فکرشهر: روند التهاب و شور سیاسی و انتخاباتی ریاست جمهوری ایران، اگر با همین شتاب پیش برود، بیشک ما را با بینظیرترین فصل انتخاباتی ایران طی تقریباً ۳۸ سال گذشته روبرو میکند. این به غایت هیجانانگیز خواهد بود.
به گزارش فکرشهر، در ادامه سرمقاله روزنامه «آفتاب یزد» آمده است: گرچه کمتر از سه هفته به جمعه سرنوشتساز و زمان برگزاری انتخابات باقی مانده، اما از هماکنون صفبندیهای گروههای سیاسی، نهایی و تبعات آن به عمیقترین لایههای اجتماعی نفوذ کرده است. درست یا غلط، دقیق یا با اندکی ضریب خطا! دلیل اصلی این رویارویی جدی، بینظیر و حساس، تمرکزی است که مخالف و موافق روی شخص حسن روحانی کردهاند.
مخالفان ماههاست نهتنها فریاد میزنند، بلکه محور اقدامات و تلاشهای سیستماتیک خود را روی این موضوع متمرکز کردهاند که «حسن روحانی اولین رئیسجمهور تکدورهای ایران خواهد بود». اینکه چگونه آنها به چنین جمعبندی رسیدند، از ابهاماتی است که صحت یا عدم آن بهزودی روشن خواهد شد. اما در نگاهی تحلیلی چنین موضعگیری زودهنگاهی در یک بیمبالاتی حیرتآور سیاسی، عملاً پروژه اصلی مخالفان علیه رئیسجمهور را لو داد و استراتژی آنها را آشکار ساخت. یک نیروی سیاسی چطور چنین خطایی کرده و استراتژی خود را لو میدهد؟! این از عجایب انتخاباتی این دوره است.
شاید نگرانی از عملکرد واضح و روشن روحانی که مخالفان تصور میکردند زمینه انتخاب مجدد او را را فراهم خواهد آورد، زمینه بروز این خطای محاسباتی زودهنگام را فراهم آورد. این را دقیقاً نمیدانیم، اما به خودی خود و بیهیچ دردسری حسن روحانی را متوجه استراتژی راهبردی حریف کرد و او را آماده دفاع جانانهتری نسبت به چهار سال پیش نمود.
اطلاع حسن روحانی از استراتژی راهبردی مخالفان که توسط خود آنان صورت گرفت، عملاً تأثیر هرگونه تاکتیک در جنگ روانی و عملیاتی علیه او را خنثی و بیاثر کرد. البته مشکل اصلی تنها در محاسبات اشتباه و لو رفته مخالفان نیست. به باور من بخش زیادی از اشکالات و نواقص خروجی تحلیلها از حسن روحانی و شرایط پیش و پس او، به عدم شناخت آنها از «متد فکری، نوع گفتار، مدل رفتار و شیوه بروکراتیک روحانی برای اداره امور ویژه» مربوط میشود.
حسن روحانی سیاستمداری کارکشته است که حداقل طی سه دهه گذشته در بالاترین و ارشدترین سطوح تصمیمگیری و تصمیمسازی نظام حضور داشته. چنین حضوری به او این توانایی را داده که از زاویهای کاملاً مشرف، به غایت واقعگرایانه، راهگشا و البته نواندیشانه به همه امور کشور بنگرد و دستی بالاتر در حل مسائل داشته باشد. چنین قابلیتهایی نه در ایران بلکه در هر جای جهان، یک سیاستمدار را به پدیدهای برتر در هر گزینه و انتخابی مردمی تبدیل خواهد کرد.
تا آنجا که به حسن روحانی مربوط میشود همین ویژگیها او را چهار سال پیش به پدیده انتخاباتی تبدیل کرد و دلیلی هم ندارد تصور کنیم این مؤلفهها امروز در نظر رأیدهندگان ایرانی تغییر کرده باشند. گرچه چنین موضعی به آن معنا نیست که حسن روحانی ضعف، ایراد و نمره غیرقابل قبولی در کارنامه کاریاش ندارد. اما واقعیتی که ظاهراً مخالفان به آن توجه ندارند این است که آنها «توان و قابلیت مقایسه و تطبیق ذهن رأیدهندگان ایرانی میان آنچه بود و آنچه هست را دستکم گرفتهاند».
اگر به عملکرد حسن روحانی نقد و انتقادی وارد باشد - که حتماً اینگونه است - اما اشکال محاسباتی این است که مخالفان او تصور میکنند وجود انتقاد و حتی شدت آن الزاماً به معنای معطوف شدن رأی و افکار عمومی به سوی آنان است. چگونه به چنین برداشتی رسیدهاند؟! این نکته مبهمی است که خود باید به آن پاسخ دهند.
انتقاد به عملکرد حسن روحانی بدون توجه به دلایل و چرایی آنها که از دید رأیدهندگان امر پنهانی نیست (همان ذهن تطبیقگرا) در انتخابات آتی شاید اثباتاً او را با سطح متفاوتتری از آراء عمومی روبرو نکند (که شرایط به وضوح نشان میدهد این اتفاق خواهد افتاد) اما حداقل و کف رأی عمومی روحانی در مقایسه با آنچه که چهار سال پیش مشاهد کردیم پایینتر نخواهد آمد.
شکی نیست که بالا گرفتن تب انتخابات، شدت التهابات سیاسی و آغاز تبلیغات رسمی آن هم ۲۰ روز مانده به جمعه هیجانانگیز انتخاباتی، به رقبا و مخالفان روحانی فرصتی طولانیتر برای نقد تند او، دولت و عملکردش فراهم آورد. اما این معادلهای دو وجهی است که آقای رئیسجمهور و تیم کارکشته انتخاباتی و نیز دولتمردانش را قادر ساخت با فرصتی بینظیر و موقعیتی برتر به دفاع از عملکرد خود بپردازند؛ عملکردی که افکار عمومی قبلاً و در مقام مقایسه با گذشته، با همه انتقاداتی که به آن دارد، اثباتاً دربارهاش قضاوت کرده است.
بیشک رویارویی نیروهای سیاسی جدی و چالش روبه تزاید دموکراتیکی در بطن جامعه را پیش رو داریم. شاید بیشتر به این دلیل که به نظر میرسد ماهیت سیاسی انتخابات ریاست جمهوری ایران آشکارا رویکردی ایدئولوژیک نیز به خود گرفته است. بیصبرانه روزهای هیجانانگیز و شورآفرینی را پیش رو داریم.