پاییز رفت چو شهریور پرخاشگر
دختر پاییز رسید از سفر
خیمه بیاراست لب جویبار
باد خنک کرد به هر سو گذر
باد خزان آمد و بر شاخه ها
گشت چو یک پیلتنی حمله ور
مدرسه ها یکسره آغاز شد
رونق علم آمد و بزم هنر
برگ درختان همه از بادها
پهن به زیر قدم رهگذر
ساقی سیمین بر اهل طرب
جام میّم ده و بلرزان کمر
شاید از این آمدن فصل ها
یار کند بر دل کافی نظر.
*متخلص به «کافی رودفاریابی»