
فکرشهر: نشنال اینترست نوشت: پاکستان در حال ظهور بهعنوان تضمینکننده امنیت جدید در خاورمیانه است و جای خلأ امنیتی باقیمانده از دوره دولت ترامپ را پر میکند.
به گزارش فکرشهر از انتخاب، در ادامه این مطلب آمده: حملات اسرائیل به دوحه در ۹ سپتامبر نشانهای از تغییر در جنگ اسرائیل و غزه بود—حتی شرکای آمریکا هم دیگر از برنامههای رو به گسترش اسرائیل در امان نبودند. در حالی که ایالات متحده با مشکلات اعتبار در منطقه مواجه بود، پاکستان در حال مذاکره برای یک توافق جدید تضمین امنیت منطقهای با عربستان سعودی بود تا اطمینان حاصل شود که بازیگران دیگری نیز در دفاع از امنیت کشورهای خلیج فارس دخیل هستند.
پاکستان و عربستان سعودی مدتهاست روابط نزدیکی با یکدیگر دارند، اما تاکنون توافق رسمی دفاع امنیتی امضا نکرده بودند. پاکستان سابقه طولانی در اعزام نیروهای خود به عربستان برای آموزش و عملیات نظامی دارد، بهویژه در سال ۱۹۷۹ در جریان محاصره مکه. اسلامآباد تجربه گسترش نیروهای خود فراتر از مرزهای ملی را دارد که آن را به گزینهای عملی و مناسب برای نقش منطقهای تبدیل میکند.
البته، چنین توافقی بدون تأیید ضمنی دولت ترامپ ممکن نبود. با رویکرد «آمریکا اول»، سیاست کنونی ایالات متحده نشان داده که علاقهای به باقی ماندن بهعنوان ناظر منطقهای ندارد، بهویژه با حمایت قوی خود از پروژه توسعهطلبانه اسرائیل.
نخستوزیر پاکستان، شهباز شریف، و رئیس ستاد ارتش و مارشال فیلد عاصم منیر به کاخ سفید دعوت شدند تا همکاری خود با آمریکا را جشن بگیرند و این نشاندهنده روابط گرمتر از گذشته است. برای پاکستان، این رویدادها اسلامآباد را در موقعیتی قرار میدهد که مدتها خواستار آن بوده: شریک فعال در جهان اسلام، قدرت نظامی که با هند رقابت میکند و دریافتکننده حسن نیت و تسلیحات آمریکایی، از طریق عربستان سعودی.
علاوه بر این، پاکستان و آمریکا در زمینه استخراج مواد معدنی حیاتی همکاری خود را گسترش میدهند. پاکستان اولین محموله مواد نادر غنیشده خود را در ۲ اکتبر به آمریکا ارسال کرد، آغاز یک تفاهمنامه بلندمدت با ارزش تجارت ۵۰۰ میلیون دلار. اسلامآباد همچنین امیدوار است که واشنگتن در ساخت یک بندر جدید در منطقه پانسی در گوادر سرمایهگذاری کند، که دسترسی آمریکا به مواد معدنی حیاتی لازم برای رقابت در صنعت نیمههادیها را آسانتر خواهد کرد.
پس از دوره نخست ریاستجمهوری ترامپ، پاکستان در روابط خود با آمریکا با کمبود مواجه بود. در این دوران، اسلامآباد به پکن روی آورد تا سرمایهگذاری، فرصتهای اقتصادی و شراکت بلندمدت دریافت کند که منجر به CPEC و توسعه زیرساختها شد.
با اینکه دو کشور همچنان شرکای استراتژیک باقی میمانند، چین نمیتواند ابتکارات دیپلماتیک و اقتصادی اضافی را هدایت کند، اما از تنوعبخشی شرکایش در زمینه امنیت و کاهش وابستگی صرف به آمریکا بهرهمند میشود. عربستان سعودی دهههاست از پاکستان حمایت اقتصادی کرده، بهویژه پس از آزمایش تسلیحات هستهای برای خنثیسازی هرگونه تحریم. پیشبینی اقتصادی فعلی پاکستان بهویژه پس از سیلابهای فاجعهآمیز امسال، بسیار نگرانکننده است و اسلامآباد بهشدت به یک همپیمان نیاز دارد تا از این بحران اقتصادی نجات یابد.
علاوه بر این، چین هرگز نیروهای خود را فراتر از مرزهایش اعزام نکرده و بنابراین نمیتواند بهعنوان تضمینکننده امنیت منطقهای عمل کند، همانطور که پاکستان میتواند. پس از حملات اسرائیل به دوحه، کشورهای عربی خلیج فارس نیاز داشتند شریک استراتژیکی پیدا کنند که در منطقه باقی بماند. شورای همکاری خلیج (GCC) در گذشته برای تأمین امنیت یکدیگر عمل مشترک داشته، اما این محدود به نیروهای انتظامی و مواضع دفاعی، مانند دوران بهار عربی بود. برای مقابله با نیرویی مانند اسرائیل، کشورهای عربی به شریکی با توان نظامی و تجربه بیشتر نیاز دارند.
در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل، هیئت پاکستانی تلاشهای قابل توجهی برای حفظ موقعیت برتر خود پس از جنگ با هند در ماه مه انجام داد. پاکستان از این منازعه نسبتاً سالم بیرون آمد و تواناییهای نظامی و دیپلماتیک خود را نشان داد. نخستوزیر شریف پس از حملات ۹ سپتامبر با امیر قطر، تمیم بن حمد آل ثانی دیدار کرد و تأکید کرد که جهان اسلام باید برای «مقابله با تحریکات اسرائیل» متحد شود و این نشاندهنده تمایل اسلامآباد به نقش جهانی، بهویژه در دفاع از غزه است.
اگرچه جزئیات دقیق توافق جدید پاکستان-عربستان هنوز روشن نیست، اما مشخص است که پاکستان در حال انجام گامهای دیپلماتیک برای نشان دادن این است که وضعیت غیرمتعهد آن میتواند به نفع نهتنها آمریکا بلکه بازیگران منطقهای نیز باشد. پاکستان همچنین روابط خود را با بنگلادش و سریلانکا تقویت کرده و تمایل خود را برای بهرهبرداری از فرصتها پس از رد شدید آتشبس میان هند و آمریکا در ماه مه نشان داده است.
با اینکه پاکستان همچنان با مشکلات اقتصادی و مالی دست و پنجه نرم میکند، تلاشهای دیپلماتیک آن نشان میدهد که کشور ممکن است برای نقش جدیدی در محور خاورمیانه-آسیا جنوبی آماده باشد. در حالی که اسلامآباد باید در مسیر توافقات دوجانبه و چندجانبه مراقب حفظ حسن نیت دولت ترامپ باشد، تنوعبخشی روابط اقتصادی آن فراتر از آمریکا به نفعش خواهد بود.