فکرشهر: افشای اطلاعات چه کمکی به باشگاه بزرگ استقلال میکند؟ بر فرض مثال اثبات این که سرمربی استقلال برای چندهزار دلار «دلالی» میکرده، افتخارآمیز است یا مایه شرم مدیرانی که او را برگزیدند و نتوانستند مدیریت کنند؟
به گزارش فکرشهر، روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: وینفرید شفر و علی خطیر هرگز رابطه خوبی با هم نداشتند. با تغییر کادر مدیریتی استقلال، رفتن افتخاری و حضور امیرحسین فتحی، یک زاویه معنادار و علنی بین شفر با معاون مدیرعامل جدید باشگاه بهوجود آمد. رفتهرفته کار چنان بیخ پیدا کرد که شفر گاه و بیگاه به خطیر طعنه میزد.
او بعد از یکی از پیروزیهای استقلال، ضمن تمجید از رنگینکمان تهران به «خیانتکار» داخل باشگاه طعنه زده بود و بعد از یک پیروزی دیگر هم به خبرنگاران گفته بود: «الان کل مجموعه باشگاه از این برد خوشحالند جز یک نفر.» آن یک نفر علی خطیر بود؛ کسی که نوروز امسال بعد از باخت استقلال در داربی و توقف این تیم مقابل سایپا در جایگاه ویژه ورزشگاه آزادی مدعی شد نتایج تیم ضعیف است و کادر فنی باید پاسخگو باشد. البته ظاهراً نقشه اخراج شفر از مدتها قبل در ذهن خطیر شکل گرفته بود. مربی آلمانی یک بار گفته بود خطیر از هفتههای آغاز فصل بهدنبال برکناری او بوده است. اهل فن میدانستند که ریشه این اختلافها در فرآیند جذب بازیکن خارجی است و خطیر به سودجویی شفر سوءظن دارد. مثل همیشه اما باید زمان میگذشت تا صحت شایعات تأیید شود.
روز یکشنبه که گروهی از هواداران استقلال در اعتراض به انفعال مدیران این باشگاه تجمع کرده بودند، علی خطیر بین آنها حاضر شد و مطالب تندی علیه وینفرید شفر به زبان آورد: «بهزودی فایلهای دلالی این آقا را روی سایت باشگاه منتشر میکنم. او برای پنج هزار دلار وارد باشگاه میشد و تا پول نمیگرفت نمیرفت. برانکو ۱۱ ماه حقوق نگرفت و دم نزد، اما این آقا پوست ما را کنده بود. ۱۰۰ هزار دلار جور کردیم تا در ترکیه به تیام و جپارف بدهیم و قرارداد آنها را تمدید کنیم اما شفر ۹۰ هزار دلار این پول را برای خودش برداشت و توافق به هم خورد!»
وعده خطیر ۲۴ ساعت بعد محقق شد و او بهعنوان اولین سند، تصویری از چت کردنش با شفر در روزهای آغازین فصل را منتشر کرد. در این چتها اینطور به نظر میرسد که شفر باشگاه را برای جذب هرچه سریعتر الحاجیگرو تحتفشار قرار داده، اما در کمال تعجب خطیر تصاویر پیامهای خودش را از لابهلای چت دو نفره پاک کرده! این سند دیروز حسابی بحثبرانگیز شد و شاید به تنهایی نشان داد چرا استقلال با وجود این همه هزینه موفق نبوده است.
الان چرا؟
یکی از مهمترین حاشیههای افشاگری خطیر علیه شفر مربوط به «زمان» آن است. مسلماً اگر قرار بود روشنگری باشگاه بهکار بیاید، خطیر و رفقا باید ماهها پیش دست بهکار میشدند و در زمان سودجویی شفر مقابل او میایستادند. آنها اما صبر کردند و با از دست رفتن زمان، وقتی دست به افشاگری زدند که سودی ندارد. نهتنها سود ندارد، بلکه سرشار از زیان هم هست. فراموش نکردهاید که شفر برای فصل بعد یک میلیون و ۲۰۰ هزار دلار از استقلال طلب دارد و باشگاه باید رضایت او را جلب کند، اما در کمال تعجب شاهد طغیان مجموعه علیه سرمربی آلمانی هستیم؛ آنچه میتواند شفر را سر لج بیندازد و کاری کند که او تا سنت آخر طلبش را بگیرد.
چه سریع پندار توفیقی شدید آقای خطیر!
خبرآنلاین هم در این رابطه نوشته است: علی خطیر در پروسهای یک ساله حالا در همان نقطهای ایستاده که پندار توفیقی برای بدل شدن به آن سه سالی زمان برد. تب شهرت و عناوینی که مدیران ناموفق و غیر متخصص انتخاب شده از سوی وزارت ورزش برای اداره استقلال و پرسپولیس در این چند سال حکم گرفتهاند در کنار فضای احساسی هواداری شبکههای اجتماعی فضایی را ساخته که هر چند وقت یک بار یکی در این دو تیم به فکر قهرمان هواداران بودن بیفتد و چه سرنوشت شومی هم تا به حال برای این افراد رقم خورده است. ترکاشوند و خبیری را در پرسپولیس به یاد بیاورید یا حتی پندار خمارلو که هنوز هم هست. اینها نمونههایی در تیمی بودند که تازه در این چند سال فقط برد بدست آورده اما سرانجام هر کدامشان چه بوده؟ خیلی خوشنام و موفق نبودهاند قطعاً و زیاد انتقاد شنیدهاند و بی تردید خیریتی در این همه انتقاد که از آنها شده، وجود داشته است!
در استقلال ماجرا بدتر است. پندار توفیقی را یادتان هست؟ ماجرای قراردادهای پندار تایم و فرجام کابوسواری که داشت؟ او با اندک تجربهای از مدیریت ورزشی خود را معاون ورزشی باشگاه استقلال خواند و به خاطر آشنایی به زبان شد مسئول نقل و انتقالات باشگاه. سرانجام این اتفاق اما چه شد؟ چون او ادبیات فوتبال را نمیدانست.
شرایط درباره علی خطیر هم همین است. او دوره مدیریت فیفا مستر که بالغ بر چند صد میلیون برایش باید هزینه شود را پرداخته تا مدرکی داشته باشد در حد یک مدرک مدیریت دولتی، از همین مدارکی که زیاد در مراکز آموزشی غیردانشگاهی کشورمان هم داریم!
او به پشتوانه این مدرک بدون سابقه فوتبالی و ورزشی میشود معاون ورزشی استقلال در حالی که در مدیریت اجرایی و بینالملل خیلی هم توانمند است. وارد بازی نقل و انتقالات میشود و هیجان سوپراستارشدن در شبکههای اجتماعی هم به سرش میزند. او حالا با شفر در بحران است. فرهاد مجیدی علیهاش دست به افشاگری زده و فضا بر سر انتخابها و خریدهایش هم ملتهب هستند و دارد جای سرمربی تیم بازیکن میگیرد. این درست همان مدل منسوخ و شکست خورده پندار توفیقی در فصل قبل است. مسیری که انگار خطیر خیلی زود به ته خطش دارد میرسد.
مدیریت باشگاه با «اسکرینشات» و افشای چت!
احسان محمدی هم در عصر ایران نوشته است: معاون باشگاه استقلال تقریباً تمام مکالمه خود با شفر را پاک کرده و فقط جملات شفر را منتشر کرده که در فضای مجازی باعث درگیری لفظی میان برخی از هواداران هم شده است.
علیخطیر معاون ورزشی استقلال در اقدامی عجیب دست به انتشار گفتوگوی خصوصی خود با وینفرید شفر زد تا اثبات کند سرمربی سابق استقلال «دلالی» کرده است. امری که یک زخم تازه به جان هوادارانی میزند که هنوز از اتفاقات فصل قبل و داوریها دلچرکین هستند.
تنش میان خطیر- شفر در حالی به مرحله افشاگری و اسکرینشات میرسد که سرمربی آلمانی این تیم مدتهاست ایران را ترک کرده است. برخی از هواداران استقلال که معتقد هستند شفر با پراندن جپارف و تیام عملاً دندانهای نیش این تیم را کشید، حالا با افشای این مکالمات حق دارند گلهمند باشند که چطور مدیریت باشگاه تا زمان حضور شفر سکوت کرد و هر نقد خودی و رقیب را «دشمنی» ترجمه کرد اما حالا دست به افشاگری میزند؟ آیا آقای خطیر این اقدامات را به صورت شخصی انجام میدهد یا تصمیم باشگاه است؟
افشای این دست اطلاعات چه کمکی به باشگاه بزرگ استقلال میکند؟ بر فرض مثال اثبات اینکه سرمربی استقلال برای چند هزار دلار «دلالی» میکرده، افتخارآمیز است یا مایه شرم مدیرانی که او را برگزیدند و نتوانستند مدیریت کنند؟ مسئولان عبرت میگیرند و در آینده این خطا را مرتکب نمیشوند یا در روی همان پاشنه خواهد چرخید؟
شکایت پروپئیچ مهاجم سابق این تیم که ۱۳ بار لباس آبیها را به تن کرد و ۳ گل زد، نشان نمیدهد ما اصولاً اهل درسگرفتن نیستیم؟ چرا تن هوادار باید بلرزد که اگر این شکایت به جایی برسد ممکن است با کسر امتیاز و محرومیت استقلال از جام باشگاههای آسیا همراه شود؟ این شکایتها نقطه پایانی ندارد؟ گناه هواداری که تمام دلخوشیاش این تیم است چیست؟
کار مدیران باشگاه آرام کردن این فضای متشنج است یا دامن زدن با آن؟ اخذ مواضع متفاوت و گاه متناقض مدیران در فضای مجازی اسمش «مدیریت» است؟ این باشگاه بزرگ و پر افتخار سخنگو ندارد؟
در متن منتشر شده از سوی علی خطیر آمده است:
"علی! من با گرو صحبت کردم و او گفت این موضوع حل و فصل شده است.
۴۲۰۰۰۰ + پاداشها!
من با او مذاکره کردم، ۴۰۰۰۰۰ و ۲۰۰۰۰ دلار بعد از ۲۰ مسابقه
پاداشها برای بازیهای آسیایی، گل و پاس گل.
لطفاً ما این را بپذیریم و با او قرارداد امضا کنیم.
ما زمان کافی نداریم و برابر تراکتورسازی به او نیاز داریم."
شفر در پیام بعدی خود آورده است:
"گرو اعتماد به نفس زیادی دارد. او پاداش گل و پاس گل میخواهد با محدودیت ۲۰۰۰۰ دلار و نه ۱۵۰۰۰ دلار."
معاون باشگاه استقلال تقریباً تمام مکالمه خود با شفر را پاک کرده و فقط جملات شفر را منتشر کرده که در فضای مجازی باعث درگیری لفظی میان هواداران شده است. فضایی که به نظر میرسد هر روز قدرت بیشتری پیدا میکند و مدیران بخشی از تسویه حسابهای قدرت خود را آنجا انجام میدهند تا با استفاده از فشار هواداری کارشان را پیش ببرند.
این ماجرا در باشگاه پرسپولیس هم به شکل دیگری در جریان است. از سرپرست تا مدیر و پیشکسوت و …هرکدام در مورد برانکو در فضای مجازی حرف میزنند و هواداران دچار سرگیجه شدهاند. فحش و توهین و ناسزاست که مثل نقل و نبات این روزها در فضای مجازی رد و بدل میشود. خشم و عصیانی که بخشی از آن در نتیجه عملکرد نادرست کسانی ایجاد شده است که اسمشان «مدیر» دولتی است اما گاهی خودشان بنزین روی آتش میریزند، موضوعی که بالاخره، یکروز، یکوقت و یکجا دامن همه را خواهد گرفت!