فکرشهر: رضا غبیشاوی در عصرایران نوشت:
به تازگی یکی از مسوولان ایرانی حاضر در سوریه درباره سفر رئیسی به سوریه در اردیبهشت ۱۴۰۲ فاش کرد تزئین و استقبال خیابانی از فرودگاه تا کاخ ریاست جمهوری، کار مقامات سوریه نبود بلکه طرف ایرانی در سوریه وقتی متوجه شد مقامات دمشق چنین کاری نمیکنند خود دست به چنین کاری زدند.
او گفته است:
جناب رئیسی که آمدند وزارت اعلام سوریه گفتند از فرودگاه تا قصر (کاخ ریاست جمهوری سوریه) را پرچم میزنیم، اما در تماس با مسوول تشریفات قصر و ... فهمیدیم قرار نیست از آقای رئیسی استقبال کنند. سریع قرارگاه تاسیس کردیم در ۵ یا ۶ ساعت کل جاده فرودگاه تا قصر را تزیین و آماده کردیم و شهر را تغییر دادیم. چند وقت دیگر دیدیم از فرودگاه تا قصر را پرچم امارات زدند. چون وزیر خارجه امارات میخواست صبح بیاید و عصر برگردد. ما اعتراض کردیم.
چند نکته و سوال:
۱ - چرا و به چه دلیل، مسوولان ایرانی در سوریه تصمیم گرفتند با وجود خودداری دولت وقت سوریه (دولت بشار اسد) از تزیین و نصب پرچم در مسیر فرودگاه به کاخ بشار اسد، خود دست به این اقدام بزنند؟
آیا جز این است که چنین استقبالی، جعلی و غیرواقعی است و هیچ ارزشی ندارد؟ جز این است که اگر قرار باشد استقبال و خوش آمدگویی در مسیر عبور کاروان رئیس جمهوری ایران انجام شود این اتفاق انحصارا باید از سوی سوریه انجام شود و مسوولیت انحصاری دولت سوریه است؟
استقبال از رئیسی در مسیر فرودگاه دمشق تا کاخ ریاست جمهوری سوریه
۲- آیا طرف ایرانی مستقر در سوریه، وظیفه یا ماموریتی دارد تا به جای مسوولان و سازمانهای سوریه تصمیم گیری و اجرا کند؟
وقتی مقامات سوریه خود نمیخواهند از رئیس جمهوری ایران استقبال خیابانی داشته باشند و خیابانها را آذین بندی کنند چرا و بر چه اساس، مسوولان ایرانی حاضر در سوریه، با نادیده گرفتن چارچوب ها، خود را جایگزین مقامات سوریه میکنند؟
همانطور که ارتش ایران قرار نیست جای ارتش سوریه بجنگند طرف ایرانی هم قرار نیست به جای دولت سوریه، کاری انجام دهد یا وظایف و تصمیم گیریهای آنها را برعهده بگیرد.
۳- فقط یک لحظه تصور کنید در ایران قرار است رئیس جمهور یک کشور خارجی به تهران سفر کند. میزبان ایرانی تصمیم میگیرد استقبال در سطح پایین انجام شود، اما افرادی از کشور میهمان خود دست به کار میشوند و از فرودگاه مهرآباد تا کاخ سعدآباد در شمال تهران را آذین بندی و در طول مسیر، پرچم نصب میکنند. واکنشها چه خواهد بود؟
اینکه دولت سوریه به این جمع بندی رسیده که در چه سطحی و چگونه و با چه کیفیتی از میهمان ایرانی استقبال و میزبانی کند به این کشور و مسوولان آن باز میگردد.
استقبال از رئیسی در مسیر فرودگاه دمشق تا کاخ ریاست جمهوری سوریه
رئیس جمهوری ایران میتواند سفر به دمشق را به استقبال سطح بالا مشروط کند یا بعد از سفر، واکنش متناسب مثبت و منفی داشته باشد.
۴- سوالی که مطرح میشود این است آیا سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهوری از این موضوع اطلاع داشت؟ یعنی میدانست استقبال برپا شده از فرودگاه تا کاخ ریاست جمهوری و تزئینها و نصب پرچمها نه کار میزبان بلکه کار طرف ایرانی است؟ این حق او بود که چنین چیزی را بداند چرا که میهمان فکر میکند این ساز و برگ و فعالیت ها، حاصل کار میزبان است، اما در واقعیت، این گونه نیست.
علاوه بر این، در آن زمان، کدام مقام ایرانی از این ماجرا اطلاع داشته است؟ آیا وزیر خارجه یا رئیس دفتر رئیس جمهوری یا سفیر ایران در دمشق از این ماجرا اطلاع داشتند؟ اگر اطلاع داشتند به رئیسی اطلاع دادند؟ اگر اطلاع نداشتند که باید ابراز تاسف کرد که چنین مسئله مهمی را نمیدانستند.
مقاماتی که در آن زمان از این ماجرا اطلاع داشتند حتما باید این موضوع را به شخص رئیس جمهوری، وزیر خارجه و دیگر مقامات ارشد ایران اطلاع میدادند.
۵- آذین بندی جاده فرودگاه تا کاخ ریاست جمهوری سوریه چیزی نیست که میهمان درخواست کند بلکه میزبان خود براساس بررسی و تصمیم و برنامه ریزی، باید به این کار بپردازد یا نپردازد. اینکه میهمان خواستار چنین چیزی میشود از عجایب روزگار است، چون در این صورت، هیچ ارزشی ندارد.
اینکه دولت بشار اسد تصمیم گرفت درباره آذین بندی جاده فرودگاه تا کاخ ریاست جمهوری، به طرف ایرانی در سوریه، دروغ بگوید یا به اصطلاح آنها را سرکار بگذارد، اما برای سفر وزیر خارجه امارات، این مسیر را پرچم نصب کند یک نشانه و نوعی انتقال پیام از دولت بشار اسد خطاب به دو طرف ایران و امارات بود.
به نظر میرسد طرف ایرانی این پیام را دریافت نکرد یا دریافت کرد، اما بی توجه بود. بی توجهی که در نهایت آنچنان گسترده شد که مقامات ایرانی در پیش بینی اوضاع سوریه ناکام ماندند و از سقوط بشار اسد دهان به تعجب باز کردند.