فکرشهر: مگر یک فوتبالیست یا هنرپیشه کارآگاه است که وقتی با یک سرمایهگذار یا حتی سرمایهدار مشتاق مواجه شود، اول به تجسس در مورد پاکی و ناپاکی پول او بپردازد؟
به گزارش فکرشهر، رسول بهروش در دنیایاقتصاد نوشت: بعد از محاکمه هادی رضوی، از متهمان پرونده بانک سرمایه، فشار عجیبی از ناحیه بخشی از افکار عمومی به عوامل درگیر در سریال شهرزاد وارد و بعضا از آنها خواسته شد مبالغی را که برای نقشآفرینی در این اثر هنری دریافت کردهاند، به بیتالمال پس بدهند. رضوی از جمله سرمایهگذاران سریال موفق شهرزاد بود و حالا که روشن شده این مجموعه با سرمایه ناپاک در شبکه نمایش خانگی تولید شده، بازیگران و سایر عوامل سریال تحت فشار شدید قرار گرفتهاند. اما آیا این فشار حق آنهاست؟
کار به جایی رسیده که مصطفی زمانی، یکی از بازیگران کار مصاحبه کرده و گفته: «خوشحال میشویم که در شرایط سخت اقتصادی امروز کلاهبردار به سزای کارش برسد. اگر حقوق نامتعارفی گرفتهام، خیانت کردهام و حاضرم دریافتی خارج از عرف را برگردانم. کسانی که حرف استرداد پول را میزنند، آیا حاضرند دستمزد چندمیلیاردی عوامل را کم کنند اما سود پولی که از طریق این سریال جمع شده است، به ما بدهند؟ در هر صورت فکر نمیکنم رقم خارج از عرفی دریافت کرده باشم، چون برای شهرزاد زحمت کشیدهام.»
این مساله فقط در مورد شهرزاد نیست، چه این که یکی دیگر از متهمان همین پرونده، بحث را به حوزه فوتبال هم میکشاند؛ متهمی نامآشناتر به اسم حسین هدایتی. هدایتی که بیش از یک دهه با اهالی فوتبال حشر و نشر داشته و در این مدت هم با بذل و بخششهای بیحسابش به شهرت رسید، بیشتر اوقاتش را مخصوصا گرد باشگاه پرسپولیس چرخیده و همین مساله باعث شده در خلال برگزاری دادگاههای او، عدهای خواهان استرداد وجوهی شوند که فوتبالیستها از هدایتی دریافت کردهاند. این بحث در یک مقطع آن قدر بالا گرفت که حتی برخی مسئولان رسمی هم در مورد آن اظهار نظر کردند؛ هرچند کمتر فوتبالیستی بهویژه از جمع دوستان هدایتی آن قدر سر و زبان دارد که به فصاحت مصطفی زمانی حرف بزند و از خودش دفاع کند. حالا دوباره برمیگردیم سر همان سوال: آیا فوتبالیستهای نزدیک به هدایتی، سزاوار چنین هجمه و فشاری هستند؟
صد البته نیت این مطلب دفاع از فوتبالیستها نیست؛ جماعتی که بعضا قراردادهای وحشتناک میبندند، دستمزدهای نجومی میگیرند، مالیات نمیدهند، به مسئولیتهای اجتماعیشان بیاعتنا هستند و تازه به آسانی جلب پولهای جانبی و زیرمیزی امثال هدایتی هم میشوند. طبیعی است که قصد پشتیبانی و تبرئه کردن چنین افرادی را نداریم اما سوال اینجاست که مگر یک فوتبالیست یا هنرپیشه، کارآگاه است که وقتی با یک سرمایهگذار یا حتی سرمایهدار مشتاق مواجه شود، اول به تجسس در مورد پاکی و ناپاکی پول او بپردازد؟ طبیعتا این کارها وظیفه مجریان قانون و نهادهای نظارتی است، وگرنه آدمهای معمولی بهویژه ورزشکاران و هنرمندان که وجه تمایزشان نسبت به سایر اقشار جامعه صرفا این است که بهتر رل بازی میکنند یا به خوبی پا به توپ میشوند، از کجا باید به ریز مسائل اقتصادی مربوط به امثال رضوی و هدایتی اشراف پیدا کنند؟ از طرف دیگر حوزههایی مثل سینما و تلویزیون یا فوتبال بسیار جذاب هستند و طبیعی است که افراد زیادی، اعم از صاحبان ثروتهای نامشروع و بادآورده تمایل به حضور در این عرصهها و وجههسازی برای خود داشته باشند.
جالبتر این که بنا به ادعای مصطفی زمانی، سریالی مثل شهرزاد سود سرشاری داشته که به مراتب بیش از مجموع هزینهها بوده است. بنابراین همه چیز آماده است تا افراد ناسالم وارد شوند و «فال و تماشا» را با هم داشته باشند. این وسط اگر تقصیری هم متوجه هنرمندان یا ورزشکاران باشد، آنها در ردیفهای انتهایی گناهکاران یا اهمالکاران قرار میگیرند. صد البته که سوپراستارها هم میتوانند موشکافتر و مسوولیتپذیرتر باشند. مثلا رضا عطاران چندی پیش گفته بود: «هر جایی احساس میکنم دارند پیشنهاد مالی بالایی میدهند، نمیروم. نمونههایش هست و بچههای سینما میدانند. فیلمی بوده که احساس کردم دستمزدش بیشتر از حق من است و ممکن است پشت پرده یا در جوانب چیزهایی باشد که ما بیخبر باشیم، پس قبولش نکردم.»
عادل فردوسیپور هم دیگر چهرهای است که همیشه در مورد مسائل مالی حداکثر وسواس را داشته و حتی دم به تله ستاره و مربعها هم نداد. آن چه میگویند اصلا یکی از مهمترین دلایل حذفش از تلویزیون بوده است. جان کلام این که ستارهها هم میتوانند مثل عادل و عطاران محتاطتر باشند و کارنامه پاکتر و پایگاه اجتماعی والاتری برای خودشان بسازند اما حتی اگر این طور نبود هم نباید همه گناه را متوجه آنها دانست. در درجه اول این مسئولان هستند که باید با برخورد سریع و فراگیر با پولشویی در ورزش و هنر، مجال سوءاستفاده را از افراد فرصتطلب سلب کنند وگرنه فوتبالیستی را میشناسیم که حتی سواد شمردن صفرهای رقم قراردادش را هم ندارد، چه رسد به سر درآوردن از جزئیات ثروت هدایتی!»