فکرشهر: دالکی، یکی از قدیمی ترین آبادی های منطقه ی دشتستان می باشد و اولین چاه نفت منطقه نیز در این محل کشف و کار استخراج از آن صورت گرفته است.
این شهر با جمعیت حدود 8 هزار نفری، سال 1379 شهر شده و به دلیل قرار گیری در کمربندی خروجی و ورودی استان و مرکز شهرستان (برازجان) از اهمیت زیادی برخوردار است؛ اما دالکی نیز چون دیگر شهرهای استان، از عملکرد شورا و شهرداری خود چندان بهره مند نشده و با وجود گذشت چندین سال از زمان شهر شدنش تاکنون، تغییرات قابل لمس و شاخصی را در آن شاهد نیستیم.
به گزارش فکرشهر، اعضای چهارمین شورای شهر دالکی عبارتند از محسن طاهری، حسن بحرانیفرد، غلامحسین یزدانپناه، علی مفتخر و وحید ترکی که به نظر می رسد بدون تنش خاصی در این 4 سال، اداره ی امور شهر را بر عهده داشته اند، ولی گزارش مردمی «فکرشهر» نشان می دهد چندان دل خوشی نیز از عملکرد این شورا وجود ندارد و هر چند اختلافات آن ها رسانه ای نشده ولی این شورا نیز بدون تنش و درگیری و باند بازی های 2 و 3 نفره، نبوده است.
اما حکایت شهردار این شهر، کمی پر هیاهوتر بوده، عبدالرسول حسن پور که در سال 90 و در شورای سوم به عناون شهردار انتخاب شد، در 16 شهریورماه 92 و تنها چند روز پس از روی کار آمدن شورای چهارم نیز به عنوان شهردار دالکی ابقا گردید و امسال، 6 سال از حضور وی در این سمت می گذرد.
وی در دوران مسوولیت خود، چندین بار خبرساز شده است، به طور مثال، در سال 94، با شکایت یکی از پرسنل شهرداری، به دو سال انفصال از خدمات دولتی محکوم شد، هر چند حکم وی در دادگاه تجدید نظر تایید نگردید؛ و یا درگیری شدید میان شهردار و امام جمعه دالکی که فیلم بخش هایی از آن در فضای مجازی نیز جریان ساز شد؛ تنشی که به نظر می رسد در بیشتر سال های حضور حسن پور به عنوان شهردار، ادامه داشته است و حتی منجر به جمع آوری امضا علیه وی نیز شد و قضیه تا جایی پیش رفت که حسن پور، امسال، برای عضویت در شورای شهر برازجان نیز کاندیدا شد، هرچند پس از نام نویسی انصراف داد.
آن چه در ادامه می خوانید، گزارش میدانی الهام راسخی، خبرنگار «فکرشهر»، با دو سوال اصلی پیرامون رضایت مردم دالکی از شورا و شهردار این شهر می باشد.
آقای «ف» ۳۳ ساله که در ورودی شهر مغازه دارد از زشتی ورودی شهر می گوید و گلایه می کند از این که چندین سال است حتی سنگ جدول بلوار را رنگ نکرده اند و ادامه می دهد: شهردار ۶ سال است که روی کار آمده اما هیچ کاری نکرده است. شهر هیچ تغیری نکرده است. در میدان قرآن یک چراغ راهنما نصب نکرده اند. اعضای شورای شهر هم با هم اختلاف دارند. هر سال همین برنامه را دارند. سه نفر باهم هستند که با شهردار خوبند و دو نفر آن ها مخالف شهردار هستند. هیچ عملکرد خوبی نداشته اند.
آقای «ش» ۲۷ ساله نیز مدعی است که شهرداری حتی یک آسفالت انجام نداده است؛ وی می گوید: یک سرویس بهداشتی در سطح شهر نداریم، یک شهر بازی توی شهر بود که آن را جمع کردند. فرد خیری زمینی برای آرامگاه وقف کرده بود که شهرداری با هماهنگی شورا آن را به افغان ها فروخت و مردم با کلی اعتراض و دعوا آن را پس گرفتند!!
آقای عرب، از قدیمی هایی است که در ورودی شهر مغازه دارد. می گوید کوچه ی ما را لوله کشی گاز کردند و الان پنج سال از آن زمان می گذرد و هنوز آن را آسفالت نکرده اند. یک پارک نداریم که بچه هایمان را به آنجا ببریم. بلوارها را سال تا سال رنگ نمی کنند؛ نه شورا داریم و نه شهردار! هرکدام برای منافع خودشان آمده اند. شهر دالکی یک تابلوی ورودی ندارد. وسایل بازی را شهردار قبلی آورده بود و شهردار فعلی آن را جمع کرد. درخت های سطح شهر را آب نمی دهند، فقط باید باران بیاید تا آن ها آب بخورند، شهرداری که بنشیند در پارک قلیان بکشد...
وی با دلی پر درد اضافه کرد: دالکی پیشرفت نکرده است، پسرفت کرده است.
آقای محمدیان، ۵۱ ساله است و می گوید شهردار و شورا ضعیف اند. دالکی دروازه استان بوشهر است، اما حتی برای زیبایی سنگ جدول را رنگ نمی کنند. نمی دانم بودجه ندارند یا خودشان پیگیری نمی کنند. شورای شهر هم اتحاد ندارند؛ ۵ نفر هستند، اما باهم اتحاد ندارند؛ من که نمی توانم بروم و مشکلات را بگویم وظیفه آنهاست... مثلا یک مدرسه مربوط به دانش آموزان استثنایی است که در کنار دره قرار دارد و نزدیک یک پرتگاه سه متری است، چند بار به شهرداری گفته ام اما آنها پیگیری نمی کنند و می گویند جزء محدوده ی شهر نیست.
خانمی ۵۰ ساله هم در پاسخ به سوالات ما گفت که هیچ کدامشان (شورا و شهرداری دالکی) به درد شهر نمی خورند؛ هیچ کاری برای شهر نکرده اند، فقط به فکر منفعت خودشان هستند.
آقای «ع» که صاحب نانواست در این باره می گوید: هیچ عملکردی نداشته اند. همه را باید از ریشه بریزند بیرون. دالکی را به نابودی کشیده اند. زمین وقفی برای آرامگاه را به افغانی ها فروختند. شهردار عروسک خیمه شب بازی است. شهردار توی پارک می نشیند و قلیان می کشد. وسایل بازی پارک ها را فروخته اند. آبشار را فروخته اند. ۵ سال است که هیچ پیشرفتی در دالکی نمی بینیم.
آقای «م» ۳۴ ساله است و می گوید فقط آقای بحرینی در شورا طرف مردم است، بقیه طرف شهردار هستند. یک منبع موثق به من گفت که یکی از اعضای شورا گفته است به من ماهیانه مبلغ مشخصی بدهید من دیگر کاری به شهردار و کارهایتان ندارم!!
با آقای مهاجر که سوپری دارد، هم کلام می شوم و سوالاتم را می پرسم. می گوید: اولین شهردار ما خوب بود، این شهردار نه کار بلد است و نه کار می کند و نه در کارها مشورت می کند. ما شهرداری می خواهیم که تخصص شهری داشته باشد. وی در خصوص عملکرد شورا هم گفت شورا از شهردار بدتر است.
خانم 56 ساله ای که خود را «شکیبا» معرفی کرد نیز گفت: اصلا راضی نیستیم. هیچ کاری برای دالکی نکرده اند. فردی یک زمینی برای قبرستان وقف کرده بود که آن را به افغانی ها فروختند. دالکی ورودی استان است، اما برای آن هیچ کاری نکرده اند؛ شورا هم از شهردار بدتر است! آن ها دو دسته شده اند.
خانم جعفری، ۲۸ساله است و می گوید: کاری به آن ها ندارم، اما کاری هم نکرده اند؛ زمستان ها آب و زباله در جوی ها جمع می شود و شهرداری هیچ اقدامی نمی کند.
خانم «ع» نیز 60 ساله است و معتقد است که شورا و شهرداری هیچ کاری انجام نداده اند و ما نیز نه مشکلی با آن ها داشته ایم و نه کار خاصی انجام داده اند!!
مرد 45 ساله ای که خود را احمدی معرفی می کند نیز می گوید: از شهردار راضی نیستم، اعضای شورا هم با هم اتحاد ندارند، اینکه اختلاف دارند بد است. ما ورودی استان هستیم اما شهر را درست نمی کنند؛ دالکی شهری قدیمی است اما هیچ چیز ندارد! انتظار داشتیم جاده اصلی را به اینجا برسانند.
آقای محمدی، ۲۷ ساله است و می گوید: اصلا از عملکرد شورا و شهرداری راضی نیستم؛ پیشرفت شهر بسیار افتضاح بوده است. امکانات نیست؛ فضای سبز شهر را خراب کرده اند. کار اصولی انجام نداده اند. شهردار و شورای شهر هر کدام برای خودشان باند تشکیل داده اند و تا زمانی که دو دستگی باشد، شهر پیشرفت نمی کند. افغانی هایی را که برای شهر مفید بودند را بیرون کردند. آقای بحرینی خودش یک ساز می زند، آقای طاهری با دو نفر دیگر در یک باند دیگر هستند؛ اغلب کسانی که تحصیل کرده بودند و با جان و دل کار می کردند، الان رفته اند. وضعیت شهر جوری شده که اگر وضعیت مالی مناسبی داشتم از اینجا می رفتم. وی اضافه می کند: شهردار فعلی باعث پسرفت شهر شده و خیلی زمان می برد که نفرات بعدی بتوانند شهر را درست کنند.
آقای «ب» هم ۲۴ ساله است و می گوید: از هیچکدامشان راضی نیستم، نه شهردار و نه شورا؛ هیچ کاری برای شهر نکرده اند، فقط به فکر خودشان هستند.
آقای بحرانی که آرایشگر است نیز، گفت: شهردار دالکی سال۹۰ روی کار آمد؛ از اول آماتور بود و عملکرد ضعیفی دارد، وقتی به او می گوییم، جواب می دهد که شورا خوب نیست؛ شورا نیز متاسفانه همیشه درگیر ازهم گسیختگی بوده است؛ باهم متحد نیستند و همیشه درگیر حاشیه بوده اند. امیدوارم اعضای شورای جدید که انتخاب می شوند، مصمم تر و دقیق تر پیگیر باشند و اولین چیزی که مردم از آن ها می خواهند، عوض کردن شهردار فعلی است.
پسر نوجوان ۱۵ساله ای وقتی من را در حال مصاحبه دید، اجازه خواست که او هم نظرش را بگوید. گفت: اعضای شورا اولش خیلی قول می دهند ولی بعدش غیب می شوند؛ مثلا شورای شهر رای می آورد، اما بعد از رای آوردن می رود دنبال کار شخصی خودشان و برای مردم وقت نمی گذارند. دالکی یک شهر بازی داشت که در تعطیلات عید مسافران آنجا چادر می زدند و برای اقتصاد دالکی خیلی خوب بود، اما آن را خراب کردند؛ این بلایی که بر سر دالکی آمده حق ما نیست.
آقای جوکار نیز ۴۵ ساله است و می گوید: یا بودجه ندارند یا خودشان نمی خواهند کاری انجام بدهند؛ مثلا یک تیر برق جلو مغازه ما است که ماشینی به آن برخورد کرد و قسمتی از آن خراب شد؛ شهرداری خسارتش را از راننده گرفت اما هنوز تیر برق را درست نکرده اند.
آقای ۵۸ساله ای که بازنشسته بخش دولتی بود و دوست نداشت نامش فاش شود نیز، گفت: اکثر مردم از قانون اطلاع ندارند. شهردار فعال نیست و البته بودجه هم در اختیارش نیست که بتواند کاری انجام بدهد و همچنین شهردار مدیریت هم ندارد که بتواند با بودجه کم، کار انجام بدهد. او همینطور که توضیح می داد، به رنگ رفته ی بلوار اشاره کرد و گفت: شهردار مدیر قدری نیست وگرنه مگر رنگ کردن این بلوار چقدر هزینه می خواهد؟ وقتی مقتدر باشیم می توانیم با کمترین بودجه کار انجام بدهیم.
وی البته این را هم اضافه کرد که: تمام این مشکلات به فرهنگ مردم برمی گردد، مردم سواد انتخابات ندارند و اعضای شورای شهر را درست انتخاب نکرده اند.