به گزارش فکرشهر، اعتماد نوشت: اسم خودسر بر خود دارند و سالهاست بدون آنکه شناسایی شوند فعالیت میکنند و همانطور که رییسجمهور گفت بدون شناسنامه «نقد». دامنه فعالیتهایشان در شهرستانها هر روز وسیعتر میشود. هر روز از یکی از شهرها خبر میرسد که خودسرها کار جدیدی کردهاند. روز گذشته بنا به آنچه اعتراض دانشجویی خوانده میشد سخنرانی جعفر توفیقی، مشاور وزیر علوم لغو شد. در ادامه برنامههایشان هم تلاش کردند تا سفر محمدرضا عارف به شیراز را هم لغو کنند. کمی بعد خبر رسید که در حاشیه بازدید رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام از دانشگاه امیرکبیر هم یک تجمع که باز هم عنوان اعتراض دانشجویی داشته است، صورت گرفته است. مرتضی مبلغ، معاون سیاسی وزارت کشور از عدم برخورد با خودسرها گلایه میکند و به «اعتماد» میگوید که یکسره کردن تکلیف خودسرها نیازمند همکاری همه قوا و دستگاههاست. همان کاری که در دولت اصلاحات دنبال شد اما به نتیجه نرسید. متن این گفتوگو در ادامه میآید.
این روزها شاهد شدت گرفتن فعالیتهای نیروهای خودسری هستیم که چند سالی بود خبری از آنان در سطح جامعه نبود. فکر میکنید چه اتفاقی افتاده است که این نیروها مجددا به عرصه جامعه بازگشتند و در حال فعالیت هستند؟
پدیده نیروهای خودسر دارای دوجنبه است. یک جنبه این است که یکسری افراد در کشور هستند که صرفا منافع و مصالح شخصی خودشان را در نظر میگیرند و به هیچ عنوان تن به قواعد و مقررات نمیدهند و میخواهند هر اتفاقی بیفتد تا منافع آنان تامین شود. البته نیروهای خودسر پدیده جدیدی نیستند و سالیان سال است که وجود دارند اما در مقاطع مختلف فعالیتشان شدت و ضعف میگیرد. اما جنبه دوم نیروهای خودسر بسیار مهمتر از جنبه اول آن است. این دسته از افراد دارای یک حاشیه امن هستند و ارتباطشان با برخی دستگاهها به گونهیی است که به هیچ عنوان احساس خطری از رفتارهای غیرقانونی خودشان نمیکنند. این در حالی است که اگر برخوردهای لازم با آنها صورت میگرفت به خودشان اجازه نمیدادند که هنجار شکنی کنند. این در حالی است که همین دستگاههای ناظر در سایر مواردی که آن را خلاف قانون تشخیص میدهند با سرعت و شدت زیادی برخورد میکنند و باید پرسید که چگونه است که این گروهها احساس امنیت میکنند اما سایرین نه.
یعنی به نظر شما برخورد لازم با نیروهای خودسر صورت نگرفته است؟
اگر هم تحت فشار افکار عمومی برخوردی با این نیروها صورت بگیرد بسیار سطح پایین است و موجب نمیشود که آنان متنبه شوند و دیگر رفتارهایشان را تکرار نکنند. همه دستگاههای کشور مسوولیت ایجاد نظم و اجرای قانون را دارند و باید بدانند که همه باید در برابر قانون یکسان باشند و خبری از برخوردهای دوگانه نباید باشد. این شیوه برخورد به خود نظام آسیب وارد میکند و اقتدار نظام با چنین برخوردهای دوگانهیی زیر سوال میرود. به نظر میرسد که برای برخورد با این گروهها باید تمام دستگاههای ذیربط تلاش کنند تا برخوردهای هنجارشکنانه دیگر صورت نگیرد. باید شرایطی مهیا شود که جریانات خودسر احساس امنیت نکنند و فضای گفتمانی ایجاد شود که قانونمداری صورت بگیرد.
البته نوسان فعالیتهای این گروهها زیاد است ولی به نظر میرسد که در دولت اصلاحات فعالیتشان بیشتر بود. اینطور نیست؟
فعالیت نیروهای خودسر از قبل از دولت اصلاحات بود و در دولت آقای هاشمیرفسنجانی هم وجود داشت اما در دوران آقای خاتمی اوج گرفت، در دولت احمدینژاد محدود شد و در دولت آقای روحانی باز شروع شد.
علت این نوسان چه بود؟
این دسته از افراد تابع منافع شخصی خودشان هستند هر زمانی که احساس کنند فضا قانونمند شده است و منافعشان دیگر تامین نمیشود شروع به فعالیت میکنند. این افراد اگر مجبور باشند در فضای شفاف فعالیت کنند دست به چنین کارهایی میزنند. البته بازهم تاکید میکنم که فعالیت این نیروها پدیده جدیدی نیست اما فراز و نشیب دارد. در این میان اما آنچه مهم است نحوه مقابله با این گروههاست.
در دولت اصلاحات تلاشی برای سامان دادن به وضعیت این نیروها صورت نگرفت؟
تلاش زیادی برای محدودسازی آنها صورت گرفت تا وادار به تمکین در برابر قانون شوند اما بازهم تاکید میکنم که چنین کاری نیاز به همکاری تمام دستگاهها دارد تا احساس مسوولیت شود. در دولت آقای خاتمی تلاشهای زیادی شد، نیروهای آنان شناسایی و معرفی شدند اما دستگاههای دیگر وظیفهشان را انجام ندادند و به نتیجه نرسید.
فکر میکنید در دولت آقای روحانی چنین هماهنگیای بتواند صورت بگیرد تا پرونده خودسرها بسته شود؟
این بستگی به سایر قوا دارد که چقدر بخواهند جلوی این قضایا را بگیرند.
بسیاری بر این باور هستند که فعالیت آنها بیش از دوره آقای خاتمی است شما هم این موضوع را قبول دارید؟
ببینید، مهم این است که این جریانها به محض احساس خطر در مورد منافعشان شروع به تحرک میکنند شدت و ضعفش هم بستگی به همان میزان به خطر افتادن دارد. همان کارهایی که در دولت آقای خاتمی صورت گرفت حالا به شکل متفاوتتر و بهروزشدهیی انجام میشود. این اتفاقها نیز دقیقا در دو دولتی که شعارهای اعتدالگرایی، قانونمداری و شفافسازی داده شد برآشفته شدند و دست به این کارها زدند. اگر جلوی آنها گرفته نشود هم ادامه پیدا میکند و آسیب اصلی آن به اصل نظام زده میشود. اجازه خدمترسانی به مردم داده نمیشود و راهبرد اعتدال و تدبیر هم مخدوش میشود. هر لحظه یک بحرانسازی میکنند چرا که تنها منافع خودشان برایشان مهم است.
قبول دارید که افراطیون و مخالفان دولت یک برنامهریزی گسترده دارند؟
به هر حال آنها با فعالیتهای گسترده علیه دولت هر روز به یک شکل بحرانسازی میکنند که این کار به مصالح ملی آسیب وارد میکند.