فکرشهر
بیمارستان برازجان به عنوان تنها بیمارستان فعال بزرگترین شهرستان استان بوشهر ـ دشتستان ـ از همان ابتدا و در دولت نهم و دهم که احداثش آغاز شد، دارای مشکلات زیادی بود به طوری که درست مدت کوتاهی پس از افتتاح ـ حدود یک سال بعد ـ در سال ۱۳۹۲ و با یک زلزله ۵.۷ ریشتری، بخشهایی از آن ریخت و آسیب دید؛ اما اکنون و این روزها، این واقعه را میتوان کوچکترین بخش از مشکلات تنها بیمارستان شهرستان دشتستان عنوان کرد؛ بیمارستانی که مراجعینش از نبود حداقل امکانات هم رنج میبرند؛ بیمارستانی که در آن حتی پلاستیک زباله هم ماه هاست که وجود ندارد و یافت نمیشود چه رسد به وضعیت بغرنج نبود یک ست ساده سرم تا انواع داروهای ساده و کادر درمان و پزشک و امکانات فیزیکی و وسایل سرمایشی مناسب و... تا جایی که در تابستان همین امسال ـ ۱۴۰۳ ـ حتی در بخشهایی مثل زایمان که نوزادان متولد میشوند و مادران در درد و عذاب هستند، کولری نبوده و این طور که یکی از شاهدان به «فکرشهر» گفت، پرسنل بخش، نوزادان را که از شدت گرما بی تاب شده بودند به نوبت در معرض جریان باد یک پنکه دستی که در اختیارشان قرار گرفته بود قرار میدادند و....
البته که این ماجرا سر دراز دارد و نوشتن از آن «مثنوی هفتاد من» میشود و در این کوتاه نمیگنجد؛ اما آن چه باعث این نگارش شد، شرایط وخیم مدیریتی حال حاضر بیمارستان شهید گنجی برازجان است. همان طور که گفته شد این بیمارستان مشکلات بسیاری داشته و دارد و همه اینها در حالی بوده که در همه این سال ها، بیمارستان برازجان، هم رییس بیمارستان داشته و هم مدیر؛ این که این روسا و مدیران چه عملکردی داشتند و در دوره هر کدام چه رخ داد هم میگذاریم به وقتی دیگر، اما موضوع اصلی این است که در چند ماه گذشته، رییس بیمارستان به مرخصی رفته، به سفر حج رفته و استعفا داده ولی هنوز استعفای او را نپذیرفته اند و «امین آزادفر» هم هنوز به کارش برنگشته است.
طبق اطلاعات رسیده به «فکرشهر»، دکتر «امین آزادفر» که متخصص جراحی کلیه و مجاری ادراری تناسلی بوده در دو سال و اندی که ریاست بیمارستان شهید گنجی را عهده دار بوده، بارها استعفا داده است و هر بار درخواستش رد شده تا جایی که مجبور شده با رفتن به سفر حج و گرفتن مرخصی و برنگشتن به سر کار، بالادستی هایش را مجبور به پذیرش استعفایش کند.
حالا با وجود گذشتن چندماه از این وضعیت، بیمارستان برازجان رییس ندارد، عملکرد مدیرش هم که مشخص است و کسی که قرار است سرپرست باشد هم کسی نیست جز رییس شبکه بهداشت و درمان دشتستان و از آن بدتر این است که هیچ کس هم حاضر نیست ریاست این بیمارستان را بپذیرد؛ بیمارستانی که در دولت دهم افتتاح شد و در دولت سیزدهم به وضعیتی رسید که حتی در ابتدای دولت چهاردهم نیز هیچ کس مسوولیتش را نمیپذیرد که شاید حداقل، پلاستیکی برای سطلهای زباله آن بیابد.