
فکرشهر: روزنامه جروزالم پست اسرائیل که وابسته به محافل راستگرای اسرائیلی است، نوشت با وجودی که پس از حمله هفتم اکتبر ۲۰۲۳ حماس به اسرائیل، چشم انداز عادی سازی رابطه تل آویو – ریاض تضعیف شد، اما همچنان اسرائیل و دولت نتانیاهو دو راه برای عادی سازی روابط با دولت سعودی دارد که یکی از آنها از مسیر نابودی حماس و دیگری از طریق نابودسازی کامل " تهدید برنامه هستهای ایران" میسر میشود.
به گزارش فکرشهر از عصرایران، این روزنامه اسرائیلی نوشت:
اگرچه اقدامات ۱۸ ماه گذشته بنیامین نتانیاهو در تشدید جنگ غزه، روند عادی سازی رابطه تل آویو -ریاض را کُند و تضعیف کرده و به آن آسیب رسانده است، اما هنوز حداقل دو مسیر شگفت انگیز برای رسیدن به عادی سازی روابط میان اسرائیل و کشورهای عربی به ویژه عربستان سعودی وجود دارد.
این گزارش افزود: منابع بلندپایه اسرائیلی اذعان میکنند که کلاسیکترین و آسانترین راه برای عادیسازی، پایان دادن به جنگ غزه، قرار دادن یک تشکیلات خودگردان اصلاحشده فلسطینی در کنار متحدان میانهرو عرب بر سر تشکیلات اداره غزه و پیشروی به سوی چشمانداز دو دولتی است.
اما آنها استدلال میکنند که دو مسیر بالقوه متمایز دیگر نیز وجود دارد که با دیدگاه منطقهای کنونی نتانیاهو مطابقت دارد، که میتواند به عادیسازی با ریاض نیز منجر شود.
در کمال تعجب، یکی از راهها ادامه جنگ و محاصره همه جانبه غزه تا شکست کامل حماس در غزه است.
اگرچه این امر مستلزم ادامه جنگ برای مدت زمان بیشتری است و بسیاری از مقامات نظامی اسرائیل معتقدند چنین هدفی با توجه به محدودیتهای مختلف دست نیافتنی است، اما برخی دیگر استدلال میکنند که هم سعودیها و هم مصر (برخلاف قطر و ترکیه) خواهان خروج حماس از غزه هستند، زیرا ریاض و قاهره باقی ماندن حماس در نوار غزه را در حکم گسترش نفوذ اخوانالمسلمین میدانند که کشورهایشان را نیز تهدید کرده است.
اتفاقا اعتراض بسیاری از رژیمهای میانهرو عرب که از حماس متنفرند این است که اسرائیل بیش از ۱۸ ماه است که نتوانسته حماس را از بین ببرد و اگر به این روند شکست خود ادامه دهد، ادامه جنگ بیمعنی است و فقط ثبات آنها و ثبات منطقه را تضعیف میکند.
اما در یک سناریوی تئوریک اگر اسرائیل بتواند حماس را در مدت زمانی "معقول" حذف کند، دولتهای عربی متنفر از حماس ممکن است آن را بهعنوان یک تغییر مثبت به سوی ثبات بیشتر در آینده در برابر اخوانالمسلمین در منطقه ببینند و ممکن است پس از آن به سمت عادیسازی روابط با اسرائیل حرکت کنند.
اسرائیل همچنان به احتمال زیاد نیاز به حرکت به سمت روندهای فزاینده خودمختاری فلسطینیها دارد و اگر در واقع حماس حذف شود، حتی راستگرایان اورشلیم نیز ممکن است کمتر به این موضوع اعتراض کنند.
دومین مسیر بالقوه متمایز البته ربطی به فلسطینیها ندارد، بلکه مرتبط به ایران است.
سعودیها در ملاء عام و در سیاست اعلامی در حال حاضر با حمله اسرائیل به برنامه هستهای تهران مخالف هستند و طرفدار توافق هستهای جدیدی هستند که توسط دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا مذاکره میشود.
برخلاف سال ۲۰۱۵ که ریاض با توافق هستهای دولت اوباما (برجام) مخالفت کرد، در سال ۲۰۲۵ سعودیها آماده امضای قرارداد احتمالی ایران با ترامپ هستند، حتی اگر حفرههایی در آن وجود داشته باشد.
دلایل این تغییر پیچیده است، اما موضع اصلی عربستان در حال حاضر حمایت از یک راه حل دیپلماتیک برای بحران هستهای ایران است.
با این حال، مانند غزه، سناریوهای کمتر محتمل دیگری نیز وجود دارد که میتواند باعث شود سعودیها طرف خود را تغییر دهند و حتی بدون تغییر کامل تابلو در جبهه فلسطین، با اسرائیل عادی سازی کنند.
در پایان، نگرانی اصلی سعودیها ثبات است و تهدید اصلی آنها همچنان جمهوری اسلامی ایران و سلاحهای هستهای بالقوه آن است و نه حماس.
در صورتی که اسرائیل واقعا موفق به نابودی برنامه هستهای ایران شود، برخی از مقامات ارشد اسرائیلی معتقدند که سعودیها آنقدر در مورد رفع این تهدید مشتاق خواهند بود که صرفا بر اساس آن نتیجه رادیکال و سنگ بنای جدید ثبات منطقه، حاضرند به سمت عادیسازی روابط با اورشلیم حرکت کنند.
به این ترتیب، سعودیها عملا مخالف حمله هوایی اسرائیل به برنامه هستهای تهران نیستند؛ در صورتی که این حمله کاملا موفق شود ریشه برنامه هستهای ایران را بخشکاند.
بلکه نگرانی اصلی سعودیها این است که چنین حمله هوایی به اندازه کافی موفقیت آمیز نباشد و تهدید هستهای ایران را دست نخورده باقی بگذارد که باعث میشود ایرانیها بیشتر برای دستیابی به تسلیحات هستهای تلاش کنند و یا اینکه ایران با ضربه زدن مرگبار به اقتصاد عربستان و ویران کردن برخی شهرهای عربستان، به چنین حملهای پاسخ دهد.
در سال ۲۰۱۹، ایران بخش بزرگی از اقتصاد عربستان سعودی را هدف قرار داد (حمله سپتامبر ۲۰۱۹ به تاسیسات نفتی آرامکو) و ریاض هنوز باور ندارد که بتواند در برابر چنین حملهای از سوی تهران دفاع کند.
همانطور که در مورد فلسطینیها در بالا ذکر شد، به همین دلیل است که سعودیها دیپلماسی را ترجیح میدهند و حتی مقامات ارشد خود را برای نزدیک شدن به ایران میفرستند - یعنی میخواهند از خطرات زیاد برای خود و منطقه جلوگیری کنند.
با این حال، اگر اسرائیل ریسک بالایی را بپذیرد و نتیجهای عالی ارائه دهد که به ریاض آسیبی نرساند و تهدید هستهای ایران را برطرف کند، ممکن است سعودیها از موضع استاندارد ریسکگریز خود به سمت نزدیکتر شدن به اسرائیل بهعنوان حامی و متحد خود حرکت کنند.