شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳
جستجو
فکرشهر: اکبر گلپایگانی می‌گوید: «محبوب‌ترین قطعه موسیقی زندگی‌ام؛ آهنگی است که آقای تجویدی تنظیم کرد و بنان هم خواند: مرا عاشق و شیدا، واله و رسوا تو کردی...».\n\nبه گزارش فکرشهر، روزنامه شرق در گفت‌وگو با این خواننده پیشکسوت کشور، آورده است: اکبر گلپایگانی، ملقب به «گلپا»، از کوک بودن ساز زندگی‌اش می‌گوید و بعد از 81 سال زندگی هر روز به امید یک خلق تازه از خواب بیدار می‌شود. با او پنج دقیقه از آرزوها و امیدهایش گفته‌ایم.\n\n
کد خبر: ۱۱۲۱۱
جمعه ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۰:۰۱

فکرشهر: اکبر گلپایگانی می‌گوید: «محبوب‌ترین قطعه موسیقی زندگی‌ام؛ آهنگی است که آقای تجویدی تنظیم کرد و بنان هم خواند: مرا عاشق و شیدا، واله و رسوا تو کردی...».

\n\n

به گزارش فکرشهر، روزنامه شرق در گفت‌وگو با این خواننده پیشکسوت کشور، آورده است: اکبر گلپایگانی، ملقب به «گلپا»، از کوک بودن ساز زندگی‌اش می‌گوید و بعد از 81 سال زندگی هر روز به امید یک خلق تازه از خواب بیدار می‌شود. با او پنج دقیقه از آرزوها و امیدهایش گفته‌ایم.

\n\n

golpa1.jpg

\n\n

- ساز زندگی‌ام کوک است چون برنامه منظمی دارم. هر شب ساعت 9:30 می‌خوابم و صبح روز بعد ساعت 20 دقیقه به شش بیدار می‌شوم، ورزش می‌کنم و بعد می‌روم سراغ پیانو و هر روز به‌دنبال یک زندگی نو و یک خلق تازه‌ام.

\n\n

- این روزها مشغول هستم به تدوین مدولاسیون‌هایی برای مرکب‌خوانی. من به همراه عده‌ای دیگر از هنرمندان بزرگ مثل فرهنگ شریف، انوشیروان روحانی و ... در حال تدوین یک فرمول برای مرکب‌خوانی هستیم.

\n\n

- موسیقی‌ای که به‌تازگی بیشترین تأثیر را بر من گذاشت یا برایم جالب بود؟ من همواره از مواجهه با یک موسیقی ناب و اصیل متأثر می‌شوم، بنابراین نمی‌توانم فقط از یک اثر به‌عنوان اثری که برایم جالب بوده نام ببرم اما نکته‌ای که در کار بعضی جوان‌ها می‌بینم این است که شهرت و پول تأثیر بدی بر آنها گذاشته و برخی از آنها را از انجام کار جدید و زحمت‌کشیدن منصرف می‌کند و راحت‌طلبشان کرده.

\n\n

- برای الهام‌گرفتن در فعالیت هنری‌ام می‌روم به فرانسه، پاریس و یونسکو. در پاریس، به‌جز یونسکو، سازمان‌های مختلفی هست که روی اصالت آدمی کار می‌کنند و من برای الهام‌گرفتن همیشه به آنها رجوع می‌کنم.

\n\n

- اگر بخواهم هنر را در یک واژه خلاصه کنم باید بگویم هنر عبارت است از چیزی که با روح مردم و احساس آنها درآمیخته. امروز جهان دهکده کوچکی شده. یک زمان سفر به مشهد یک هفته طول می‌کشید، الان 50 دقیقه‌ای به مشهد می‌رسید. امروز ماهواره‌ها به کرات مختلف می‌روند. ما باید هنرمان را با روحیه مردم زمانه تطبیق دهیم و این جوانی و نیرو می‌خواهد.

\n\n

- موزیسینی که تمایل دارم با او ناهار بخورم؟ هر وقت عصبی و ناراحت باشم، می‌نشینم یک ساز سولوی پرویز یاحقی، فرهنگ شریف، جلیل شهناز یا حسن کسایی را گوش می‌کنم و سرشار از سرخوشی و نشاط می‌شوم. به خدا نزدیک می‌شوم. نیرو می‌گیرم. «ناهار» خیلی کوچک است در مقابل اسم این بزرگان. من با موسیقی این بزرگان، در بدترین لحظه‌هایم همراه می‌شوم و با آنها معاشرت می‌کنم.

\n\n

- بزرگترین معلمم، اول پدرم و بعد هم نورعلی‌خان برومند بود. دکتر برومند هم حق پدری بر گردن من دارد. او پدر عرفانی من است که 9 سال و نیم شاگردش بودم.

\n\n

- چه‌کاره بودم اگر کسی نمی‌شدم که حالا هستم؟ باز هم موزیسین می‌شدم. اگر هم موزیسین نمی‌شدم، حتما کار هنری می‌کردم. هر وقت دلم بگیرد، می‌زنم زیر آواز و برای خودم می‌خوانم: «ای خدا این وصل را هجران مکن» و تمام زندگی و عرفان در این جمله است.

\n\n

- آن سال‌ها خواننده گل‌های جاویدان بودم و 17 سال آواز خواندم، آن هم با هنرمندانی همچون احمد عبادی، مرتضی‌خان محجوبی و آقای ورزنده. آرزویم این است که این نسل و اصالتشان دوباره تکرار شود. اما کو؟ همه دنبال پول‌درآوردن هستند. پول هم البته بد نیست. هنرمند هم احتیاج دارد خوب زندگی کند اما در کنار یک هنر اصیل. مگر امثال کسایی با اصالت و شریف و زیبا زندگی نکردند؟

\n\n

- محبوب‌ترین قطعه موسیقی زندگی‌ام؛ آهنگی است که آقای تجویدی تنظیم کرد و بنان هم خواند: مرا عاشق و شیدا، واله و رسوا تو کردی... .

\n

ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر