جمعه ۱۴ آذر ۱۴۰۴
جستجو

ماجرای یک عروسی شرم آور در سال ۱۳۴۷ تهران + مستندات

کد خبر: ۲۰۱۹۱۳۵
جمعه ۱۴ آذر ۱۴۰۴ - ۱۱:۵۰

فکرشهر: یکی از اسناد به جا مانده از ساواک در حکومت پهلوی، مربوط به واقعه‌ای است که کمتر بدان پرداخته شده است و آن، واقعه ازدواج دو تن از پسران فرماندهان ارتش با یکدیگر بود!

به گزارش فکرشهر از عصر ایران، طبق اسناد منتشره توسط مرکز بررسی اسناد تاریخی، این اتفاق در سال ۱۳۴۷ رخ داده است و آن‌قدر مبتذل و باور نکردنی بود که خبر چندانی از آن در رسانه‌ها بروز نکرد و بعید نیست که مسئولین و مأموران امنیتی از ترس بازتاب و واکنش‌های آن، نسبت به سانسور خبری آن اقدام نموده باشند. در بین جراید ظاهراً مجله فردوسی و مجله توفیق مطالبی درج نمودند که آن هم بدون درج نام و مشخصات بود؛ لذا هر چند که اصل ماجرا قطعی است، ولی شرح ماجرا و حتی اسامی یکی از این دو پسر و محل برگزاری مراسم در ابهام است.

ماجرای یک عروسی شرم آور در سال ۱۳۴۷ تهران + تصاویر

مجله فردوسی در صفحه ۲۷، شماره ۸۸۱، مورخ دوشنبه ۲۲ / ۷ / ۱۳۴۷ در باره این عروسی نوشت:

«این روز‌ها خبر یک «عروسی»! عجیب شایع است که برای مردم، مردمی که هنوز شرافتمندانه و بدون انحراف و بدون فساد و لغزش زندگی می‌کنند، خبر این ازدواج حیرت‌انگیز بود و هر کس از قبیل مردم خبر را می‌شنید از تعجب نمی‌توانست چشمش را تا تمام حدقه ندراند و دهانش را تا نیمه باز نکند...، اما برای آن مردمی که در این «مراسم عروسی» بودند این امر بدیهی بود، اصلاً اتفاقی نیفتاده بود، خیلی که می‌خواستند جدی بگیرند، می‌گفتند این یک نوع «سلیقه» است، «تفنن» است... در این عروسی... هر دو طرف مرد هستند...

این عروسی که آقا پسر ماشاء‌الله سنی هم دارد، از آن نوعش بود که به راستی در میان انحرافات متداوله تهران خیلی تازگی داشت. می‌گفتند: «آقا پسر» حتی پیراهن عروسی را هم از «کریستین دیور» وارد کرده و در بر نموده... فساد در یک اقلیت محدود خاص این مملکت مثل موریانه، مثل خوره، پیش می‌رود. آنها که هر گونه لذتی دم دستشان است و چه بسیار لذایذ را چشیده‌اند و حالا برایشان کهنه شده است، عجیب به سوی فساد، به سوی مناهی، به سوی همه‌ی آنچه حرام شده است، همه‌ی آنچه را که نامعقول است، همه‌ی آنچه که ناپسند است، رغبت می‌آورند.

انواع جلسات قمار‌های وسوسه‌انگیز، استخر پارتی‌های مشکوک... همه حاکی از این حقیقت است که این عده معدود برایشان تمام ارزش‌های انسانی ناگهان فرو ریخته و معدوم شده است. بدبختی اینجاست که حضرات در راه کیفوری و فساد خویش دارند این روابط کثیف و انحرافی، این زندگی زشت و سراپا آلودگی را به عنوان نوعی زندگی مدرن، به عنوان نمایشگر زندگی روشنفکرانه! به مردم شریف ایران نیز حقنه می‌کنند و می‌خواهند چنین توجیه نمایند که این «شعور اضافی» و «ذات فهیم» و وجود «عالیقدر انسانی» آنهاست که در مصیبت این عصر و در «توحش ماشینیسم و زندگی مدرن!» تن به این «انحرافات» می‌دهند...! واقعاً دستتان درد نکند!»

ماجرای یک عروسی شرم آور در سال ۱۳۴۷ تهران + تصاویر

مجله توفیق نیز با به سخره گرفتن این عروسی! با نوشتار، کاریکاتور و شعر، در صفحات ۱، ۶ و آخر شماره ۲۹، پنجشنبه ۲۵ / ۷ / ۱۳۴۷ به افشای آن پرداخت و در ستون اول صفحه ۶- که با امضای «گردن شکسته» به قلم مرحوم کیومرث صابری فومنی (گل آقا) است- نوشت:

«.. گفت: موضوع را کش ندیم، اصل قضیه اینه که می‌خوام نظر تورو راجع به این عروسی افتضاح بدونم.

گفتم: نظر خاصی ندارم، وقتی یک عده‌ی معدود ابتکار به خرج میدن و سنت‌های تازه میذارن، بنده سگ کی باشم که نظر بدم؟!

گفت: تو اسم این افتضاحو میذاری ابتکار؟

گفتم: من نمی‌ذارم، خودشون می‌ذارن... خودشون که از تیپ بالا هستن و شکمهاشون سیره، فرنگ رفته‌ان و از اون سر دنیا خبر دارن، معلومه که چیز‌های تازه‌رو اونا نوبر میکنن و بعد جشنش رو هم تو کلوپ می‌گیرن و خبرش را واسه ما میارن.

گفت: حالا میگی چیکار کنیم؟ باشیم و به خودمون باد کنیم که برامون مد تازه آوردن؟

گفتم: به گور بابای هر چی مد تازه بیاره می‌خندم که به خودمون باد کنیم. همیشه ننگ ما فقیر بیچاره‌ها سر زبون‌ها بود، بذار این دفعه هم گند این بی‌درد‌ها و پولدار‌ها سر زبون‌ها بیفته!

گفت: خوب من چیکار کنم؟

گفتم: اولش شکر خدا، چون این‌جور کار‌ها در دنیای ما فقیر فقرا صورت نگرفته و نمی‌گیره. افتخارش مال چند تا پولداره و ارزونی خودشون.

گفت: به حق چیز‌های نشفته... افتخارش دیگه کجا بود؟

گفتم: همونجا که رهبر‌های نسل دیگر! کوس رهبری نسل دیگر را به صدا در آوردند و هر چی به دستشان رسید نوشتند. حالا هم باهاس به اونا تبریک گفت که ثمره‌ی مجاهدت‌هاشونو دارن به چشم می‌بینن.

گفت: دیگه به کی‌ها باهاس تبریک گفت؟

گفتم: به اون‌هایی که تو ناز و نعمت غوطه‌ورن و از خدا بی‌خبر؛ اونوقت واسه اینجور کار‌های نور چشمی‌هاشون! هم جشن می‌گیرن، کارت چاپ می‌کنن، دعوت می‌کنن و مراتب پیوند هر چه بیشتر آقازاده‌ها را به اطلاع اقوام و آشنایان می‌رسوننن و افتخار هم می‌کنن که مد تازه آورده‌ن...»

علاوه بر این، مجله توفیق، مطالب و کاریکاتور‌های طنز دیگری هم در این باره منتشر کرد. در یکی از این کارکاتورها، این دو مرد به همدیگر می‌گویند: شیر یا خط می‌اندازیم بیینیم عروس کیه؟!

ماجرای یک عروسی شرم آور در سال ۱۳۴۷ تهران + تصاویر

این دو پسر چه کسانی بودند؟

طبق دو سند ساواک که به تاریخ‌های ۲۵ و ۲۷ مهر ۱۳۴۷ در زیر درج گردیده است، این دو پسر سهراب محوی فرزند سپهبد ایرج محوی و بیژن صفاری فرزند سرتیپ محمدعلی صفاری بودند. مراسم این به اصطلاح ازدواج هم در هتل کیت‌کات برگزار شده است ولی مینو صمیمی منشی امور بین‌المللی دفتر مخصوص فرح، در بخشی از خاطرات خود که با عنوان «پشت پرده تخت طاووس» به فارسی ترجمه شده است، تنها به نام بردن از یکی از این افراد بسنده می‌کند و او را کیوان خسروانی می‌داند. کیوان خسروانی فرزند سپهبد مرتضی خسروانی رئیس اداره دادرسی ارتش بود. وی همچنین محل برگزاری مراسم را هتل کمودور تهران می‌شمارد. صمیمی در بخشی از کتاب خود در این باره می‌نویسد:

«من هر بار در خیابان به فردی روحانی بر می‌خوردم، گر چه کاملاً احساس می‌کردم به خاطر بی‌حجابی من از دیدنم خشمگین است، ولی در عین حال می‌دانستم که آنچه بیشتر خشم آنان را برانگیخته، گسترش روز افزون عادت خوش‌گذرانی به سبک غرب در میان طبقات سطح بالای جامعه است که مصرف مشروبات الکلی، آزادی روابط بین پسران و دختران و ظهور زنان نیمه لخت در کنار دریا و استخر‌های شنا از نمونه‌های آن بود.

مقامات روحانی کشور همواره شاه و پدرش را مسئول چنین لاقیدی‌هایی در کشور می‌دانستند ولی آنها به اعتقاد من بر خلاف شایعات موجود هرگز مخالف این نبودند که چرا زنان از حقوق اجتماعی برخوردار شده‌اند. اعتراض روحانیون عمدتاً اموری را در بر می‌گرفت که باعث ترغیب مردم به تقلید از الگو‌های غربی و به خصوص روش‌های خوش‌گذرانی به سبک غرب می‌شد. به طور نمونه یکی از مسائلی که واقعاً روحانیون را به خشم آورد به ماجرای ازدواج دو پسر در سال ۱۹۶۸ [۱۳۴۷ ش]مربوط می‌شد، که فرزندان دو ژنرال سرشناس بودند و اتفاقاً یکی از آنها کیوان خسروانی به عنوان طراح لباس شهبانو فرح معروفیت داشت.

این ازدواج غیر عادی در هتل کمودور تهران صورت گرفت و پایتخت کشور شاهنشاهی ایران در حالی شاهد این رویداد بود که هم احکام اسلام به ممنوعیت همجنس بازی صراحت داشت و هم در بیشتر کشور‌های اروپایی هنوز همجنس بازی یک اقدام غیر قانونی تلقی می‌شد.»

(در واقع مشخص نیست آیا همان عروسی را با ذکر نام‌های دیگر می‌گوید یا به عروسی دیگری اشاره می‌کند)

ماجرای یک عروسی شرم آور در سال ۱۳۴۷ تهران + تصاویر

در سنا و ساواک

در اینجا متن سند به جا مانده از ساواک را به همراه تصویرش می‌خوانید و می‌بیند که به حواشی موضوع پرداخته و نوشته که حتی موضوع در مجلس سنا هم پیچیده بوده است.

از: ۲۰ هـ ۵ شماره: ۲۲۶۹۶ / هـ ۵

به: ۳۲۲ تاریخ: ۲۵ / ۰۷ / ۱۳۴۷

موضوع: ازدواج دو مرد

برابر اظهار آقای آبتین روز ۲۴ / ۷ / ۴۷ فخرالدین وفا رئیس دفتر مجلس سنا در حالی که روزنامه توفیق و مجله فردوسی را مطالعه می‌نمود به اشخاصی که به اطاق وی مراجعه می‌نمودند ضمن اشاره به مطالب مندرج در روزنامه مزبور راجع به خبر ازدواج دو نفر مرد گفت:

«فجایع از این بالاتر نمی‌شود و این عمل فساد که مغایر با دستورات دین و اخلاق است همواره در طبقات بالا مشهود است و طبقات پائین پای‌بند دین و اصول بوده و هرگز گِرد این اعمال ناشایست نمی‌گردند.» ناطق سپس گفته است:

«چندی قبل در یکی از هتل‌های تهران به نام کیت‌کات دو نفر پسر با هم عروسی نموده‌اند یکی از آنها پسر سرتیپ صفاری، شهردار سابق و سناتور محترم فعلی است (البته این جمله را با تمسخر ادا نموده است) و دیگری شاهزاده محوی (این جمله نیز با تمسخر گفته شده است) که نفر اول عروس و دومی داماد بوده است. خدا عاقبت این مملکت اسلامی را حفظ کند با این رجال و شاهزاده‌هایش.»

ناطق سپس در پاسخ آقای آبتین که گفت: «این مطالب دروغ و مزخرف است، اظهار داشت: این موضوع را تمام مرم اطلاع دارند ولی نگذاشته‌اند که عکسی در مجلات چاپ شود.»

توضیح رهبر عملیات. اظهارات مزبور را آقای آبتین رئیس بازرسی مجلس نقل قول از اظهارات فخرالدین وفا و به طور خصوصی به منبع گفته است. ش

پرونده تیمسار سرتیپ صفاری به کلاسه ۴۶۶۱۲ بایگانی نمائید.

آقای... بررسی- بهره‌برداری- محصول منبع ۲۷ / ۷ / ۴۷

ماجرای یک عروسی شرم آور در سال ۱۳۴۷ تهران + تصاویر

*****

از: ۲۰ هـ ۵ شماره: ۲۶۸۱۳ / ۲۰ هـ ۵

به: ۳۲۲ تاریخ: ۲۷ / ۰۷ / ۱۳۴۷

موضوع: شایعات

به طوری که بین مردم شایع است سهراب محوی پسر تیمسار سپهبد محوی و بیژن صفاری پسر سرتیپ صفاری در یک ضیافت مانند دختر و پسر ازدواج خود را اعلام داشته‌اند.

توضیح ۲۰ هـ ۵ – مجله فردوسی در هفته گذشته شرحی در این مورد نوشته بود روزنامه توفیق شماره ۲۹ نیز در صفحه اول و آخر، صفحه ۶ و ۷ با کاریکاتور و مقالات طنزآمیز مسئله را مورد بحث قرار داده است.

ضمناً اشاعه دارد که سکته اخیر تیمسار صفاری در اثر اعمال و رفتار ناشایست پسرش بوده است.

پرونده سناتور تیمسار سرتیپ صفاری به کلاسه ۴۶۶۱۲ بایگانی نمائید.

آقای... بررسی- بهره‌برداری- محصول منبع ۲۷ / ۷ / ۴۷

به طوری که بین مردم شایع است سهراب محوی پسر تیمسار سپهبد محوی و بیژن صفاری پسر سرتیپ صفاری در یک ضیافت مانند دختر و پسر ازدواج خود را اعلام داشته‌اند.

ماجرای یک عروسی شرم آور در سال ۱۳۴۷ تهران + تصاویر

ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر