فکرشهر: «پیروزی تیم ملی فوتبال ایران بر برزیل را تبریک میگویم. مسابقه اسپانیا - برزیل را تماشا کنید. اوه! ببخشید! پیروزی والیبال ایران، نه فوتبال. اسپانیا – هلند و ....نه اسپانیا-برزیل.»
به گزارش فکرشهر، سایت عصر ایران با این مقدمه یادداشتی را منتشر کرده که ادامه آن در پی میآید:
به این جملات سردر گم و آشفته، اگر توجه آزاردهنده به بیرون استودیو و نه نگاه به مخاطب و بیننده را اضافه کنیم، تصویری از عادل فردوسیپور-تهیهکننده و مجری برنامه ویژه جام جهانی فوتبال با عنوان «2014» - ارائه میدهد که از شب اول شاهد بودیم و جمعه شب به اوج خود رسید.
عادل فردوسیپور میخواهد با یک دست دو هندوانه بردارد؛ هم تهیهکننده باشد و هم مجری؛ از این رو در طول روز به جای استراحت و خواب کامل و مطالعه و آمادهشدن برای حضور در مقابل دوربین، درگیر حساب و کتاب و کار اجرایی است و حاصل، یک عادل به هم ریخته و سرآسیمه است که به همه جا نگاه میکند الا به منِ بیننده!
انگار فکر او متوجه همه چیز هست الا به آرامش استودیو و این شبها با آن مجری محبوب همیشگی فاصله گرفته و حتی گاه میتوانی از خود بپرسی اگر قرار است تمام حواس او به پشت صحنه و هماهنگی عوامل باشد جلوی دوربین چه میکند؟
چرا این قدر سر خود را به یمین و یسار میچرخاند؟ چرا این قدر نگران است؟ ما جلوی قاب تلویزیون نمینشینیم که استرسهای او -که از حد تحمل و توجیه خارج شده - به ما منتقل شود.
اشکال اصلی البته در نوع سیاستگذاری و مدیریت صدا و سیماست. شخص، یا باید مجری باشد یا تهیهکننده. ادامه این وضعیت قابل قبول نیست و در درازمدت عادل فردوسیپور را به بهرام شفیع تبدیل میکند.
یادمان باشد جواد خیابانی هم اوایل متفاوت بود اما آن قدر درگیر برنامههای دیگر و اجرای کارهای نامرتبط با فوتبال شد که شد همین جواد خیابانی که هر گزارش او در شبکههای مجازی سوژه میپراکند. فردوسیپور البته در گزارشهای خود سوتی نمی دهد و مثل پیمان یوسفی نیست که میشل پلاتینی را سپبلاتر معرفی کند و بحث ما در اینجا تنها و تنها درباره نوع اجرای این شبهای اوست. نه گزارشگری او و نه برنامه 90.
این را هم میدانیم فردوسیپور خواستاران و علاقهمندان فراوان دارد و نویسنده این سطور نیز یکی از آنهاست و چون دوستش داریم از او میخواهیم یکی از این دو هندوانه - اجرا و تهیهکنندگی – را زمین بگذارد؛ چون آشفتگی او اظهر من الشمس است. آن قدر به این سو و آن سو نگاه میکند و تازگیها زیاد هم تپق میزند که واقعا دچار تشنج میشویم. حال آن که حق ماست که لذت ببریم.
حق او هم هست که از این خوان نصیبی ببرد. اما اگر این قدر دوست دارد تهیهکننده باشد اجرا را به مجریان دیگری بسپارد و آن پشت تا میتواند سرش را به این سو و آن سو بچرخاند و هماهنگ کند.
به قاعده این انتظار وجود داشت که خود او به جام جهانی میرفت؛ اما نرفته است. دلیل آن هم روشن است. چون میخواسته تهیهکنندگی کند و 2014 را روی آنتن ببرد؛ وگرنه کسی که خود را «دیوانه فوتبال» معرفی میکند و ما البته عنوان «عشق فوتبال» را منصفانهتر و مودبانهتر میدانیم در روزهایی که همه عشق فوتبالیها در برزیلاند در ایران چه میکند؟ بر این اساس باید به هر قیمت و با هر تکاپو خود را به برزیل میرساند اما میتوان حدس زد که تهران را ترجیح داده تا برنامه را از دست ندهد.
از مجری برنامهای با میلیونها بیننده انتظار میرود «اجرا »کند نه این که دغدغههای یک تهیهکننده را روی آنتن ببرد. به من و شمای بیننده نگاه کند؛ با آرامش، با لبخند. به قدر کافی استرس داریم و تحمل استرسهای عادل را نداریم. البته چون دوستش داریم اگر مربوط به تهیه کنندگی نباشد تحمل میکنیم اما میدانیم به خاطر آن هندوانه دوم است که از قضا سرختر و شیرینتر است .
به هر رو انتظار داریم این قدر آشفته و سردرگم نباشد و نکوشد این اضطراب را با تعداد پیامکهای دریافتی بپوشاند. /ص