دوشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
جستجو
اختصاصی فکرشهر؛
فکرشهر: اگر تلفن همراه تان، نوکیای 1100 نباشد، حتما در این چند روز، عکس آن برادران عزیزی که در روز 22 بهمن و در راهپیمایی‌های شهر قم، نقش آمریکایی‌های متجاوز را بازی کردند و صحنه‌ی بازداشت...
کد خبر: ۱۹۳۲۷
يکشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۲:۳۳

فکرشهر ـ کمال ابراهیم زاده: اگر تلفن همراه تان، نوکیای 1100 نباشد، حتما در این چند روز، عکس آن برادران عزیزی که در روز 22 بهمن و در راهپیمایی‌های شهر قم، نقش آمریکایی‌های متجاوز را بازی کردند و صحنه‌ی بازداشت این متجاوزین را بازسازی کردند، دیده‌اید و بنابر آخرین مطالعات آماری صورت گرفته، یا شما خودتان یکی از افرادی هستید که بعد از دیدن این عکس‌ها گفته اید: «اون زنه اون وسط چه کار میکنه؟»، یا خودتان از این افراد نیستید ولی در اطرافیانتان کسی هست که بعد از دیدن این عکس‌ها گفته است: «مرد هم مردای قدیم».

\n\n

در هر دوی این حالات، بدیهی است که یا شما، یا اطرافیانتان، کمی در این باره به جوک ساختن و جوک گفتن پرداخته‌اید و در ادامه گفته اید: «به نظرم کار سخیفی بود»، یا گفته اید: «اون زنه... مرده؟بس کنین بابا این آبرو ریزی‌ها رو» یا در نهایت گفته اید: «اون زنه شوهر نمی‌خواد!؟ من يكى رو براش سراغ دارم:)». بعد هم همینطوری خودتان و دوستانتان به مسخره کردن این عمل پرداخته‌اید تا اینکه شنیده‌اید وحید یامین پور گفته است: «بر اساس نظرسنجی‌های مخالفان دولت‌های نهم و دهم، محمود احمدی نژاد همین امروز نیز محبوب ترین شخصیت سیاسی ایران است» و بعد به جوک ساختن و جوک گفتن در مورد آقای احمدی نژاد و یامین پور پرداخته اید.

\n\n

همه‌ی این سخنان شما در جمع‌های دوستانه‌ی شما نشان از این دارد که شما ارزش هنری این عمل صورت گرفته را درک نکرده اید و راستش، من شما را در این زمینه مقصر نمی‌دانم. اینکه شما نتوانسته‌اید این بازسازی را به عنوان نوعی هنر ابزورد یا گروتسک (Grotesque) نوشته می‌شه، ولی گروتسک خونده می‌شه) ببینید، بیشتر به این علت است که این اجرای هنرمندانه به صورت مفت و مجانی در جلوی چشمان شما قرار گرفته است. این قضیه چه ربطی به هنری بودن دارد؟ شما این مثال‌ها را ببینید:

\n\n

1. در ایتالیا، یک نقاش هست به نام «لئوناردو داوینچی». این آقای داوینچی، یک نقاشی دارد به نام «مونا لیزا». منتقدان و نقاشی شناسان تخمین می‌زنند که قیمت این نقاشی بیش از 700 میلیون دلار باشد.

\n\n

2. در همین نروژ، یک نقاش هست به نام «ادوارد مونک». این آقای مونک هم یک نقاشی دارد به نام «جیغ». همان منتقدان و نقاشی شناسان بالا تخمین می‌زنند قیمت این نقاشی بیش از 100 میلیون دلار باشد.

\n\n

3. اخیرا در خارج یک فیلمی اکران شده به نام «جنگ ستارگان». قیمت بلیت این فیلم در بعضی سینما‌ها حدود 20 دلار تخمین زده شده است.

\n\n

4. در همین اتریش (یا شاید هم آلمان، هنوز تو ویکی پدیا چک نکردم)، یک آهنگسازی داریم به نام «لودویگ فان بتهوون». این آقای بتهوون (که دوستانش «هوی نکبت» صدایش می‌کردند، چون کر بود) یک آلبومی دارد به نام «سمفونی شماره‌ی 9». موسیقی دانان و موسیقی شناسان تخمین می‌زنند که قیمت Audio Disk این آلبوم با بسته بندی «دیجی پک» 12000 تومان باشد (البته این موسیقی دانان و موسیقی شناسان بر این نکته هم تاکید می‌کنند که این قیمت بدون در نظر گرفتن قیمت پست است و در صورت داشتن دیجی بن این قیمت پایین تر هم می‌آید).

\n\n

 5. در همین ایران خودمان، یک خواننده ای داریم به نام «محسن چاوشی». دست فروشی سر کوچه‌ی ما، تخمین می‌زند که فول آلبوم کار‌های این خواننده بیش از 10000 تومان قیمت داشته باشد و برای همین خودش با قیمت 2500 تومان آهنگ‌های محسن چاوشی را در دو سی‌دی می‌فروشد.

\n\n

همه‌ی این‌ها یعنی چه؟

\n\n

یعنی اینکه حتی هنر هم زمانی برای مردم ارزش پیدا می‌کند که ارزش مادی داشته باشد و مردم برای دیدن یا شنیدنش پول بدهند. هنرمندانی که صحنه‌ی بازداشت آمریکایی‌ها را بازسازی کرده اند، یک تعدادی هنرمند مردمی بوده اند که برای رضای خدا و رضای خلق خدا، این صحنه را بازسازی کرده اند و هیچ انگیزه‌ی مادی ای هم برای انجام این کارشان نداشته اند. یعنی با این کار نه پولی گیرشان آمده، نه در اداره ای شغلی پیدا کرده اند، نه خواسته اند ترفیعی بگیرند، نه دنبال پارتی بوده اند، نه دنبال این بوده اند که از جایی امتیازی بگیرند، نه دنبال این بوده اند که عشوه بیایند، نه دنبال این بوده اند که خودشان را در جامعه مطرح کنند تا مردم بیایند در کنارشان سلفی بگیرند، نه دنبال این بوده اند که موی خودشان را رنگ کنند، نه دنبال این بوده اند که صورتشان را اصلاح کنند، نه دنبال این بوده اند که خودشان را آرایش کنند و نه دنبال این بوده اند که مردم ایران را مسخره کنند. فقط می‌خواسته اند با گریم کردن خودشان و به شکل زن در آوردن خودشان و اینکه بر گردن خودشان زنجیر بیندازند و در خیابان راه بیفتند، آمریکایی‌های تجاوزگر را به تمسخر بگیرند و در این راه دل مردم را خوش کنند.

\n\n

فقط همین، کل انگیزه‌ی این هنرمندان همین بوده است.

\n\n

ولی به همین علت است که این قدر در سایت‌های مختلف و در جمع‌های دوستی در مورد آن‌ها گفته اند: «خجالت وحیا هم چیزخوبیه ها.به این تا حالا فکر کردین؟»، یا «عجب جیگری هم شده، جون»، یا «بچه‌ها کسی اون پسره که خودشو اینجور خوشگل شبیه دخترا کرده رو میشناسه اگه میشناسید خواهشا آدرسشو برام بفرستین افشین هستم از ........... اگر این هنرمندان این بازسازی صحنه... ببخشید... بازسازی این صحنه را در ازای دریافت مقدار ناچیزی پول انجام داده بودند، این همه جوک و بازخورد منفی در این باره به وجود نمی‌آمد.

\n\n

مثلا این کار را می‌کردند که در سطح شهر این تبلیغات را پخش می‌کردند: «بازسازی صحنه‌ی بازداشت ملوانان آمریکایی (همه‌ی ملوانان، تک تکشان)» و بعد در فروشگاه‌های بزرگ شهر هم به فروش بلیت این بازسازی می‌پرداختند و این صحنه را هم به جای خیابان، در یکی از تالار‌ها و سالن‌های بزرگ شهر اجرا می‌کردند، مردم بیشتر متوجه‌ی وجه هنری و گروتسک این بازسازی می‌شدند. یا حتی به بلیت فروشی اینترنتی هم می‌پرداختند و صندلی‌های جلوتر را ارزان تر، و صندلی‌های عقب تر را گرانتر می‌فروختند (بهتر استاین نمایش‌ها را از انتهای سالن دید)، مردم راحت تر می‌توانستند با این اثر هنری رابطه برقرار کنند.

\n\n

یا اینکه حتی می‌شد کار دیگری کرد. می‌شد در سایت‌های فروش اینترنتی مانند دیجی کالا و هیمورا و آدینه، بخشی را به وجود آورد که پس از پرداخت پولی (پول نمایش + پول پست) از طرف مشتریان، این گروه هنرمندان به خانه‌ی مشتری بروند و در آنجا یکی از صحنه‌های بازداشت یا صحنه‌های مشابه دیگری را بازسازی کنند. از این طریق حتی می‌توان متوجه شد که مردم بیشتر «بازسازی صحنه‌ی بازداشت ملوانان آمریکایی» را می‌پسندند یا «بازسازی صحنه‌ی بازداشت ملوانان انگلیسی» را؛ یا حتی می‌توان این نمایش‌ها را فقط بازسازی صحنه‌های بازداشت خلاصه نکرد و صحنه‌های دیگری مانند آتش زدن و حمله به سفارت‌ها را نیز اجرا کرد. در این صورت می‌توان متوجه شد، مردم بیشتر ترجیح می‌دهند «آتش زدن سفارت عربستان» را تماشا کنند، یا «حمله به سفارت انگلیس» را. یا حتی اینکه بین دیدن «شرایط و فضای مجلس در زمان نطق علی مطهریم یا «شرایط و فضای مجلس در زمان سخنرانی صالحی» کدام را انتخاب می‌کنند.

\n\n

ولی هنرمندان این عرصه‌ها باید در نظر داشته باشند، که برای اجرای چنین نقش هایی، همان قدر که فرو رفتن در نقش (یا فرورفتگی) مهم است، برآمدن از مسئولیت ایفای نقش (یا برآمدگی) هم مهم هست. خصوصا در زمان‌هایی که هنرمندان باید نقش متجاوزین خارجی را بازی کنند. در این بازسازی صحنه‌ی بازداشت ملوانان آمریکایی که هم فرورفتگی‌ها خوب بوده اند، و هم بر آمدگی ها!!!!!

\n\n

امیدواریم در آینده شاهد هنرنمایی‌های بیشتر این هنرمندان باشیم (با همین کیفیت، و با همین جزییات).

\n\n

 

\n

ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر