فکرشهر - عادل قلی زاده: اگر چه امروزه و در دورانی که گسترش تکنولوژی در جهان مدرن به سرعت برق و باد در حال شکستن تمام مرزهای دانش و فنآوری است، بسیاری مولفههای توسعه دچار دگرگونی اساسی شده است اما به نظر میرسد برخی پارامترها را همچنان باید به عنوان اصول لمیتغیر توسعه و رشد جوامع قلمداد کرد. پارامترهایی همچون افزایش بهرهوری از منابع و ظرفیتهای موجود، بهره گرفتن از مدیریت کارآمد، حرکت در مسیر کشف و شکوفایی استعدادهای مغفول مانده و بسیاری مولفههای دیگر که شاید به جرات بتوان گفت همراهی و همدلی مردم و مدیران اجرایی یکی از مهم ترین آنهاست.
این آخری را میتوان از جنبههای مختلف اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی مورد واکاوی قرار داد و دست آخر به قطعیت رسید که تنها راه حرکت در مسیر توسعه و پیشرفت، به کار گماشتن مدیران توانمند و برخوردار از همراهی و همدلی بستر جامعه با این مدیران و وجود اعتماد متقابل میان این دو است. طریقی که صرف کمترین هزینههای اجتماعی و به تبع آن هدر رفت کم ترین منابع اقتصادی و انسانی را به دنبال خواهد داشت.
اخیراً و پس از کنارهگیری امراله پاراد، مدیرعامل سابق شرکت توزیع برق استان بوشهر، موضوع انتصاب مدیرعامل جدید این شرکت به یک چالش مهم مابین مردم استان و شرکت توانیر تبدیل شده است.
از یک سو با توجه به سوابق گزینه اصلی مدیرعاملی برق استان بوشهر در مدیریت برق برخی شهرستان های استان بوشهر، مردم شدیداً از انتصاب وی به عنوان مدیرعامل برق استان بوشهر نگرانند و این نگرانی را از طرق مختلف (از انتشار یادداشت و گزارش در رسانههای استان گرفته تا امضای طومار و ابراز نارضایتی در جلسات و نشست های رسمی و...) علنی کردهاند و از دیگر سو مدیران تصمیم گیر در شرکت ملی توانیر و وزارت نیرو ظاهراً به شکل عجیبی استان بوشهر و منطقه جنوب کشور را دچار بحران قحطی رجال کارآمد می بینند، چرا که اصرار بر انتصاب همان گزینه به مدیرعاملی شرکت توزیع برق استان دارند، چالشی که باعث شده فرایند انتخاب و معرفی مدیرعامل جدید حدود ۳ ماه به طول بینجامد و حساسیتها در سطح افکار عمومی به شدت افزایش پیدا کند.
شاید نگاهی به گذشته و مرور اتفاقات ماه های اخیر را بتوان بهترین چراغ راه برای عملکرد آینده مدیریت حوزه انرژی در استان ثروتمند اما محروم بوشهر برشمرد.
استان بوشهر با توجه به برخورداری از منابع سرشار گاز، نفت، ظرفیتهای تجارت دریایی و زمینی، کشاورزی و باغداری، جمعیت جوان و...، یکی از غنیترین استان های کشورمان به شمار میرود که طی دهها سال طعم تلخ توسعهنیافتگی اقتصادی و اجتماعی را چشیده و همچنان برچسب «محرومیت» را بر پیشانی خود میبیند.
این اپیدمی تلخ را باید حاصل کنش های ناکارآمد اجتماعی مردم استان از یک سو و جنس نگاه مدیران بالادست به منابع اقتصادی و انسانی استان بوشهر از دیگر سو دانست.
رفتارهای اجتماعی مردم این استان طی سال های اخیر اما نشان از عزم جدی بوشهریها برای آغاز یک تحول بنیادین در روند توسعه استان پرثروت بوشهر دارد.
همین چند ماه پیش بود که معضل آب به محملی برای فریاد حقخواهی مردم استان بوشهر تبدیل شد و بحران اجتماعی بزرگی در این نقطه از ایران عزیز آفرید. حضور هزاران نفر از مردم شهرهای مختلف در کف خیابان و برخاستن فریاد مظلومیت و حقخواهی مردم برازجان و دیگر نقاط استان به چالش عظیمی تبدیل شد که روزهای متمادی در صدر اخبار رسانههای دوست و دشمن قرار گرفت. پیش و پس از آن نیز اعتراضات عمومی در جهت استیفای حق نیروهای جویای کار کنگان و دیگر شهرها و شهرستان های استان، فریاد اصحاب هنر و فرهنگ در اعتراض به محدودیت های غیرمنطقی خودساخته در حوزه هنر و به خصوص موسیقی فولکلور استان، تجمع اعتراضی کشاورزان و باغداران استان بوشهر و نمونههای فراوان دیگر از تحصنها و تجمعهای اعتراضی را می توان شاهدی بر تغییر شکل کنش های اجتماعی مردم استان بوشهر در مواجهه با اتفاقات و رفتارهای مدیریتی در سطح استان به شمار آورد.
حال با توجه به تمام آنچه طی سال های اخیر در استان زرخیز بوشهر شاهد بودهایم، این استان در آستانه اتفاقی جدید قرار دارد.
انتصاب مدیرعامل جدید شرکت توزیع برق استان بوشهر و مردمی که پیش از این به راه های مختلف مراتب حساسیت خود را نسبت به این حوزه استراتژیک اعلام داشتهاند، موج نارضایتی عمومی از انتصاب یک مدیر غیربومی که مردم شهرستان های استان بوشهر خاطرات خوبی از دوران مدیریت وی در ذهن ندارند و سیل اعتراضات و واکنش های مدنی به این خبر و نیز تحذیر مدیران بالادست از عواقب تصمیماتی که فاقد مقبولیت اجتماعی است، زنگ خطری است که به نظر میرسد به گوش مدیران حوزه انرژی کشور رسیده است، مخصوصاً وقتی که در مییابیم خبرها حکایت از این دارد که مدیریت ارشد سیاسی استان بوشهر نیز با قرار گرفتن در کنار مردم استان، انتقال دهنده نگرانی های شدید مردم این خطه بوده و بر اساس شواهد موجود و ادعای مسوولین سیاسی استان، میتوان دریافت که هشدارهای لازم در خصوص پیامدهای اجتماعی ناشی از انتصابات خارج از دایره رضایتمندی مردم به مدیران تصمیمگیر در حوزه انرژی منتقل گردیده و ظاهراً خط قرمز مدیران سیاسی استان نیز انتصاب مدیر فاقد مقبولیت عمومی تعریف شده است.
هرچند خبرها حکایت از عدم همراهی برخی نمایندگان مردم استان در مجلس شورای اسلامی با خواست عمومی مردم دارد و این باعث تعجب است که چطور نمایندگان مردم که مقبولیت خود را از برکت رأی مردم رنجدیده استان بوشهر دارند، به جای حرکت در جهت خواست عمومی مردم استان، طریق دیگری را برگزیدهاند و این حرکت بر مبنای چه واقعیتهایی استوار بوده که مردم استان از آن بیخبرند؟!
نکته قابل توجه در این میان را میتوان رفتار مدنی مترقی و قانونمند مردم استان بوشهر دانست. جایی که طی یک رفتار مدنی قابل توجه از هرگونه حرکت غیرقانونی پرهیز نموده، دغدغههای اجتماعی خود را از طریق مدیران ارشد دولتی و نیز رسانههای ارتباط جمعی و در مسیری کاملاً نظاممند بروز داده، همت خود را بر پیشگیری از رخدادهای تلخ خارج از ضابطه استوار کردهاند و امیدوارند این رفتار مدنی با واکنش مدنی و مترقی مدیران تصمیمگیر پاسخ بگیرد.
مردم استان بوشهر که سهم بسیار بزرگی در چرخش چرخ اقتصاد کشور دارند مصرانه خواستار حق غیرقابل انکار خود مبنی بر سپردن مسوولیت های مدیریتی استان به نیروهای توانمند بومی هستند، چرا که به حکم تجربه دریافتهاند که مدیریت بومی به عنوان اهرم بزرگ توسعه و استفاده بهینه از منابع مالی و انسانی میتواند نقش غیر قابل انکاری در افزایش شتاب حرکتی استان به سمت توسعه پایدار ایفا نماید و عدم توجه به کارآمدی مدیران تا چه اندازه بسترساز آسیبهای مختلف اقتصادی و اجتماعی در این خطه پرثروت خواهد شد.
شاید بتوان چشمپوشی افکار عمومی استان از استیفای حق طبیعی مردم مبنی بر به کارگیری نیروهای نخبه و باتجربه بومی را متصور بود اما بدون هیچ تردیدی چشمپوشی مدیران بالادستی بر فاکتور توانمندی و حسن سابقه مدیران انتصابی را به هیچ عنوان نمیتوان متصور شد.
در این میان نمیتوان از نقش تعیین کننده نمایندگان مجلس و مدیران ارشد دولتی در استان گذشت، زیرا با وجود ابراز نگرانی شدید مردم از عزل و نصبهای بیضابطه و خارج از دایره پذیرش افکار عمومی، سکوت معنادار نمایندگان مردم باعث شده نخستین چیزی که به ذهن متبادر میشود «وارد شدن در تعاملات پشت پرده و خارج از عرف» باشد که قاعدتا نتیجهای جز ایجاد فاصله غیرقابل جبران میان مردم و نمایندگانشان را به دنبال نخواهد آورد. این مورد در خصوص مدیران ارشد سیاسی استان نیز کاملاً صادق است. حداقل انتظار مردم استان بوشهر از مدیران ذینفوذ این استان، جلوگیری از عزل و نصبهایی است که میتواند بسترساز چالش های اجتماعی جدید و باعث اخلال در آرامش نسبی حاکم بر فضای اجتماعی باشد.
با تمام این اوصاف، مردم و بهخصوص کنشگران اجتماعی پرشمار استان بوشهر بیصبرانه منتظرند تا ببینند افکار عمومی و رضایتمندی اجتماعی تا چه میزان در تصمیمگیری های مدیران دولت تدبیر و امید دارای اعتبار بوده و «نظر مردم» نزد «مسوولین تصمیمگیر» در نیمه بالای هرم مدیریت دولتی، چه جایگاهی دارد!