فکرشهر: نشریه دیپلمات چاپ ژاپن نوشت: بین اوایل ژوئیه تا اوایل آگوست، اس جایشانکار، وزیر امور خارجه هند دو سفر رسمی به ایران داشت. اولین مورد، در ۷ ژوئیه برای ادای احترام به ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور منتخب وقت بود. وی مجدداً به دلیل سوگند رئیسی در ۶ آگوست در تهران حضور یافت. سوالی ساده در اینجا مطرح میشود که چرا هند در شرایطی که ایران هنوز تحت تحریمهای سازمان ملل و ایالات متحده است و بسیاری از قدرتهای غربی آن را طرد کرده اند، تلاش دارد که به ایران نزدیک شود.
به گزارش فکرشهر از انتخاب، در ادامه مطلب آمده است: هند که ایالات متحده آن را در افغانستان رها کرده و در کنار کشورهای دشمن و متجاوز مانند چین در شمال و پاکستان در غرب قرار گرفته است، مایل به دستیابی به دوستان جدید و به دست آوردن نفوذ در منطقه است. به عبارت دیگر، دهلی نو باید روند دیپلماتیک خود را دنبال کند تا وضع موجود را بهبود بخشد، این موضوع در دیپلماسی شاتل جایشانکار مشهود است.
به نظر میرسد در زمان رئیس جمهور جدید ایران یعنی ابراهیم رئیسی، تهران و دهلی نو در حال انجام یک معاشقهی دیپلماتیک هستند. در این ارتباط، رئیسی در دیدار خود با وزیر امور خارجه هند به صراحت گفت: از امروز به بعد، ما باید با چشم انداز تازهای در توسعه روابط دو جانبه، منطقهای و بین المللی گامهای جدید و متمایزی برداریم. اما آیا آنها میتوانند این صحبتها را در عمل پیش ببرند؟ این اظهارات علنی چقدر جدی است؟ آیا اینها فقط اظهاراتی برای مطبوعات هستند؟
تهران در مورد تعهدات و پیمانهای دوجانبه خود بسیار بی ثبات است. در حالی که دهلی نو در یک دهه گذشته بی وقفه در پی نزدیکی به تهران بوده است، ایران یکی پس از دیگری با چین به عنوان دشمن اصلی هند، قرارداد امضا کرده است. در حقیقت، با وجود ناراحتی دهلی نو، در ۲۷ مارس ۲۰۲۰، تهران و پکن برنامه جامع همکاری بین ایران و چین را که یک توافقنامه ۲۵ ساله است، برای تقویت اتحاد دیرینه اقتصادی و سیاسی خود امضا کردند. در پی این پیمان دوستی عظیم قرار شد که چین ۴۰۰ میلیارد دلار در ایران سرمایه گذاری کند.
مقایسه روابط تهران و پکن با نحوه عملکرد ایران با هند قابل توجه است. در ژوئیه ۲۰۲۰، تقریباً چهار سال پس از امضای توافقنامه تهران و دهلی نو برای ایجاد خط ریلی از بندر چابهار در دریای عمان به زاهدان، در امتداد مرز با افغانستان، دولت ایران به طور یکجانبه این قرارداد را لغو کرد و تصمیم گرفت که پروژه را به تنهایی پیش ببرد.
در سالهای اخیر، ایران در مورد هند چندان با احتیاط عمل نکرده است. پس از لغو ماده جنجالی ۳۷۰ قانون اساسی هند در مورد استان مورد مناقشه جامو و کشمیر در آگوست ۲۰۱۹ توسط دهلی نو، پاسخی غیرمعمول از سوی تهران دریافت شد. ... آیت الله محمدعلی موحدی کرمانی، امام جمعه تهران لغو خودمختاری کشمیر را اقدامی زشت خواند و به هند هشدار داد از درگیری با مسلمانان جلوگیری کند، زیرا این نه به نفع هند و نه به نفع منطقه است.
... در اواخر ژانویه ۲۰۲۱، یک بمب دست ساز IED در خارج از سفارت اسرائیل در دهلی نو که بسیار محافظت شده است، منفجر شد. پس از تحقیقات یک ماهه توسط سازمانهای ضدتروریسم هند با کمک سخاوتمندانه همتایان آمریکایی و اسرائیلی، دهلی نو به این نتیجه رسید که ایران پشت این انفجار است. بر اساس گزارشهای خبری هند، این انفجار بخشی از جنگ نامتقارنی بود که علیه اسرائیل انجام شد.
وقتی نوبت به نمایش همکاریهای دوجانبه با ایران میرسد، هند اغلب پروژه بندر چابهار را مطرح میکند. در سال ۲۰۱۵، هنگامی که تهران با تحریمهای اقتصادی فلج کننده و انزوای دیپلماتیک روبرو بود، دهلی نو موافقت کرد که یک بندر آب عمیق در چابهار در خلیج عمان ایجاد کند. به عنوان بخشی از این قرارداد، نارندرا مودی، نخست وزیر هند از ایران دیدن کرد و قرارداد ۵۰۰ میلیون دلاری را برای توسعه بندر و زیرساختهای مربوطه امضا کرد. در حالی که دهلی نو این ابتکار را به عنوان بخشی از برنامه توسعه ارتباط بیشتر با افغانستان و آسیای مرکزی از طریق این بندر پیش بینی کرد، هدف اصلی مقابله با هژمونی چین در منطقه بود. حرکت دهلی نو در این جهت ظاهراً برای مقابله با بندری مشابه بود که توسط چین در گوادر پاکستان توسعه یافته بود.
در آوریل ۲۰۲۱، محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجهی ایران در بیانیهای بی سابقه از تهران اعلام کرد که بندر چابهار در مخالفت با چینیها و بندر گوادر پاکستان نیست. این اظهارات ظریف در حالی مطرح میشد که هند سالها خون، تلاش و پول برای پروژهی چابهار هزینه کرده بود. ظریف این مطالب را در سخنرانی خود در گفتگوی رایسینا، یک رویداد سالانه که در آن دهلی نو چشم انداز و دستاوردهای سیاست خارجی خود را به نمایش میگذارد، اعلام کرد.
پکن را مقصر بدانید
به لطف جیبهای گشاد پکن و ابتکار توسعه یک کمربند و یک جاده، مزیت استراتژیک سنتی که دهلی نو در منطقه آسیای جنوبی و خاورمیانه از آن برخوردار بود، اکنون به شدت در خطر است. اکثر متحدان سنتی هند در منطقه تسلیم جذابیت چین شده اند.
در نتیجه، دیپلماسی ماراتن دهلی نو با متحدان مشکوک مختلف در منطقه نمایانگر ناامیدی آن برای حفظ اهمیت خود، عقب نشینی نفوذ چین و حفظ عمق استراتژیک دهلی نو است. پس از دو دهه سرمایه گذاری چند میلیارد دلاری، دهلی نو قرار است به دلیل هرج و مرج بی وقفه در افغانستان از این کشور اخراج شود. در حالی که دهلی نو در حاشیه نشسته و در حال تماشای افتادن افغانستان در مدار منافع چین و پاکستان است، به طرز دیوانه واری به دنبال ارتباط برقرار کردن با هر کشوری است که بتواند برایش آرامش به ارمغان بیاورد. بنابراین، هنگامی که رئیس جمهور جدید ایران میگوید که از نقش هند در تأمین امنیت افغانستان استقبال میکند، دهلی نو به طور غریزی به این اظهارات بها میدهد، هر چند در شرایط کنونی این گفتهها بی معنی هستند.
از سوی دیگر، دوگانگی شدیدی را در سیاست خارجی هند شاهد هستیم. به طوری که وقتی وزیر امور خارجه هند در ایران خبر از آغاز دوران جدیدی در روابط دهلی نو و تهران میداد، فرمانده نیروی هوایی هند در سفری چهار روزه به اسرائیل سفر کرد و دو طرف در مورد افزایش تعاملات دوجانبه در آینده توافق کردند. به نظر میرسد آنچه دهلی نو انجام میدهد بیشتر نمایش دیپلماسی عمومی در مقابل دوربین هاست.