فکرشهر: مزار ۱۰۵ لهستانی مهاجر در آرامستان کلدانیها و آشوریهای حصیرآباد اهواز، گاه و بیگاه میهمان کسی است که برای یافتن نشانی از قبر پدر، مادر یا مادربزرگ و پدربزرگش لابهلای قبرها میگردد.
به گزارش فکرشهر، روزنامه ایران نوشت: «زمانی که میدان میوه و ترهبار حصیرآباد رفت آن طرف شهر، آرامستان ارامنه و کلدانیها و آشوریها و مزار ۱۰۵ لهستانی مهاجر شد، پاتوق معتادانی که برای تأمین هزینه موادشان حتی به سنگ قبرها هم رحم نمیکردند.» نگهبان آرامستان مسلمان است. او اطلاعات کاملی از گذشته قبرستان مسیحیان اهواز دارد. به قول خودش شب و روز ششدانگ نگهبانی میدهد تا بلایی که سالها پیش سر آرامستان آمد، تکرار نشود.
عادل دیلمی که دو سال است نگهبان آرامستان مسیحیان اهواز شده، درباره وضعیت گذشته اینجا میگوید: «قدمت آرامستان بالای ۱۰۰ سال است و از زمانی که جمعیت مسیحیان خوزستان به دلایل مهاجرت به شهرها و کشورهای دیگر کم شد، رفت و آمد به اینجا هم تحت تأثیر همین علت قرار گرفت. تا زمانی که ترهباریها در این محوطه بودند، هیچ اتفاقی برای آرامستان نمیافتاد ولی از زمانی که آنها را به منطقه دیگری منتقل کردند، پای معتادها به «پیچ میدان» باز شد. اولش از دیوار بالا رفتند و از قبرستان آهن و آلومینیوم دزدیدند. بعد وقتی دیدند کسی کاری به آنها ندارد، در را از جا کندند و دو اتاق جانبی را هم تصرف کردند و قبرستان شد پاتوق معتادان. تصور این که چقدر معتاد به آرامستان رفت و آمد داشتند، غیر قابل وصف است. آنها برخی از سنگ قبرها را برای فروش کنده بودند تا این که چند نفر از فعالان اجتماعی و ریچارد نوری از مسیحیان اهواز، برای نجات آرامستان دست به کار شدند.»
از پیچ میدان تا حصیرآباد فاصله زیادی نیست. خیابانی را که از کنار آرامستان میگذرد، به تازگی آسفالت کردهاند و ابتدای خیابان راهبندی گذاشتهاند تا تردد کمتر شود. دیوار قبرستان را ترمیم کردهاند و در بزرگ قهوهای رنگی را که دو صلیب طلایی روی آن نقش بسته، کار گذاشتهاند.
وقتی وارد آرامستان میشوم، سمت راست اتاق کوچکی است که به گفته نگهبان، غسالخانه است. روی دیوار عکسهایی است از زمان گذشته و حال آرامستان. یکی از عکسها مرا برای چند دقیقهای مقابل خودش میخکوب میکند؛ عکس بخوبی روایت میکند که چه بلاهایی سر اینجا آمده. خبری از در ورودی نیست، آجرها ریختهاند، درختها خشکیدهاند و انگار زلزلهای چند ریشتری چیزی جز یک مخروبه به جای نگذاشته.
نگهبان همراهیام میکند و میگوید: «از زمانی که قبرستان مرمت شد، پای گردشگرها هم به اینجا باز شده و گذشته از این که هموطنانمان از آرامستان بازدید میکنند، چند هیأت از لهستان هم برای بازدید آمدهاند. چند ماه پیش هم چند لهستانی آمدند و سنگ قبرها را به دقت خواندند. یکی از آنها بعد از نیم ساعت فریاد زد و شروع کرد به خوشحالی؛ مزار پدربزرگش را پیدا کرده بود. زنگ زد به خانوادهاش و خبر خوش را به آنها داد. کلی هم فیلم و عکس گرفت.»
با وقوع جنگ جهانی دوم و حمله ارتش نازی آلمان به کشورهای بلوک شرق اروپا بویژه لهستان که میان دو قدرت روسیه و آلمان گیر کرده بود، بیش از ۱۵۰ هزار لهستانی برای نجات جان خود از مسیر اتحاد جماهیر شوروی وارد ایران و یکی دو کشور دیگر شدند. پس از پایان جنگ تعدادی از مهاجرانی که در ایران بودند، قصد داشتند با رساندن خود به اهواز از ایران خارج شوند و به کشورشان بازگردند که تعدادی از آنها به دلیل بیماری و کهولت سن در این منطقه از دنیا رفتند و در آرامستان آشوریها و کلدانیهای اهواز به خاک سپرده شدند.
عادل دیلمی مزار ۱۰۵ لهستانی مهاجر را در سمت شرقی و غربی آرامستان نشان میدهد. تاریخ مرگ همه مربوط به سال ۱۹۴۲ تا سال ۱۹۴۵ است. به سختی میشود اسم درگذشتگان را خواند. اسم و مشخصاتشان به زبان لهستانی است. سنگ قبرهای کوچک و متحدالشکل در چند ردیف که سفارت لهستان به نشانه ادای احترام نصب کرده است. برای دستیابی به اطلاعات بیشتر سراغ ریچارد نوری، مسئول کلیسای کلدانی و آشوری کاتولیک اهواز را میگیرم. او به گواه بسیاری از مردم، تلاشهای زیادی برای مرمت این مکان کرده است.
ریچارد نوری که مادرش را به تازگی از دست داده و او را در همین آرامستان به خاک سپرده، درباره وضعیت گذشته و حال آرامستان میگوید: «وضعیت اینجا سالهای گذشته خیلی بغرنج بود تا جایی که معتادها به تصور این که شاید داخل قبرها گنجی وجود داشته باشد، سنگها را از جا کنده بودند. ما هم جرأت نداشتیم سری به آرامستان بزنیم و ببینیم دقیقاً چه اتفاقی افتاده. به هر ترتیبی بود، سال ۹۵ به کمک چند نفر از فعالان حوزه میراث فرهنگی و یکی از خبرنگاران به نام مجتبی گهستونی برای احیای این مکان دست به کار شدیم و به هر ترتیبی بود، مجوز مرمت را گرفتیم. در گام نخست کلیسا ۱۰۵ میلیون در اختیارمان گذاشت و در گام بعدی با کمک استانداری خوزستان کمک شایانی برای احیای بنا صورت گرفت. شهرداری منطقه ۷ هم مشارکت کرد و نخالهها را از کنار آرامستان تخلیه و منتقل کرد و خیابان هم آسفالت شد. با مرمت اتاقها، سردر و دیوار آرامستان شکل قدیم خود را پیدا کرد و از تردد معتادان هم جلوگیری شد. در ادامه با زهکشی و کاشت نهال در محوطه داخلی، آرامستان به وضعیت بسیار ایدهآلی رسید تا جایی که سال گذشته گردشگران زیادی از اینجا بازدید کردند. چند هیأت از لهستان هم برای بازدید از قبور لهستانیهای مهاجر در جنگ جهانی دوم به آرامستان آمدهاند و تندیسی هم نصب کردهاند که نشان از پراهمیت بودن اقداماتمان بوده.»
نوری از حضور خانوادههای مهاجران لهستانی هم خاطرات جالبی دارد: «چندی پیش پروفسوری همراه با چند لهستانی دیگر به اینجا آمد. از پدرش شنیده بود که اقوامش به احتمال زیاد در ایران دفن شدهاند. گشت و گشت تا موفق شد مزار مادربزرگش را پیدا کند. از خوشحالی در پوستش نمیگنجید. چند وقت بعد دوباره با خانوادهاش آمد.»
۷۷ سال از جنگ جهانی دوم میگذرد. هنوز نام و داستانهای «کمپ پلو» یا همان کمپ لهستانیها در اهواز و میان مردم زنده است. آنها نقش مهمی در ساخت کارخانه قند این شهر داشتهاند. عدهای از آنها برای همیشه ماندند، برخی به خاطر بیماری و کهولت سن از دنیا رفتند و آنهایی که توان رفتن داشتند، ایران را ترک کردند اما عشق به ایران را در دل زنده نگه داشتند. اکنون مزار ۱۰۵ لهستانی مهاجر در آرامستان کلدانیها و آشوریهای حصیرآباد اهواز، گاه و بیگاه میهمان کسی است که برای یافتن نشانی از قبر پدر، مادر یا مادربزرگ و پدربزرگش لابهلای قبرها میگردد.»