
فکرشهر: الجزیره نوشت: با وجود پایان جنگ ۱۲ روزه بین اسرائیل و ایران، بسیاری از مسئولان و تحلیلگران تأکید میکنند که جنگ هنوز پایان نیافته است.
به گزارش فکرشهر از انتخاب، در ادامه این مطلب آمده است: جیوورا آیلاند، مشاور پیشین امنیت ملی اسرائیل، چشماندازی ارائه داده و گفته است: «فکر میکنم در آینده، این جنگ را جنگ اول ایران خواهیم نامید، زیرا وقوع جنگ یا جنگهای بیشتر با ایران تقریباً حتمی است.»
این رویکرد نشاندهنده نوع تفکر حلقهای تصمیمگیری اسرائیل است که تقابل اخیر تنها آغاز یک مسیر از درگیری مستقیم بوده است، در حالی که پیشتر این مواجهه محدود به جنگهای نیابتی و عملیاتهای مخفی بود.
راز زمیت، مدیر برنامه «تحقیقات ایران و محور شیعی» در مؤسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل، نوشته است: «باید یادآوری کرد که نبرد علیه ایران هنوز پایان نیافته است. حملات اسرائیل و آمریکا ممکن است پاسخی موقت به چالش هستهای ایران باشد، اما هیچ راهحل جامع برای همه تهدیداتی که جمهوری اسلامی ایجاد میکند ارائه نمیکند، تهدیداتی که علناً به نابودی اسرائیل مربوط میشود.»
تامیر هایمان، رئیس پیشین شاخه اطلاعات نظامی اسرائیل، نیز افزود: «در بلندمدت، تهدید از بین نرفته است. ایران به احتمال زیاد همچنان تهدیدی برای اسرائیل خواهد بود.»
این اظهارات نشاندهنده باور اسرائیلی است که هر دستاورد نظامی، هرچقدر هم باشد، برای تغییر ماهیت تهدید کافی نیست.
سوزان مالونی، معاون مؤسسه بروکینگز و مشاور پیشین وزارت خارجه آمریکا در دولت اوباما، نیز نوشت: «ایران منزویتر از هر زمان دیگری در دو دهه گذشته است، اما شکست نخورده است.»
تریتا پارسی، نویسنده کتاب مشهور «اتحاد منافع مشترک: روابط مخفی اسرائیل و آمریکا با ایران»، پیشبینی کرده که دور بعدی جنگ بین ایران و اسرائیل پیش از پایان سال جاری رخ خواهد داد و به احتمال زیاد خونینتر از جنگ ۱۲ روزه خواهد بود.
وال استریت ژورنال از منابع خود نقل کرده که نتانیاهو در دیدار اخیر با رئیسجمهور ترامپ در ژوئیه ۲۰۲۵، اعلام کرده اسرائیل اقدام نظامی برای جلوگیری از بازسازی سایتهای هستهای و موشکی که در جنگ آسیب دیدهاند، انجام خواهد داد.
در مقابل، ستاد کل نیروهای مسلح ایران هشدار داده که هر حمله جدید آمریکایی یا اسرائیلی با پاسخ مرگبار مواجه خواهد شد، و علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، اظهار کرده ایران در وضعیتی شبیه جنگ، اما با آتشبس موقت قرار دارد.
با توجه به این اظهارات و تحلیلها که احتمال وقوع دور جدیدی از جنگ را تقویت میکنند، میتوان اهداف اسرائیل، اقدامات ایران و راهبردهای هر دو طرف را تحلیل کرد.
اهداف اسرائیل
عملیات «الاسد الصاعد» که توسط اسرائیل با حمایت آمریکا علیه ایران آغاز شد، با هدف تخریب زیرساختهای برنامه هستهای، به ویژه سانتریفیوژها و ذخایر اورانیوم غنیشده، و ترور دانشمندان ارشد هستهای اجرا شد.
اگرچه ارزیابیها درباره میزان خسارت متفاوت است – برخی معتقدند که ضربات تنها برنامه هستهای ایران را چند ماه تا یک سال به تأخیر انداخت، در حالی که برخی دیگر، مانند ترامپ، معتقدند که تأسیسات هستهای ایران نابود شدهاند – اسرائیل بر این باور است که هر توافق جدیدی که غنیسازی اورانیوم را بهطور کامل ممنوع نکند، تنها تنفسی موقت خواهد بود و ایران فرصت بازسازی ظرفیت هستهای خود را پیدا خواهد کرد. همچنین این امکان را به ایران میدهد که با کسب درآمدهای مالی پس از رفع تحریمها، به خرید سلاحهای پیشرفته و حمایت از گروههای متحد ادامه دهد.
تلآویو همچنین بر این باور است که لحظه کنونی فرصتی برای بهرهبرداری از تضعیف رقیب استراتژیک اصلیاش و ایجاد خاورمیانهای جدید است که در آن اسرائیل قدرت برتر بدون رقیب باشد. این هدف شامل تجزیه شبکه گروههای متحد ایران، خنثی کردن منابع مالی آنها و تصفیه باقیمانده رهبران آنها است، تا ایران کاملاً از خط دفاع پیشرفته خود تهی شود.
علاوه بر این، اسرائیل معتقد است که آسیبهایی به تواناییهای نظامی ایران وارد کرده است، از جمله تخریب پایگاهها، سکوی پرتاب موشکها و انبارهای سلاح.
تحلیلگران اسرائیلی هشدار میدهند که ایران از درسهای جنگ بهره خواهد برد و توانایی خود را برای مقابله با چالشها افزایش خواهد داد، و تأکید میکنند که این نخستین جنگ مستقیم بین ایران و اسرائیل بوده و شاید آخرین آن نباشد.
مقابله به مثل ایران
در نوامبر ۲۰۲۴، کمال خرازی، وزیر خارجه سابق ایران، اظهار داشت: «اگر تهدیدی وجودی ایجاد شود، ایران دکترین هستهای خود را تغییر خواهد داد. ما توان ساخت سلاح داریم و مشکلی در این زمینه نداریم.»
این اظهار نظر نخستین تأیید علنی از سوی یک شخصیت برجسته بود که گزینه سلاح هستهای را بهعنوان آخرین راهحل برای حفظ امنیت ایران مطرح کرد.
در مرحله کنونی، ایران سه اولویت اصلی دارد:
۱. حفظ بقای نظام.
۲. ادامه برنامه هستهای برای تقویت بازدارندگی.
۳. توسعه برنامه موشکی بالستیک بهدلیل اثربخشی آن بهعنوان ابزار بازدارنده در جنگ اخیر.
ایران در وضعیتی قرار دارد که از یک سو تهدیدات اسرائیل و از سوی دیگر تهدید اروپا (فرانسه، آلمان و بریتانیا) از طریق مکانیزم ماشه را تجربه میکند. این مکانیزم در صورت عدم توافق، تحریمهای سازمان ملل را بازخواهد گرداند.
تجارب گذشته، از جمله نقض تعهدات آمریکا، باعث میشود ایران به هیچوجه به تسلیم تن ندهد.
ایران همچنین اقداماتی برای تقویت ساختار داخلی انجام داده است، از جمله انتصاب علی لاریجانی به دبیرکلی شورای عالی امنیت ملی و تشکیل «شورای دفاع ملی» برای هماهنگی بهتر بین نهادهای امنیتی و نظامی تحت نظارت مستقیم رئیسجمهور.
چشمانداز آینده
تحولات میدانی و ارزیابیها نشان میدهد که رویارویی بین اسرائیل و ایران هنوز حل نشده و به مرحلهای پیچیده و خطرناک رسیده است.
ایران در برابر فشارها مقاومت کرده و جمهوری اسلامی، یا برنامه هستهای و منطقهای خود را رها نکرده است. در عوض، ممکن است تهران قانع شود که بازدارندگی سنتی کافی نیست و داشتن گزینه هستهای، حتی بهصورت تهدید، تنها بیمه بقا است.
همزمان، اسرائیل بر این باور است که اجازه بازسازی تواناییهای ایران فرصت طلایی را برای از بین بردن رقیب از دست خواهد داد، وضعیتی که احتمالاً به مسیر تقابلی نزدیک به قطعیت منجر میشود.