کارگر
از رمق افتاده جان کارگر
سفره ها خالی ز ،نان کارگر
غارت سرمایه داران می شود
حاصل توش و توان کارگر
زیر اقساط بزرگ وامها
تا شده پشت و میان کار گر
از گرانی زیر فریاد و بلا
هر کجا پیدا فغان کارگر
غارت هر نامرادی میشود
طاقت و صبر و امان کار گر
کس نمی پرسد زمانی حال او
نیست غیر از غم بیان کارگر
بر دل و دستش نشسته پینه ها
هم ببین قد کمان کارگر
پای عریان و لباس پاره اش
هست شرح داستان کارگر
از کرونا مرگ میبارد فقط
در میان آشیان کارگر
اتحاد و اعتماد و همدلی
نیست اندر آرمان کارگر
روز و شبها از برای لقمه ای
اشک ریزد دیدگان کارگر
جیب خالی ، آبروی و احتیاج
کرده ویران کاروان کارگر
پس مبارک باد بر کل شما
در بهاران این خزان کارگر
کافیا تا هست بر پا آسمان
چرخ گردد بر زیان کارگر.
*متخلص به «کافی رودفاریابی»
پی نوشت: 11 اردیبهشت ماه، روز جهانی کارگر است.