فکرشهر: صادق زیباکلام در نامهای سرگشاده به مدیر مسئول روزنامه کیهان، به مطالب این روزنامه درباره خود پاسخ داد.
\n\n
به گزارش فکرشهر، متن این نامه به نقل از «آریا» به شرح زیر است:
\n\n
«بسمه تعالی
\n\n
جناب آقای حاج حسین شریعتمداری
\n\n
مدیر مسئول روزنامه وزین کیهان
\n\n
با سلام و تحیات و آرزوی قبولی طاعات، در این چند وقت که مذاکرات هستهایی در جریان بوده حضرتعالی در چندین نوبت بنده را به باد انتقاد و دشنام گرفتهاید. آخرین بار در مکتوب روز سهشنبه 16 تیرماه است. نوشتار آخرتان در پاسخ به دو مطلب از حقیر در خصوص هستهای است. در مطلب اول که در روزنامه آفتاب سیزدهم تیرماه درج شده بنده نوشته بودم از آنجا که توافق مصادف با شبهای قدر میشود جشن و شادمانی آن را همزمان با عید سعید فطر برگزار میکنیم (در آن مقطع هنوز مذاکرات به وقت اضافی کشیده نشده بود و قرار بود سهشنبه 16 تیر پایان یابد).
\n\n
فردای آن روز یکی از اعضای هیات تحریریه روزنامه اعتماد تماس گرفتند و گفتند گزارشی داریم تهیه میکنیم مبنی بر اینکه اگر به فرض مذاکرات به نتیجه نرسد مردم چه احساسی نسبت به تیم مذاکرهکننده خواهند داشت؟ که بنده پاسخ دادم مردم همچنان از آنها استقبال خواهند کرد، چون یقین پیدا کردهاند که تیم مذاکرهکننده با نهایت جدیت و صداقت کار کردهاند بدون آنکه ذرهای از مذاکرات برای خودشان، دولت یازدهم یا طیف سیاسیشان خواسته باشند بهرهبرداری کنند.
\n\n
صدها ساعت مذاکرات نفسگیر و بیوقفه انجام میدهند بدون آنکه در بازگشت منتی بر سر کسی بگذارند، بدون آنکه شعارهای پوک و توخالی سیاسی بدهند؛ بدون آنکه بعد از بازگشت، از همان فرودگاه شروع کنند به کاسبی سیاسی. این رفتار آنها در مقایسه با رفتار سیاسی تیم مذاکرهکننده قبلی است که سبب شده نگاه مردم به آنها متفاوت بشود. بنابراین احساس مردم به تیم مذاکره کننده فعلی مثل احساس آنها به تیم ملی فوتبالمان بعد ازشکست در برابر آرژانتین است. علیرغم باخت تیم ملی، به خیابانها آمدند چون باور داشتند که تیم با تمام وجود بازی کرده بود. روزنامه اعتماد هم آن پاسخ را در قالب یک یادداشت درمیآورد و فردایش (دوشنبه 15 تیر) آنرا چاپ میکند.
\n\n
جناب آقای شریعتمداری عزیز، نمیدانم کجای مطالب آن دو یادداشت را جنابعالی آنقدر متناقض، سخیف، سطحی و بیپایه و اساس مییابید که در کیهان روز سهشنبه (16 تیر) هر چه از دهانتان درمیآید را نثار بنده میفرمایید. کمسواد، شبهروشنفکر، بیاطلاع، مذبذب، سطحینگر و دمدمیمزاج از جمله اصفاتی هستند که نثارم کردهاید.
\n\n
نه جناب شریعتمداری گرانمایه؛ بغض و کینه شما بواسطه آن نیست که چرا شنبه در "آفتاب" نوشتهام جشن توافق هستهای را انشاءالله همزمان با جشن عید فطر میگیریم و چرا فردایش در پاسخ به "اعتماد" گفتهام که اگر بالفرض توافقی هم صورت نگیرد باز هم مردم همچنان از ظریف، عراقچی و تخت روانچی استقبال خواهند کرد. بغض و کینه شما از جهات دیگری است؛ از بابت سؤالی است که بیست ماه پیش در خصوص فایده فعالیتهای هستهایمان برای مملکت از محضرتان نمودم علیرغم آنکه هستی و نیستی کشور را 10 سال است که به پای آن ریختهایم.
\n\n
بعد ازتوافق ژنو در آبان 92 برخی از همفکران جنابعالی در سفارت آمریکا جمع شدند و با صدای بلند به مخالفت با آن برخاستند. آن اجتماع تولد جریانی را رقم زد که امروزه آنان را به نام "دلواپسان" میشناسیم. جناب حجتالاسلام حمید رسایی که یکی از چهرههای شاخص "دلواپسان" و یکی از پرو پا قرصترین مخالفین دولت آقای روحانی بالاخص مذاکرات هستهای این دولت هستند در آن اجتماع توافق ژنو را بدتر از ترکمنچای دانستند و ایضا مخالفتهای شداد و غلاظ دیگری. در بحبوحه آن گردهمایی بنده سؤالی را در قالب یک نامه سرگشاده از محضر پرفیض جناب رسایی اعلیالله مقامه نمودم مبنی بر اینکه "هستهای چه گلی بر سر پیشرفت و رشد و توسعه اقتصادی کشور زده است علیرغم این همه هزینه که مستقیم و غیر مستقیم (در قالب تحریمها) از محل منافع ملیمان به پای آن ریخته شده؟".
\n\n
جنابعالی در کیهان به زعم خودتان تلاش کردید تا به آن پرسش پاسخ دهید. آن رد و بدل شدنها برای نخستینبار باعث بوجود آمدن سؤالاتی در خصوص هزینه - فایده اقتصادی و اساساً نسبت سود و زیان هستهای با منافع ملیمان شد. هستهای که تا پیش از این خدایی میکرد و همچون بت فقط پرستش میشد، حالا مجبور شده بود تا ضرورتش را توجیه اقتصادی کند. از آنجا که علت اصلی بت شدن و بزرگ شدن هستهای در کشور بیش از آنکه مبتنی بر مؤلفههای اقتصادی یا منافع ملی باشد متاثر از مجموعهای از ملاحظات ایدئولوژیک و دغدغههای سیاسی میبود هیچیک از مدافعین آن از جمله حضرتعالی نتواستند "هزینه - فایده" فعالیتهای هستهایمان را از منظر منافع ملی توجیه کنند.
\n\n
هستهای بیش و پیش از آنکه در خدمت مصالح و منافع ملی کشور باشد، بصورت ابزاری درآمده بود در خدمت "آمریکاستیزی". همه ناراحتیها و نگرانیهای جنابعالی و سایر دلواپسان در مخالفت با روند مذاکرات و حصول توافق با آمریکا بر سر مسأله هستهای بواسطه آنست که بدرستی احساس میکنید به نتیجه رسیدن مذاکرات باعث میشود تا فرش بهرهبرداری از مناقشه هستهای در پیکار با آمریکا و غرب از زیر پایتان بدر خواهد رفت. اتفاقا حق با شماست و حصول توافق باعث میشود تا مناقشه هستهای را دیگر نتوانید در خدمت "آمریکاستیزی" بکار گیرید. برای درک رابطه پیچیده مناقشه هستهای با "آمریکاستیزی" کافیست نگاهی به ترکیب "دلواپسان" بیاندازید.
\n\n
بهعنوان یک قاعده کلی، همه مخالفین مذاکرات و حصول توافق هستهای در عین حال در طیف "آمریکاستیزان" قرار دارند. اما جناب آقای شریعتمداری عزیز، گنبد قداست هستهای مدتهاست که دیگر ترک برداشته. این فقط مسائل مرتبط با "هزینه - فایده " یا ضعیف بودن توجیه اقتصادی استفاده از انرژی هستهای برای تولید برق در ایران نیست که سئوالات جدی بوجود آورده. این پرسش که: "اگر هزینههایی که برای برنامههای هستهای کشور ظرف یک دهه گذشته اعم از مستقیم و غیرمستقیم (هزینه تحریمها) صورت گرفته برای تهیه و تامین آب کشور صورت گرفته بود، آیا مردم ایران امروز خوشبختتر نمیبودند؟" به همراه پرسشهای زیستمحیطی و عدم توجه جدی به انرژیهای پاک و تجدیدپذیر بواسطه توجه بیش از حد به هستهای، سبب شدهاند تا پرستش بیچون و چرای بت هستهای با دشواریهای جدی دست کم در میان اقشار و لایههای کشور روبرو شود. به بنده نسبت "شبهروشنفکر" یا هرنسبت دیگری که بدهید مشکلی از سر راهتان برنمیدارد چون برای خیلیهای دیگر هم این دست پرسشها و شبهات در خصوص بت عیار هستهای بوجود آمده و در حال زاد و ولد است.
\n\n
ایام بکام باد
\n\n
صادق زیباکلام
\n\n
نوزدهم تیرماه یکهزار و سیصد و نود و چهار»
\n\n
به گزارش ایسنا، روزنامه کیهان در شماره سهشنبه خود نوشته بود: صادق زیباکلام پیش از این در روزنامه آفتاب یزد مدعی شده بود که تمام موضوعات مورد اختلاف در مذاکرات از سر راه برداشته شده و مردم از همین حالا آماده جشن هستهای در عید فطر باشند!
\n\n
او اما اکنون در روزنامه اعتماد مینویسد: مردم اگر تیم مذاکرهکننده با همه دوندگیها به ماحصل دلخواه نرسد، باز هم محال است از حمایت از تیم مذاکرهکننده عقب بکشند. این حمایت و همبستگی ملی را حتی با وجود شکست، بارها و بارها دیدهایم.
\n\n
زیباکلام با مثال زدن باخت تیم ملی فوتبال در مقابل آرژانتین مینویسد: حالا حمایت و پشتیبانی مردم از تیم مذاکرهکننده ظریف هم به همین شکل است. شکست در مذاکرات هستهای اگرچه برای مردم ایران تلخ و سنگین خواهد بود، اما با اعتمادی که به تیم مذاکرهکننده دارند، همچنان به حمایت و پشتیبانیها ادامه میدهند.
\n\n
همین اعتقاد مردم باعث میشود، حتی اگر توافق با شکست مواجه شود، مردم آن را به پای تیم مذاکرهکننده ننویسند. تمام مدتی که مردان هستهای ما با مرارت و پایمردی پشت میز مذاکره نشستند، مردم ایران با خوشبینی اخبار را دنبال میکردند و به پایان خوش آن امیدوار بودند.
\n\n
وی سپس طبق معمول خود به تیم مذاکرهکننده سابق حمله کرد و نوشت: حتی مردم خوب میدانند اگر این تلاش و ممارستی که تیم ظریف در راه مذاکرات هستهای انجام داد، تیم قبلی انجام داده بود شاید در همان دوران ما به نتیجه دلخواه رسیده بودیم. مردم نقشهای قهرمانمابانهای که تیم قبلی بازی میکردند را با هوشیاری میدیدند؛ نقشهایی که با وجود کمکاریها و ضعفهایی که در عملکرد مذاکرات داشتند، اما در مصاحبههای مطبوعاتی با ژست قهرمانانهای ظاهر میشدند که ما مقابل غربیها ایستادهایم.
\n\n
آقای زیباکلام ظاهراً با زرنگی و نبوغ خاصی خواسته در نوشته اخیر، گاف قبلی درباره جشن گرفتن را بپوشاند اما به جای عذرخواهی به خاطر اینکه چیزی از مسائل هستهای و مذاکرات نمیداند و با این وجود اظهارنظر میکند و جشن میگیرد و هورا میکشد، روش پر رو بازی و حمله به تیم سابق مذاکره را برگزیده است. اما در عین حال توضیح نمیدهد که همه تیمهای مذاکره پای منافع ملی ایستاده بودند و این طرف آمریکایی و غربی بود که به خاطر بدذاتی خود در طول این 12 سال حاضر نشده حداقل حقوق ملت ایران را به رسمیت بشناسد.
\n\n
اما درباره پیشبینی واکنش مردم باید گفت ملت ما عاقلتر و فهیمتر از آن هستند که نسبت به موفقیت یا ناکامی مذاکرات واکنشهای هیجانی بیخردانه از جنس واکنشهای آقای زیباکلام نشان بدهند. همان طور که اکثریت قاطع همین مردم برای بیانیه کذایی لوزان - با وجود فضاسازیهای رسانهای- جشن نگرفتند و به اندازه بازی استرالیا یا حتی آرژانتین به خیابان نیامدند. بنابراین باید به آقای زیباکلام توصیه کرد که به جای ارشاد مردم برای جشن توأم با ذوقزدگی یا دعوت خویشتنداری به خاطر شکست مذاکرات! زمام زبان و قلم خود را داشته باشد و درباره موضوعی که سر در نمیآورد و خطاب به ملت حکم صادر نکند.
\n\n
از طرف دیگر باید گفت بنبست مذاکرات به خاطر کارشکنی و زیادهخواهی غرب، شکست ایران نیست آن گونه که برخی محافل غربزده القا میکنند. و بالاخره باید به نشریات زنجیرهای متذکر شد آبروی خود را بر دست برخی شبه روشنفکران دم دمی مزاج و کمسواد و بیاطلاع به حراج نگذارند؛ هر چند که گویا مأموریت بزک کردن چهره آمریکا برای این نشریات، یک وظیفه اجباری است. سردبیر روزنامه آفتاب یزد - روزنامهای که خواستار جشن پیشاپیش شده بود - هماینک متواری است و در آمریکا پناهندگی گرفته است.
\n