فکرشهر: مشکل حسن روحانی فقدان رأی تضمینشده در انتخابات ریاست جمهوری آتی نیست. سازمان رأی او در مقایسه با گذشته تقریباً دستنخورده باقی مانده. مسأله مهم، نحوه بهرهبرداری از کشتگاه رأی و شرایط پس از آن است که میتواند یک رأی کیفی اولیه و تضمینشده را در خوانشی معکوس به یک رأی «مثبت اعتراضی» تبدیل کند.
به گزارش فکرشهر، روزنامه «آفتاب یزد» مینویسد: رئیسجمهور روحانی زیر فشار فزآینده مخالفتهای سیستماتیک و ضربات مهلک مشتهای مخالفان، مقاومت حیرتآوری از خود نشان میدهد. با توجه به تجربه سه سال و نیم گذشته، حملات کنونی به دولت البته به خودی خود موضوع تعجببرانگیزی نیست. به هرحال شناخت پدیدهای به نام حسن روحانی در ساختار و سنتهای سیاسی که او با خود به ارمغان آورده، بدون در نظر گرفتن مخالفتهایی که با او میشود تقریباً امر غیرممکنی به نظر میرسد.
نهتنها حامیان قدرتمند و پرنفوذی مانند اکبر هاشمی رفسنجانی یا نیروهای اعتدالگرا و اصلاحطلب، حتی بخشهای عمدهای از محافظهکاران میانهرو که روحانی الزاماً تفکر آنها را نمایندگی نمیکند، اذعان دارند اقدامات تخریبی علیه رئیسجمهور طی ۳۷ سال پس از انقلاب ایران بیسابقه بوده است.
اواسط ماه اکتبر (مهرماه)، هاشمی رفسنجانی با مظلوم توصیف کردن حسن روحانی (توصیفی که در فرهنگ ایرانیان منعکسکننده اوج تنهایی و بیپناهی دلسوزانه یک فرد یا جریان است) ضمن آنکه خواستار حمایت از رئیسجمهور شد تصریح کرد «مزاحمتها برای دولت در دولتهای پس از انقلاب بیسابقه است. مخالفان میخواهند مردم را از انتخاب عاقلانه خود پشیمان کنند.»
با نزدیک شدن به ماههای پایانی دور اول ریاست جمهوری حسن روحانی، هر چند شرایط روانی و انتخابی جامعه ایران نشان میدهد او با پیروزی دور دوم تورنمنت جام ریاست جمهوری را به پایان خواهد رساند، اما به باور ناظران امور ایران این کار به سادگی و سهولت چهار سال پیش نخواهد بود؛ نه به این دلیل که حریفان قدرتمندی در برابر او قرار خواهند گرفت، بلکه عمدتاً به این علت که مردم ایران حسن روحانی را بر اساس آورده و کارنامه چهار سال اخیر مورد ارزیابی قرار خواهند داد.
از نگاه افکار عمومی این کارنامه شاید حاوی نمرات سطح بالا یا حتی متوسطی نباشد، اما اگر روحانی و دولت او نتوانند تا ماههای منتهی به اردیبهشت ۱۳۹۶ توضیح قانعکنندهای برای چرایی نمرات خود به افکار عمومی ارائه دهند، پیروزی دور بعد الزاماً شرایط آسانتری را برای آنها رقم نخواهد زد.
واقعیت هشداردهندهای که حسن روحانی و دولت او با آن روبرو بوده و لازم است به عواقب توجه کنند، تمرکز بیش از حد روی توافقنامه اتمی است که به قیمت بیتوجهی به سایر دستاوردهای دولت تمام شده و اکنون مجبور به پس دادن عواقب این بیتوجهی به افکار عمومی است. برخی ناظران امور ایران که تحولات ماههای اخیر و تأثیر آنها بر چند ماه آینده را بررسی میکنند، معتقدند «موضوع توافق هستهای و تقریباً به یک موضوع عادی و امر روزمره نزد افکار عمومی تبدیل شده و دولت برای عبور سریع از آن فرصت زیادی ندارد.»
این ناظران معتقدند «اگر روال چون گذشته ادامه یابد، هرچند با پیروزی، اما او قادر نخواهد بود رأی کیفی و یکدستی در انتخابات نصیب خود کند.» تا حد زیادی میتوان با چنین دیدگاههایی همراهی کرد. در آسیبشناسی سیاسی پدیدههای منفی که میتواند متوجه روحانی شود موضوع تنها در شدت و وسعت مخالفتها خلاصه نمیشود. روحانی نمیتواند توقع همراهی و رعایت شرایط از جانب رقبا را داشته باشد. این چندان با واقعیت سیاست جاری در ایران همخوانی ندارد.
مشکل اصلی رئیسجمهور این است که در تشریح دستاوردهای فرای توافق اتمی آشکارا کوتاهی میکند و تیم روابط عمومی و رسانهای او بر خلاف رقبای خلاق کارکشته و تندرو، به طرز آزاردهندهای ساکت و بیرمق است و ارتباط ارگانیک و سیستماتیکی با رسانهها وافکار عمومی ندارد، تکیه بر توئیتر و کانالهای مجازی رفتاری استراتژیک و کارساز نخواهد بود. اکنون موضوع این نیست که رئیسجمهور در دور دوم انتخاب پیروز خواهد شد یا نه؟ مخالفان او بهتر میتوانند به این سؤال پاسخ دهند.
نکته مهم، چرایی تداوم رأی مردم و کیفیت همراهی آنان با آقای روحانی است، نه گریز از جبهه مخالف. البته در تناسب و تأثیرگذاری متقابل میان افکار عمومی و سیاست جاری «هیچوقت هیچچیز» تضمین شده نیست. اما تا آنجا که به رئیسجمهور حاکم مربوط میشود، او به صِرف بزرگ کردن یک دستاورد (هرچند واقعاً هم بزرگ باشد) قادر نخواهد بود رأی مجدد محکمی به دست آورد. حسن روحانی نمیتواند خود را به اصل روانشناسی عمومی «عادی شدن دستاوردها و ارتقای انتظارات و توقعات در نظر تودهها» بیتفاوت نشان داده و روی یک امر عادیشده نزد افکار عمومی تا انتها مانور دهد.
به باور من، مشکل حسن روحانی فقدان رأی تضمینشده در انتخابات ریاست جمهوری آتی نیست. سازمان رأی او در مقایسه با گذشته تقریباً دستنخورده باقی مانده. مسأله مهم، نحوه بهرهبرداری از کشتگاه رأی و شرایط پس از آن است که میتواند یک رأی کیفی اولیه و تضمینشده را در خوانشی معکوس به یک رأی «مثبت اعتراضی» تبدیل کند. این برای آقای رئیسجمهور لزوماً چیز خوبی نیست و سرمایه خوبی برای ادامه مسیر دوم در اختیار او قرار نخواهد داد.