فکرشهر: وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت دهم، اخیرا در گفتوگویی، به موضعگیری در قبال وزارت ارشاد و اسلامی دولت یازدهم پرداخته است.
\n\n
به گزارش فکرشهر، سیدمحمد حسینی - وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دور دوم دولت محمود احمدینژاد - در گفتوگویی که با سالنامه «مثلث» داشته به بیان مواضع تندی پرداخته که مختصری از آنها عبارتند از:
\n\n
- بنده از نیات و اهداف همه کسانی که به شرایط فعلی معترض یا منتقد هستند آگاه نیستم، ولی اطمینان دارم که اظهارنظر و نقد برخی علما، مراجع و نیروهای دلسوز انقلاب از سر تعهد و احساس مسئولیت است. اشکالات و ایرادات موجود اگر به موارد معدودی ختم میشد قطعا اغماض میشد، اما وقتی این موضوع به یک روند و رویه تبدیل میشود و بیانگر یک طرز تلقی خاص است که با آرمانها و اهداف والای امام راحل و دیدگاه رهبر فرزانه انقلاب سازگاری ندارد، طبیعی است که انتقادات مطرح میشود.
\n\n
- بخش عمدهای از انتقادات بر مبنای اشکالات واقعی و کمکاریها بوده است. بها دادن به یک عده خاص که بعضا با آرمانها و اهداف نظام اسلامی زاویه داشتهاند، کمتوجهی به نیروهای متعهد و انقلابی، نادیده گرفتن برخی ضوابط قانونی، نداشتن مرزبندی شفاف و روشن با به اصطلاح هنرمندانی که در فتنه نقش داشتند و نیز عدممرزبندی با کسانی که با نیروهای معاند و ضدانقلاب و نیز شبکههای تلویزیونی معاند همکاری دارند از جمله ایرادات اساسی است که مصادیق متعددی داشته و موجب نگرانی شده است. بعد هم اعلام میکنند به برخی کتابها مجوز دادیم و جامعه فاسد نشد. انگار که اگر هر مدیری وظایف قانونی خود را انجام ندهد، آثار آن بلافاصله مشخص میشود، بهخصوص در حوزه فرهنگ که تاثیر اقدامات در این حوزه فوری و آنی نیست. در هر صورت اگر مدیران در حوزههای مختلف به ماموریتهای اصلی خود بپردازند، حاشیه کمتری هم خواهند داشت اما غالبا خود شروعکننده هستند و طبیعی است که منتقدان از جمله افراد سیاسی هم به این سوژهها بپردازند. در همه دورهها هم معمول بوده که رقبای سیاسی اشکالات را بازگو و مورد تحلیل قرار دهند. البته امیدواریم که در این نقدها انصاف و عدالت همواره مدنظر باشد و مدیران نیز با سعهصدر و آغوشباز پذیرای نقدها باشند؛ نه اینکه از یک طرف حتی به دانشآموزان بگویند نقد کنید اما در عمل حتی به اساتید حوزه و دانشگاه که نقدهای مشفقانهای مطرح میکنند نیز انگهای عجیب و غریبی چون کمسواد، بیشناسنامه، تازه به دوران رسیده و... بزنند. به علاوه کسانی که دیگران را متهم به داشتن نگاه انسدادی و امنیتی میکردند، حتی در برخی محافل مثل دانشگاه اجازه ابراز نظر ندهند و بعد هم انتظار داشته باشند مخاطبان حرفهای زیبای آنان را باور کنند.
\n\n
- مدیران و تصمیمگیران در وزارت ارشاد معمولا نگاهها و معیارهای خاص خود را داشته و دارند. در دوران 36 ساله بعد از انقلاب هم جز در بعضی مقاطع، سیطره نیروهای چپ و اصلاحطلب را در این مجموعه شاهد بودهایم که ارتباط با طیفهای خاص و بها دادن به آنها به علاوه کملطفی نسبت به برخی نیروهای مومن، مشی معمول آنان بوده که همین موضوع هم سبب دلسردی برخی نیروهای مستعد شده است. بههرحال امیدواریم این نگرشها مجال کمتری برای عرضاندام پیدا کنند.
\n\n
- واقعا ساده لوحی نیست به افرادی که از منافقین، سلطنت طلبها، چریکهای فدایی خلق و... حمایت کرده و هنوز در رویای بازگشت حکومت شاهنشاهی به کشور هستند فرصت داد تا به تحریف تاریخ پرداخته، چهره خائنان را به جای خادمان معرفی کرده و همنوا با صهیونیستها و نظام سلطه و سرمایهداری به سیمای مظلوم ملت چنگ بیندازند؟! شاید در شعار بتوان بین اثر و صاحب آن فاصله گذاشت و با مغلطه و سفسطه توجیهاتی را مطرح کرد، هدف اصلی که تطهیر عناصر ملحد و معاند است را بیان نکرد تا در جامعه عادیسازی شده و به آنها مشروعیت بخشید اما با کمترین تامل میتوان به پیامدهای منفی این نگرش پی برد. اسامی متعددی در ذهن دارم که در این مجال قصد ندارم به آنها بپردازم و صرفا پایبندی به ضوابط نشر کتاب را بهدستاندرکاران یادآوری میکنم.
\n\n
- انحصارطلبی و تمامیتخواهی از سوی هیچ گروه و طیفی قابل قبول نیست. متاسفانه این مباحث از اول انقلاب بیشتر از سوی کسانی مطرح شده که هر زمان فرصت پیدا کردهاند به قلع و قمع افراد و جریانات غیرهمسو با خود پرداختهاند. ایشان عملا تابع این شعار هستند که هرکس با ما نیست دشمن ماست و بهرغم شعارهای زیبا و فریبا، در عمل تحمل و شرح صدر کمتری از خود نشان دادهاند. البته در دیگر حوزهها هم معالاسف شاهد این پدیده هستیم. کسانی که بیشترین ارتباط را با کارهای امنیتی و سیاسی داشتهاند، کسانی را که سابقه فعالیتشان روشن و مشخص است متهم به داشتن نگاه امنیتی میکنند تا بهرهگیری سیاسی داشته باشند.
\n