
فکرشهر: اکونومیست نوشت: هنگامی که جو بایدن پس از حمله ماه گذشته حماس به اسرائیل، ناوهای هواپیمابر را به خاورمیانه اعزام کرد، یک کلمه خطاب به ایران و متحدانش گفت: «نکن». از آن زمان تاکنون، شبکه شبه نظامیان متحد ایران در سراسر منطقه، اقدام به حملات راکتی، پهپادی و موشکی به اسرائیل و نیروهای امریکایی کرده اند، اما تا به حال تشدید تنشی که منجر به آغاز درگیری گسترده منطقهای شود، انجام نشده است. در سوم نوامبر، حسن نصرالله، رهبر حزب الله، قدرتمندترین شبه نظامی مورد حمایت ایران، با لحنی تند در لبنان سخنرانی کرد، اما به نظر میرسید که از تشدید فوری تنشها اجتناب کرده است.
به گزارش فکرشهر از انتخاب، در ادامه این مطلب آمده است: با این حال، در بحبوحه جنگ خونین غزه بین اسرائیل و حماس، رقابت گستردهتر و بالقوه خطرناکتر با ایران در حال افزایش است. دولت بایدن پس از کنار گذاشتن رویکرد «فشار حداکثری» دولت ترامپ، در ماههای اخیر بی سر و صدا به دنبال کاهش تنشها با ایران بود. اما امروز ایران نه تنها حملات حماس به اسرائیل را جشن گرفته و از طریق نیروهای نیابتی اش منافع آمریکا را تهدید کرده است، بلکه به نظر میرسد با همکاری ضمنی روسیه و حتی چین، تشکیل یک ائتلاف داده است. این وضعیت، موجب مطرح شدن سؤالات جدی در مورد اینکه آیا بایدن میتواند استراتژی جدیدی برای خاورمیانه ایجاد کند یا خیر، شده است.
از ۷ اکتبر، رویکرد ایران، افزایش تنش بدون تحریک به آغاز یک رویارویی همه جانبه بوده است. تهران میگوید که هیچ دخالت مستقیمی در برنامه ریزی یا اجرای حملات حماس نداشته است، ادعایی که بیانیههای عمومی و رسانهای دولت امریکا و اسرائیل عمدتا آن را تأیید میکنند. حملات پراکنده علیه اسرائیل توسط جنگجویان حوثی طرفدار ایران در یمن و حملات پهپادی به پایگاههای امریکایی در عراق و سوریه توسط شبه نظامیان محلی، تنشها را افزایش داده است، اما آن را به نقطه انفجار نرسانده است. حسن نصرالله خاطرنشان کرد، اقدامات حزب الله که عمدتا شامل حملات موشکی به شمال اسرائیل میشود، موجب تخلیه اجباری ساکنان مناطق مرزی اسرائیل با لبنان شده و به شک و تردید و بلاتکلیفی نیروهای ارتش اسرائیل دامن زده است و از این طریق همچنان به اقتصاد اسرائیل آسیب میزند.
ایران مشغول تلاش برای به حداکثر رساندن سود دیپلماتیک خود است. بسیاری از کشورها از ایران میخواهند که برای مهار درگیری یا کمک به آزادی گروگان ها، وساطت کند. ایران امیدوار است که نفوذ خود را تقویت کند و برنامههای مورد حمایت واشنگتن برای پیوندهای نزدیکتر بین امریکا، اسرائیل و کشورهای خلیج فارس ذیل توافقنامه ابراهیم را مختل کند و با خوشحالی شاهد فشار روزافزون به کشورهای طرفدار امریکا در منطقه است. اسرائیل و کشورهای عربی سفرای خود را از پایتختهای یکدیگر فرا خوانده اند و تظاهرات طرفداران فلسطین در غرب در حال افزایش است و دهها هزار نفر در واشنگتن راهپیمایی کردند و خواستار آتش بس شدند.
با این حال برای ایران خیلی زود است که احساس پیروزی و غرور کند. یک تغییر سریع و بالقوه عمیق در سیاستهای امریکا در قبال ایران، در حال انجام است. چالش با ایران، مسالهای است که از زمان سرنگونی شاه در سال ۱۹۷۹ به وجود آمده است. چهل و چهار سال پیش در این ماه، فعالان دانشجویی اسلامگرا، ۵۲ نفر را در سفارت امریکا در تهران گروگان گرفتند. باراک اوباما از طریق توافق برجام که در سال ۲۰۱۵ به نتیجه رسید، به دنبال حنثی کردن خطرناکترین جنبه دشمنی امریکا و ایران، یعنی برنامه هستهای رو به رشد تهران بود. دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۸ از این توافق خارج شد و در عوض شروع به اعمال تحریم علیه ایران کرد.
دولت بایدن پس از شکست تلاش هایش برای احیای برجام، سیاست دیپلماسی محدود را در قبال ایران انتخاب کرد. قبل از ۷ اکتبر، تفاهمات شکنندهای وجود داشت: ایران غلظت اورانیوم غنی شده خود را کمتر کرد و امریکا اجرای تحریمها را کاهش داد. صادرات نفت ایران از حدود ۳۸۰ هزار بشکه در روز در سال ۲۰۲۰ به حدود ۱.۵ میلیون بشکه در حال حاضر افزایش یافت که عمده این صادرات به چین و از طریق واسطههای پنهان انجام میشود. همچنین طی توافقی جنجالی، در قبال آزادی پنج امریکایی بازداشت شده در تهران، ۶ میلیارد دلار از اموال بلوکه شده ایران در کره جنوبی، آزاد شد. (این ۶ میلیارد دلار اکنون در یک حساب امانی در قطر است).
ادامه این رویکرد کاخ سفید، اکنون دیگر غیرممکن است. یکی از دلایل آن این است که ایران به طور فزایندهای با روسیه همکاری میکند و روابط اقتصادی نزدیک تری با چین دارد. همانطور که آنتونی بلینکن، وزیر خارجه امریکا، در ۳۱ اکتبر به سنا گفت: «به بیان مختصر، برای رقبای ما، چه دولتی و چه غیر دولتی، همه اینها یک مبارزه است». او از کنگره خواست تا بودجه تکمیلی ۱۰۶ میلیارد دلاری را برای کمک به اسرائیل، اوکراین و تایوان تصویب کند.
بلینکن افزود، «ارتباطات عمیق» بین دشمنان امریکا وجود دارد. ایران پهپادهایی را برای استفاده علیه اوکراین به روسیه میدهد. این دو در سوریه با یکدیگر همکاری میکنند و روسیه میزبان نمایندگان حماس در مسکو بوده است. وال استریت ژورنال گزارش داد که واگنر، گروه مزدور روسی، ممکن است تسلیحات پدافند هوایی به حزب الله بدهد. این روابط میتواند بیش از این نیز توسعه یابد. به گفته مقامات غربی، پس از انقضای تحریمهای تسلیحاتی طولانی مدت سازمان ملل علیه ایران در ۱۸ اکتبر، تجارت موشکهای بالستیک ممکن است افزایش یابد و احتمالا ایران موشکهایی را برای استفاده علیه اوکراین، به روسیه خواهد داد.
امریکا چگونه ممکن است به این همه واکنش نشان دهد؟ جمهوری خواهان کنگره خواهان سختتر شدن موضع دولت هستند. سناتور لیندسی گراهام گفته است که واشنگتن باید با اعلام اینکه کشتن یک سرباز امریکایی توسط ایران یا متحدانش باعث حمله مستقیم امریکا به ایران میشود، خط قرمز روشنی تعیین کند. مارکو روبیو، سناتور جمهوری خواه، نیز گفت، آیا امریکا ارادهای برای استفاده از نیروهای مستقر خود در خاورمیانه برای ضربه زدن به ایران دارد؟ او افزود: «در حال حاضر ما بازدارندگی قابل اتکایی نداریم». گروههای لابی نیز در مسیر جنگ قرار دارند. سازمان «اتحاد علیه ایران هسته ای» به عنوان یکی از برجستهترین این گروه ها، از امریکا خواسته است که ایران را فورا بمباران کند. مارک دووبیتز، عضو بنیاد دفاع از دموکراسی ها، نیز گفت: «ما از فشار حداکثری به تسلیم حداکثری رسیده ایم»؛ بنابراین بایدن در حالت تدافعی است. او احتمالا تحریمهای بیشتری را اعمال خواهد کرد، هرچند «فشار حداکثری» ترامپ نیز رفتار ایران را تغییر چندانی نداد. با این حال او و مشاورانش همچنین میدانند که اقدام نظامی علیه ایران یک قمار بزرگ خواهد بود. حمله به سایتهای هستهای این کشور، در بهترین حالت برنامه اتمی را به تأخیر میاندازد و در بدترین حالت، ایران را به سمت تولید سلاح هستهای سوق میدهد و احتمالا آتش جنگ منطقهای را که امریکا از آن واهمه دارد، شعله ور میکند.
در نتیجه، ایده «دیپلماسی با ایران» از بین نمیرود، حتی اگر تنها به این دلیل باشد که گزینههای جایگزین دیپلماسی، مطلوبیت کمتری دارند. «ری تکیه»، عضو اندیشکده شورای روابط خارجی، میگوید: «به نظر میرسد موضوع هستهای از همه فشارها و سایر ملاحظات مصونیت دارد. من گمان میکنم که این نوع رویکرد کنترل تسلیحات برای مدتی با ما همراه خواهد بود». در واقع، یک چیز میتواست جنگ غزه را از این که هست، وحشتناکتر کند و آن این است که یک ایرانِ مجهز به سلاح هستهای پشت «محور مقاومت» خود میایستاد. حمله حماس باعث میشود توافق ایران و امریکا ضروریتر از همیشه و در عین حال دشوارتر از همیشه به نظر برسد.