فکرشهر: ایسنا نوشت: حادثه و بهمن میدانی یعنی چه؟ یعنی همه اینها نباید برای کوهنوردانمان اتفاق میافتاد. حادثه درست از آنجا آغاز شد که برای «فتح» قلهها به «جدال» با سنگ و یخ و برف و کولا و مِه پرداختیم. در این نزاع ممتد گاهی کوهنوردان به اوج رسیدند و زمانی هم قلهها خودی تکاندند و به دژی تسخیر ناپذیر تبدیل شدند.
به عنوان یک خبرنگار ماجراجو که گه گداری در هوای آرام تجربه صعودهای زمستانی به چند قله را داشته است و اندکی هم با کولاک و برف و مه و یخ بندان نه چندان شدید سر شاخ شده است، میدانم که کوه و باد و سرما با همه افسونش چه یاغیانه بر جان انسان میتازد.
یاد گرفتهام که بهمن در کوهستان همچون آذرخش در آسمان است؛ یک باره مانند بلا بر سر کوهنورد نازل میشود. انسان در این موقعیت فناپذیر فیلم زندگیاش را در لحظهای کوتاه مرور میکند و تا آخرین دَم امید به معجزه دارد. جمعه سیاه کوهنوردان ایران هم مصادف با ولادت حضرت مسیح (ع) پیامبر صلح و دوستی بود که یکی از معجزاتش زنده کردن مردگان است اما، همین که خبر درگذشت دوست و همکار قدیمیمان؛ دکتر سید مصطفی فاطمی راشنیدیم، فهمیدیم آنجا که اراده خداوند نباشد، معجزهای رخ نمیدهد.
جدال با «شیر خفته» در کوهستان الوند+ فیلم
سفر به کُلکچال در هوای ۱۲- درجه + عکس و فیلم
۴۸ ساعت نفسگیر در آلپِ ایران + فیلم و تصاویر
سید مصطفی با همه مراتب علمی و توانمندیهایی که در کوهنوردی، عرصه رسانه و پزشکی کسب کرده بود، از سوی همکارانم در ایسنا به عنوان «سید خندان» شناخته میشد که اخلاق خوب و مهربانیاش بر سایر جنبههای رفتاری او سایه انداخته بود. شاید از دیروز تا کنون هم تعدادی از داغ دیدگان به تعبیرهای گوناگون برای خود این شعر قیصر امینپور را زمزمزه کردهاند: «ای کاش/ یک بار/ تنها همین یک بار/ تکرار میشدی! / تکرار...»
انسان؛ انسان است و صفات خود را دارد. کوه نیز کوه است. نباید آن را با بهمن و ریزشهایش توصیف کرد، بلکه در توصیف کوه باید از فراخی و بزرگیاش سخن گفت. حالا اگر انسانی کوهنورد باشد، در توصیف او باید چه گفت؟ سید مصطفی عزیز ما، انسانِ آسمان بود؛ چرا که بارها لب دوشش به سر ابرها رسیده بود. هیچ قلهای بیزحمت زیر پایش سُر نخورده بود. شرایط ایجاب میکرد که به عنوان یک انسان کوهنورد گاهی خطر کند. اگر چه اکنون سید مصطفی در میان ما نیست اما، یاد او همچون امضای اصیلی است که در دامنه کوه آهار به ثبت رسید. مادرمان ایران میداند اکنون «بهمَن» یعنی غَم ...