استان و تیم مدیریتی بیمارستان شهید گنجی رخ دهد.
باعث تعجب است دولت وفاق ملی که با شعار بازگشت صادقانه به مردم در حکمرانی روی کار آمد، توانایی مدیریت و حل تعارض و مشکلات بهداشت و درمان، از سطح وزارت بهداشت و درمان تا استان بوشهر و بیمارستان شهید گنجی، را نداشته باشد و به راحتی اجازه میدهد عدهای که برای رفاه خود و یا ابقا به عنوان ریاست علوم پزشکی استان یا جایگاه فعلی شان در شهرستانها و بیمارستانها در تلاشند، جولان بدهند.
با توجه به این حجم انبوه از نارضایتی کادر درمان، پرسنل و مردم فهیم استان بوشهر و شهروندان فهیم شهرستان دشتستان و کوتاهی دولت در تعیین تکلیف نشدن وضعیت دانشگاه علوم پزشکی استان و بیمارستان شهید گنجی برازجان با توجه به گذشت مدت زمان قابل توجه، از دولت ملی وفاق و بی تفاوتی همه مسوولین از وزارت خانه گرفته تا پایین، نگارنده در ابتدا از فرماندار شهرستان دشتستان که یکی از قولهای وی بهبود وضعیت بهداشت و درمان شهرستان بود، انتظار دارد هر چه سریعتر به وضعیت بیمارستان شهید گنجی و تیم مدیریتی آن بپردازد و دوم از مدعی العموم قضایی و سازمان بازرسی درخواست میگردد در صورت ماندگار شدن وضعیت فعلی دانشگاه علوم پزشکی استان و مشکلات بیمارستان شهید گنجی برازجان، ورود نموده و به دنبال احقاق حقوق مردم، شهروندان و پرسنل مجموعه بهداشت و درمان استان و دشتستان باشد و در صورت انتصاب افراد بر اساس شایسته سالاری و توانایی علمی مدیریتی بر دانشگاه علوم پزشکی استان و بیمارستان شهید گنجی برازجان انتظار میرود که تحقیق و تفحصهای مالی و حسابداری را جهت ضایع نشدن حقوق مردم و بیماران و پرسنل مد نظر خود قرار دهند.
مورد دوم:
رهبر معظم انقلاب در فرمایشی میفرمایند که: «باید کاری کنیم که بیماران جز رنج بیماری، درد و دغدغه دیگری نداشته باشند».
یکی از جهاتی که از فرمایشات ایشان استنباط میگردد این است که بیماران درگیر و دغدغه هزینه درمان خود را نداشته باشند، اما باید ابراز تاسف نمود که به دلیل کم کاری مسوولان مربوطه در بهداشت و درمان و بیمهها و... در ادوار مختلف، در حال حاضر، یکی از دغدغههای اصلی بیمارانی که وارد بیمارستانها میشوند، مساله مالی است.
یکی از برکات دولت شهید رییسی به بهداشت و درمان، رایگان شدن درمان کودکان زیر هفت سال بود که واقعا اثرات بسیار مهم و خوبی در خانوادهها داشت. اما سوال اینجاست آیا مسوولین امر مطلع هستند بیماران بستری به ویژه افرادی که نیازمند جراحی هستند، بابت مساله مالی چه فشاری را دارند تحمل میکنند؟
مردم استان بوشهر و شهرستان دشتستان و شهر برازجان، پزشکان بسیار بزرگوار و با اخلاقی را در گذشته و در حال حاضر در ذهن و خاطر و قلب خود به یاد دارند که چگونه خود را وقف درد و رنج بیماران میکردند، اما متاسفانه وقتی به بیمارستانها سر میزنید و بیماران نیازمند جراحی را میبینید که طبق قانون باید رایگان جراحی شوند، اما متاسفانه به دلیل زیرمیزی پزشکان جراح در تخصصهای مختلف، در حال تحمل فشار روانی متعددی هستند.
مخاطب نگارنده همه بیمارستانهای استان و به ویژه بیمارستان شهید گنجی برازجان است که به عنوان یک شهروند که بارها گذرش به بیمارستان افتاده یا آشنایان نیازمند جراحی بوده اند، مطلع است که پزشکان جراح از بیماران زیرمیزی دریافت میکنند که آنان را جراحی کنند و متاسفانه بیماران نیز جرات نمیکنند چندان اعتراضی نسبت به این موضوع کنند، چرا که یا پزشک جراح بیماران آنان را جراحی نمیکند یا تعلل میکند یا به گفته بیماران، روی لج و لجبازی میافتند و در صورت اطلاع دادن به مسوولین، شاید پولشان عودت داده شود، اما معلوم نیست چه آیندهای در انتظار سلامتی بیمارشان است.
افزایش قیمت دلار، گرانی، تورم و... که ناشی از بی تدبیری مسوولین است، چه ارتباطی با بیمار و خانواده فقیر و تنگدست و پدر کارگر دارد که پزشکان محترم در خود بیمارستان دولتی جلوی چشم مسوولین بیمارستان از بیمار درخواست چندین میلیونی هزینه و زیرمیزی میکنند؟ بیمار از کجا بیاورد؟
بارها از اطرافیان خود شنیده و دیده ایم که پدر بیچارهای که فرزندش در بیمارستان بستری بوده و چندین روز به علت نداشتن هزینه جراحی عمل نشده، پدر با رو زدن به این و آن، کم کم پول جراحی را جمع کرده و به پزشک داده است! چرا وقتی هزینه جراحی به پزشک داده میشود، در اسرع وقت ممکن جراحی صورت میگیرد، اما اگر پولی داده نشود، با بهانههایی همچون شلوغی اتاق عمل، نبودن کمک جراح و تکنیسین و...، عمل بیمار با تاخیر رو به رو میشود؟ چرا بیمارستان دولتی نباید تجهیزات لازم و تکنیسین لازم مربوط به اتاق عمل را داشته باشد که پزشک با بهانه آوردن این دو مورد از بیرون به بیمارستان، از بیمار هزینه دریافت میکند؟ چه کسی پاسخگوی این درد است؟
این مساله شده مثل ایام شروع ثبت نام مدارس که در رسانه اعلام میکنند مدارس دولتی حق دریافت شهریه ندارند، اما در واقع موقع مراجعه جهت ثبت نام، با هزار دلیل، مدارس از والدین شهریه دریافت میکنند و این وضعیت در بهداشت و درمان و بیمارستان شهید گنجی نیز حاکم است که مسوولین میگویند پزشکان محترم و عزیز نباید زیرمیزی دریافت کنند، اما به راحتی پزشکان گرامی با ارائه شماره کارت دیگران و گاهی شاید دریافت سکه و سایر راه ها، از بیماران بیچاره هزینه دریافت میکنند و، چون خودشان نیز میدانند کارشان غیر قانونی است، هیچ فاکتوری هم به بیمار نمیدهند؛ بدتر آن که یکی از همین مسوولین میگوید که «باید با پزشکان محترم جراح راه آمد چرا که ممکن است برازجان را رها کرده و بروند»! آیا این سخن عقلی و صحیح میباشد؟ این از بی تدبیری و نبود مدیریتی صحیح در وزارت خانه تا به پایین است.
پزشکان محترمی که متخصص، جراح و طرح علوم پزشکی هستند، مگر نه در این مناطق محروم دارند انجام وظیفه قانونی خود را میکنند و هم دارند با معالجه و جراحی بیماران مختلف به تجارب خود میافزایند، پس این زیرمیزیها برای چیست؟ چه کسی این درد مردم را لمس میکند؟
اگر قرار بر دریافت هزینه جراحی میباشد، دولت یک نرخ مصوب بگوید، نه هر پزشکی هر گونه علاقه داشت دریافت کند و هیچ مسوولی هم جرات نکند به آنان بگوید بالای چشم شما ابروست. شاید مشکل اصلی هم از طرف پزشکان نباشد و باید از تهران و مرکز حل و فصل شود، اما نقش پزشکان عزیز هم کم نیست.
بار بی تدبیری دولتها و بیمهها را نباید مردم مستضعف و کارگر بر دوش بگیرند. تا کی برخی مسوولین و برخی عزیزان پزشک جراح مردم را تهدید و نگاه ارباب رعیتی دارند و از بالا به پایین با مردم سخن میگویند؟ دریافت این زیرمیزیها از طرف برخی پزشکان جراح خود مسالهای بسیار مهم است که با یک بار ـ دو بار نظارت و کنترل و امر و نهی کردن اصلاح نمیشود و این زیر میزیها در متخصصین جراح زنان و زایمان مصیبتی عظماست که به دفتر هفت من نیازمند است.
تاکید نگارند بر دریافت هزینه نامتعارف پزشکان متخصص جراحهای مختلف و زنان و زایمان است. پزشک جراح چشم در چشم پدر کارگر و همراه مستضعف بیمار نگاه میکند و فلان میلیون تومان درخواست میکند که گاهی مساوی حقوق یک ماه آن خانواده میشود.
مسوولین امر در مقابل این زیرمیزیهایی که قطعا آرام آرام تبدیل به دریافت سکه و طلا و دلار و... هم شاید زمانی بشود، باید ایستادگی کنند؛ و هزاران بار باعث تاسف است که برخی رسانههای استان و شهرستان و به ویژه برازجان در مقابل این حجم از مشکلات بهداشت و درمان استان و برازجان که نگارنده به طور خلاصه، فقط دو مورد را بیان نمود، سکوت کرده اند. سوالی که در یک ذهن معقول و با وجدان میآید این است که آیا برخی رسانهها از تیم مدیریتی فعلی بهداشت و درمان استان و بیمارستان شهید گنجی و بهداشت و درمان دشتستان و برازجان نفع و سودی میبرند که چشم بر این همه از رنج و درد بیماران بسته اند و نان از درد بیماران میخورند؟
این قدر وضعیت بهداشت و درمان استان و بیمارستان شهید گنجی نامناسب است که نماینده مجلس باید خرابی آسانسور بیمارستان را در حضور ریاست محترم جمهور بیان کند!
یک روز ست سرم نیست، یک روز آسانسور نیست، یک روز نایلون زباله نیست، یک روز فلان و بهمان نیست؟ یک روز از مستضعفین جامعه پول زور و زیرمیزی دریافت میشود! و....
تا چه موقع دقیقا این مسائل باید ادامه دار باشد؟
متاسفانه فرماندار سابق، دکتر بنافی و معاون ایشان فقط اکتفا به گزارشات کاغذی و شفاهی مسوولین بهداشت و درمان و بیمارستان برازجان و مشاهده ساختمانهای در حال ساخت نمودند، اما هیچگاه واقعیت را از زبان مردم و در بین مردم نشنیدند و این ضرب المثل را فراموش کردند که «هیچ کسی نمیگوید ماست من ترش است».
در پایان مجددا نگارنده از مدعی العموم قضایی و سازمان بازرسی، استاندار و فرماندار درخواست میکند که هر چه زودتر وضعیت بهداشت و درمان استان و دشتستان و بیمارستان شهید گنجی را، اعم از تیم مدیریتی و ریاستی آن و مسائل پزشکان و موارد مالی و مشکلات کادر درمان و مردم را، حل و فصل نمایند و نگارنده سر تعظیم در مقابل پزشکان محترم و با اخلاقی فرو میآورد که از درد بیماران سوءاستفاده نکرده و تن و جان و وضعیت مالی مردم و شهروندان را با تمام وجود درک میکنند.