فکرشهر ـ مجتبی سعادتی*: هنوز زمان زیادی از آن روزها نگذشته و به خوبی یادمان است؛ همین سال گذشته بود که تعدادی از جوانان با غیرت شهر برازجان، با گذشت و فداکاری و هم دلی و حمایت فعالین فرهنگی ـ اجتماعی و مردم و البته با کمک برخی از مسوولین، فرصتی را به دست آوردند تا بعد از چند سال خون جگر خوردن، تیمی را به نام زیبا و بامسمای «ستارگان دشتستان» - که خود گویای بسیاری حرف های نگفته و بغض های فروخورده است- به بالاترین سطح ورزش کشور، یعنی سوپرلیگ هندبال کشور برسانند و حالا کم کم نام دشتستان بزرگ و برازجان عزیز، گاه و بیگاه در مجلات و روزنامهها و شبکه های خبری، بخش های مختلف خبری، رسانههای استانی و سراسری شنیده میشود و باعث میشود به عنوان یک دشتستانی به خودمان و به شهر و شهرستانمان ببالیم.
همینجا توقف می کنم و سوالی می پرسم:
به راستی شما برای این که حدود دو ساعت، نام دشتستان را در یک پخش زنده تلویزیونی سراسری یا همین شبکه استانی خودمان دهها بار بر زبان برانید و این فرصت را داشته باشید که از فرهنگ و تمدن و مردمان نجیب و جوانان مستعد دشتستانِ زیبا سخن بگویید، باید چقدر منتظر بمانید، چقدر هزینه کنید و چند نفر را ببینید؟!
از موضوع ورزش و حاشیه های تلخ و شیرینش که بگذریم، به نظر شما این یک فرصت استثنایی برای معرفی ما، مردممان، فرهنگمان و به طور کلی شهرستانمان نیست؟!
راستی چرا دولت ها و سیاستمدارهای کشورهای مختلف تلاش می کنند میزبانی المپیک یا یک جام جهانی را بگیرند؟؟ این رقابت ها و جنگ و جدل های میزبانی قدرت های جهان بر سر چیست؟! جز این است که کشورها می توانند از محبوبیت ورزش در معرفی کشورشان و فرهنگشان به جهانیان برای توسعهی صنعت توریسم و ارتقای سطح فرهنگی اجتماعی خودشان بهره بگیرند؟؟
سرتان را درد نیاورم که همه شما بهتر از من می دانید این جوان ها چه خدمت بزرگی به دشتستان کردهاند و امروز چه وضع و روزگاری دارند! تیمی که هنوز با پاره شدن پیراهن بازیکنش، پیراهن تعویضی ندارد، حال و روزش به خوبی مشخص است و نیازی نیست مصایب دیگرش را یک به یک بازخوانی کنیم.
روی صحبتم با آقایان مسوول است! برادران ارجمند و گرامی دیارم! این چند نفر جوان طی این چندین سال هر چه داشتند و نداشتند گذاشتند؛ از پول توجیبی و حقوق و سرمایهی مادی و معنوی خود هزینه کردند تا توانستند کار را به اینجا برسانند؛ حالا نوبت شماست! اگر نمی توانید مستقیما کمک کنید ـ که مطمئنا میتوانید! ـ دستکم می توانید با رایزنی برایشان اسپانسر جذب کنید. کاری که «تاجگردون» برای هندبال گچساران کرد؛ کاری که کازرون برای تیم هندبالش کرده و مبالغی بالای دو میلیارد تومان برای حمایت از این تیم تامین شده است؛ کاری که مسوولین طبس کردهاند؛ کاری که اصفهانی ها کرده اند؛ کاری که کرمانشاهی ها کردهاند؛ اصلا کاری که همه می کنند، چرا ما باید برایش بهانه بیاوریم؟؟
قدرت لابی گری و چانه زنی دست شماست، این فرصت بزرگ برای دشتستان بزرگ است و مردم این ورزش را دوست دارند. این فرصتی است برای بهتر شدن، فرصتی برای دعوت جوانان به ورزش، فرصتی برای کاهش آسیب های اجتماعی دشتستان، فرصتی برای من، برای شما، فرصتی برای فرزندانمان و برای آیندگانمان؛ فرصتی که نباید به این سادگی از دست برود؛ ما دیگر جایی برای غبطه خوردن نداریم!
آقای مسوول! یک کلام ختم کلام:
این تیم پول ندارد! هیچ باشگاه حرفه ای هم در کشور، بدون پشتوانه دولتی و نیمه دولتی تیم داری نکرده و نمی کند، چه آن که استقلال و پرسپولیسش باشد؛ چه این که سایپا و تراکتورسازی و نفت و گاز و ذوب آهن و...
و حالا نوبت شماست...
بسم اله!
*فعال اجتماعی