بانک آینده منحل شد
فکرشهر: حامد پاک طینت، بنیانگذار مجمع فعالان اقتصادی؛ دکتری مدیریت کسب و کار در مجمع فعالان اقتصادی نوشت:
۷ میلیون مشتری بدون کوچکترین نارضایتی و علائمی و صرفا با یک جابجا کردن تابلوی ناقابل، به بانک ملی منتقل شدند. دیدید چقدر ریلکس و راحت بود؟ آنچه شما قبلا احساس کردید، اما به همین ریلکسی و راحتی نبوده است.
روزی ۴۰۰ میلیارد تومان ضرر فقط به این بانک و رفقا مربوط نیست. شما نیز در آن سهیم هستید!
۵ درصد از تورمی که شما، خانواده محترمتان و ایرانیان گرامی در طول چند سال گذشته تحمل کردهاند و همین امروز هم تحمل میکنند دستاورد این بانک است.
بانک آینده به تنهایی ۴۲درصد از ناترازی کل نظام بانکی در ایران را ایجاد کرد، رشد پایه پولی را ۲۵درصد افزایش داد. اگر این بانک وجود نداشت با احتساب کسر تورم تجمعی ۵درصد در طول این سالها افزایش نرخ دلار از سال ۱۳۹۱ تا امروز باید ۱۵.۴ برابر میشد نه ۲۸.۴ برابر.
قیمت دلار بازار آزاد در ایران بدون بانک آینده باید امروز چیزی بین ۷۵ تا ۸۰ هزار تومان میبود. نرخ مسکن، نرخ تمام کالاهای اساسی از گوشت و مرغ گرفته تا حبوبات و شیر و لبنیات ... باید بین ۳۰ تا ۳۵درصد کمتر از نرخ امروز بود.
کارگران، حقوق بگیران و سپرده گزاران بیش از بقیه در تحمل تورم بانک آینده سهیم هستند، زیرا دستمزدها هرگز به پای تورم نرسید حتی آن ۷ میلیون نفری که دلشان به نرخهای جذاب سپرده خوش بود خبر نداشتند که در حال پرداخت هزینهای بسیار بیشتر از سپرده گذاری خود هستند.
دوستان بانکدار ما، اما وضع و حال دیگری داشتند
بانک آینده اساسا از سال ۱۳۹۱ و زمان تاسیس با خشت کج یعنی ادغام موسسات ورشکسته کار خود را آغاز کرد و با یک بازی پانزی و ایجاد رغبت برای سپرده گزاران با اندکی سود بیشتر، تامین کننده هزاران میلیارد تومان وامهای کلان به شرکتهای وابسته خود شد.
بیش از ۹۰درصد منابع بانک، به پروژههای شخصی مانند ایران مال با حدود ۱۲ میلیارد دلار تسهیلات، مشهد مال، هتل روتانا، فرمانیه مال، بازارهای مبل، آهن و موبایل که همگی کسب و کار شخصی بود اختصاص یافت تا حدی که این چرخه بعنوان بزرگترین پول شویی اقتصاد ایران توصیف شد.
مالک بانک بیش از ۵۴درصد سهام بانک را در اختیار داشت درحالیکه قوانین بانک مرکزی مالکیت بیش از ۱۰درصد را ممنوع کرده است. گزارشها نشان میدهد بیش از ۷۰ هزار میلیارد تومان وام به ۲۸ شرکت وابسته به عوامل بانک پرداخت شده که عمدتا باز نگشته و به ثروت شخصی تبدیل شده است.
در مجموع این سوء استفادهها بیش از ۳۰۰ هزار میلیارد تومان زیان مستقیم ایجاد کرد، اما ذینفعان از پروژههای نیمه تمام مانند ایران مال به ارزش ۲۰۰ هزار میلیارد تومان بعنوان اهرم فروش و سودآوری استفاده کردند بدون اینکه بار کامل بدهی را بپردازند. عوامل بانک از ابزار مالی برای بهره گیریهای غیر مالی از جمله عضویت در هیئت مدیره باشگاههای مشهور فوتبال نیز استفاده کردند تا از شهرت، روابط سیاسی و اقتصادی آن بهرهمند شوند.
اما سوال اصلی اینجاست:
خلاصهای از آنچه در ۱۳ سال گذشته خواندید، یک سوء مدیریت بوده یا یک سوء استفاده بزرگ مالی یا یک اهمال توسط سیستمهای نظارتی از جمله بانک مرکزی یا ترکیبی از هر سه مورد؟!
در سطح جهانی بحرانهای بانکی ناشی از سوء مدیریت، فساد یا ناترازی معمولا با واکنش قاطع و سریع دولت یا نهادهای نظارتی مواجه میشود.
سوئد در سال ۱۹۹۰ شاهد چنین پدیدهای بود، لتونی همچنین در سال ۱۹۹۵، آرژانتین در بحران سه گانه سال ۲۰۰۱، آمریکا در سال ۲۰۰۸، کم و بیش با نمونههای مشابهی دست و پنجه نرم کردهاند، اما همه موارد فوق تا کمتر از ۴ سال مدیریت و مانع از یک بحران بزرگ برای مردم و اقتصاد کشور شد.
بانک آینده تنها بانکی در دنیاست که نهادهای نظارتی و بانک مرکزی برغم اطلاع از چرخه سیاه این بانک، ۱۳ سال نظاره گر وضع موجود بودند و به نوعی در آنچه بر سر مردم و اقتصاد کشور آمد مقصر و سهیم هستند.
بانک آینده، تنها بانکی در دنیاست که آینده یک کشور را سوزاند.